بابا جان، شکسته نفسی از این بهتر که یک بنده خدایی صاحب اصلی یک مکان آموزشی باشد ولی بیاید خدا را با خود شریک کند و بعد هم کلا اموال شخصی خود را بزند به نام خدا و بگوید: «دانشگاه آزاد ملک طلق خداوند است و به هیچ شخص و فردی هم تعلق ندارد.» یعنی شما این شکسته نفسی را ببینید شاید که رستگار شوید!
سرویس فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛ نخود آش- چیه؟ یعنی ما نمیتوانیم یک باد مخالف بنویسیم و به جای گیر دادن از یک بنده خدایی تشکر کنیم؟ چرا این کار را با «شخصیتهای انقلاب» میکنید؟ چرا حاج آقا را با این همه «خاطره» تحت فشار میگذارید؟ ایشان که این همه به فکر دل مردم هستند و برای شادی دل ما، تقاضای حضورِ مستمر زیبارویان جامعه و مهرویان مجلس را در تمامی عرصهها دارند، باید تا این حد مورد تاخت و تاز ما قرار بگیرند؟
برادر عزیزی هنوز دارد از دیگران میپرسد منظور نخود آش کیست؟ برادر من، منظورم «حاج آقا خاطره» است که گاهی دلش میخواهد حرفهای خوشگل بزند. امروز آمدهام تا حدی از سخنان ایشان در مورد دانشگاه آزاد دفاع کنم که دهان همه باز بماند!
بابا جان، شکسته نفسی از این بهتر که یک بنده خدایی صاحب اصلی یک مکان آموزشی باشد ولی بیاید خدا را با خود شریک کند و بعد هم کلا اموال شخصی خود را بزند به نام خدا و بگوید: «دانشگاه آزاد ملک طلق خداوند است و به هیچ شخص و فردی هم تعلق ندارد.» یعنی شما این شکسته نفسی را ببینید شاید که رستگار شوید!
البته خدا و حاج آقا با هم از این حرفها ندارند و حتی یکدیگر را اسم کوچک صدا میزنند. صمیمیت تا حدی است که خدا گاهی حاج آقا را به گذشته میبرد تا متناسب با یک رویداد، خاطرهای توپ و مساعد را در گذشته بسازد و کاری کند کارستان. حالا دیگر یک دانشگاه آزاد که چیزی نیست، گاهی اگر برای منافع شخصی «حاج آقا و دوستان» اقتضا کند، میتوانند از املاک مطلق خدا استفاده کنند، چون حاج آقا و دوستان به درجهای از عرفان رسیدهاند که با خدا این حرفها را ندارند(شما را به خدا وقتی که میگویم حاج آقا و دوستان! یاد «یوگی و دوستان» نیفتید. این شباهت فقط ظاهری است!)
حاج آقا فرمودند: «این دانشگاه هیچ گاه از منابع دولتی استفاده نکرده است»؛ نمیدانم چرا برخی به حاج آقا گیر میدهند که چطور کمکهای دولتی را فراموش کردهاند اما در این زمینه به دو نکته باید توجه کرد: اول اینکه اگر حاج آقا خاطرات زیادی دارند و هیچ خاطرهای از یادشان نمیرود دلیل نمیشود که بخواهید و انتظار داشته باشید که ایشان حافظه خوبی هم داشته باشند! انصاف داشته باشید و ببینید چند سال سن دارند! ایشان همه فضای حافظه خودشان را برای ضبط خاطرات نگهداری میکنند و فضایی در حافظه ایشان برای یادآوری کمکهای دولتی نمانده است. نکته دوم هم این است که شاید منظور حاج آقا از کمکهای دولتی، کمکهای دولتی است که تازه به قدرت رسیده است نه تمامی دولتهای قبلی.
در جای دیگری حاج آقا فرمودند که: «دانشگاه آزاد هم مثل جنگ به دست مردم سپرده شد»؛ چنین صداقتی را نمیتوان در هیچ جای دنیا و در ادبیات هیچ مسئولی یافت، حاج آقا با این صداقت اعتراف میکنند که با دانشگاه آزاد، یک جنگ بزرگ را بر مردم تحمیل میکنند و مردم نیز در این میان مردانه ایستادهاند. حالا اینکه دشمن تحمیلی در اینجا، شهریههای دانشگاه است یا مسئولین آن، الله اعلم.
حاج آقا در مورد فساد در دانشگاه هم فرمودند که: «این دانشگاه نسبت به سایر دستگاهها دارای کمترین تخلف و فساد است و هرچند نمیتوان گفت این دانشگاه هم کاملاً مبرا بوده است.» اینجا هم یک شکسته نفسی گندهای از ایشان سر زده که سر همه مشتاقان را از ته زده! اینکه دانشگاه آزاد از سایر دستگاهها کمتر فساد دارد امری بدیهی است که اصلا نمیتوان در آن اندکی شک کرد! اصلا هر کس شک کند، نامرد است! ولی اینکه حاج آقا شکسته نفسی میکنند و میگویند«این دانشگاه هم مبرا نبوده است» خود یک امری است که نماینگر شکسته نفسی ایشان است. یعنی ایشان آن چیزهایی که مجلس در دور هفتم در پرونده تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد کشف کرد یا حضور مستقیم مالی دانشگاه آزاد در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و حتی 84 را «فساد» قلمداد میکنند؛ من باید در مقابل عرض کنم که ما اینها را اصلا به عنوان فساد تلقی نمیکنیم که حال حاج آقا بخواهند تا این حد شکسته نفسی کنند. ایشان سرمایه ما طنز نویسها هستند. ما همیشه منتظر خاطرات زیبای ایشان هستیم پس وقتی تا این حد شکسته نفسی میکنند، طبیعی است که که دلمان بشکند.
حالا که متن تمام شد من مجددا سوالم را از شما مخاطبان میپرسم: چیه؟ یعنی ما نمیتوانیم یک باد مخالف بنویسیم و به جای گیر دادن، از یک بنده خدایی تشکر کنیم؟ به نظر من یک همچین لعبتی را باید بوسید تا باز هم از این افاضات کند و ما را بی کار نگذارد.