اگر توافق کنیم دلار ارزان می شود. بدون ویزا سفر می کنیم. همه چیز ارزان می شود. اقتصاد ایران متحول می شود. سرمایه گذاران خارجی روانه ایران می شوند. آلودگی هوا کاهش می یابد. مشکل آب حل می شود. ادعاها و یا وعده هایی که در یکسال و اندی اخیر بارها و بارها از زیان مسئولان دولت یازدهم شنیده شد.

ایران و 1+5 به یک جمع بندی در مذاکرات رسیدند اما به یک باره همه چیز برعکس شد. قیمت ها در بازار ارز رو به افزایش گذاشت. شاخص کل در تالار بورس پس از چند روز افزایش، سقوط کرد و کالاهای اساسی نیز با بخشنامه معاون اجرایی رئیس جمهور گران شد.

طبق این بخشنامه، هرگونه افزایش قیمت کالاها و خدمات اولویت اول شامل کالاهایی نظیر گندم، آرد، نان، قند و شکر، مرغ، تخم مرغ، برنج، روغن نباتی، گوشت قرمز، کره، شیرخام؛ کودهای اوره، فسفات و پتاس، محصولات لبنی پرمصرف (شیر پنیر ماست)، انواع کالاهای یارانه ای (حسب ضرورت و اعلام کارگروه تنظیم بازار) در سال جاری تا سقف 6 درصد (صرفا بر اساس سهم هزینه های سوخت و حامل های انرژی، حقوق و دستمزد و… در قیمت تمام شده کالاها و خدمات) با تصویب سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و بیش از آن پس از تایید سازمان مذکور (هیات تعیین و تثبیت قیمت ها) مستلزم اخذ مصوبه از کارگروه تنظیم بازار است.‎

محمد رضا نعمت زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز صبح روز جاری (29 تیرماه) از ابلاغ بخشنامه شریعتمداری به وزارتخانه مطبوعش خبر داده و دلیل افزایش قیمت ها را رشد هزینه‌های تولید از محل دستمزدها و هزینه انرژی اعلام کرد.

مدت زیادی نمی گذرد از زمانی که مسئولین از اهمیت توافق هسته ای بر وضعیت اقتصاد و معیشت مردم سخن می گفتند و همه مشکلات اقتصادی را به گردن تحریم ها و البته آثار سوء مدیریتی در دولت دهم نسبت می دادند.

تا پیش از جمع بندی مذاکرات بود که معاون اول رئیس جمهور از فشار اقتصادی ناشی از تحریم ها سخن می گفت و بالا بودن نرخ ارز را به این تحریم ها نسبت می داد اما درست یک روز بعد از توافق شاهد بودیم که وی گفت: «البته برخی رخدادها می تواند به صورت انتظارات ایجاد شود و تاثیری روی قیمت ها بگذارد.»

وی همچنین در حالی که بسیاری از کارشناسان بارها و بارها به وی متذکر شده بودند که بهبود وضعیت اقتصادی کشور نه به رفع تحریم ها بلکه به یک برنامه ریزی صحیح نیاز دارد، به یک باره گردشی 180 درجه در مواضع خود ایجاد کرد و گفت: « برای این که منابع منجر به رفاه شود نیاز به برنامه ریزی صحیح است که آن برنامه ها هم یک شبه اجرا نخواهد شد.»

همچنین پیش از این ادعا میشد پس از رسیدن به یک توافق هسته ای درآمدهای ناشی از فروش نفت ایران دوبرابر خواهد شد. ادعایی که آن نیز پس از جمع بندی مذاکرات تغییر کرد و حال معاون شرکت ملی نفت آن را معجزه می خواند و می گوید: «معجزه‌ای بلافاصله پس از حصول توافق احتمالی هسته‌ای در صنعت نفت رخ نخواهد داد.»

روزنامه های حامی دولت نیز که در مدت مذاکرات همواره آن را کلید حل مشکلات کشور و ملت می دانستند حال در ارزیابی شرایط اقتصادی پس از تحریم نوشتد: توافق معجزه نمی‌کند.

به عنوان مثال روزنامه اعتماد می‌نویسد: ماراتن هسته‌ای به خط پایان نزدیک می‌شود. اقتصاد ایران در انتظار است. حالا برخی از روزهایی سخن می‌گویند که در آن خبری از تحریم نیست اما تهدید همیشه وجود دارد. اقتصاد درونزا می‌تواند تحریم‌ها را به حداقل برساند.

این روزنامه افزود: هر چند تصورات متفاوتی از فردای توافق و تحریم در ذهن افکار عمومی نقش بسته است و برخی این تصور را با زبان طنز به تصویر می‌کشند اما آنچه حقیقت دارد این است که توافق معجزه نخواهد کرد. شاید بررسی وضعیت اقتصادی ایران در سال‌های پیش از این، قبل از تشدید تحریم‌ها و قبل از آنکه تحریم خود را نشان بدهد، گویای آن باشد که اقتصاد ایران از چه موقعیتی برخوردار است و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند. تولید مبتنی بر واردات، خام‌فروشی، وابستگی به نفت، سطح پایین دستمزدها و بهره‌وری اندک همگی سبب شده است اقتصاد ایران از مشکلات فراوانی رنج ببرد.

واقعیت این است که در سال های گذشته مذاکرات هسته ای و رسیدن به یک توافق خوب به جد مورد توجه سیاستمداران کشور قرار گرفت تا از این رهگذر کشورمان از سد تحریم ها عبور کند. اهتمام دولت یازدهم نیز در بخش اقتصادی به رفع کامل تحریم ها به ویژه تحریم های نفتی معطوف بوده است و می توان گفت یکی از دستاوردهای مهم توافقات هسته ای، بازگرداندن درآمدهای نفتی بلوکه شده ایران به کشور است. اما بازگشت حدود 120 میلیارد دلار پول بلوکه شده به چرخه اقتصادی کشور چه اثراتی دارد؟ شاید موضوعی که بیش از بازپس گرفتن این دلارها باید مورد توجه مسئولان و سیاستمداران کشور قرار گیرد، نحوه تزریق این درآمدهاست چرا که تزریق نادرست این درآمدها می تواند اثرات منفی جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد.

در این بین تولیدکنندگان شاید بیش از هر گروه دیگری از سرازیری ارزهای بلوکه شده نفتی به اقتصاد ایران واهمه دارند. این گروه معتقدند در صورتی که موج حضور این دلارها هدایت نشود، شاهد سونامی ای بسیار مخرب تر از تحریم ها خواهیم بود که طبیعتا اقتصاد ایران در شرایط پس از تحریم را بیشتر از شرایط عادی مورد تهدید قرار خواهد داد چرا که پس از رفع تحریم ها علاوه بر این ارزهای بلوکه شده، ارزهای ناشی از افزایش فروش نفت، ارزهای ناشی از ورود سرمایه گذاران خارجی و همچنین ارزهای ناشی از صادرات غیرنفتی نیز وارد اقتصاد ایران می شوند که این فرایند جایی با دلواپسی همراه می شود که سیل این جریان باز هم به سمت نفت و گاز رفته و سایر صنایع تولیدی و صنعتی از آن بی بهره بمانند.

علاوه بر آن نگرانی ناشی از افزایش واردات انبوه را نیز نباید نادیده گرفت. همانگونه که پیش از این نیز بیان شد بیم آن وجود دارد با افزایش درآمدهای ارزی دولت و تزریق بی هدف این درآمدهای ارزی به بازار، کاهش قیمت ارز را به دنبال داشته باشد که خود از عوامل افزایش واردات است. افزایش واردات نیز در درجه اول تولید را تحت الشعاع قرار می دهد که در ادامه این فرایند اشتغال مورد هدف قرار خواهد گرفت.

بله باید اذعان داشت در شرایط پس از لغو تحریم‌ها که آغاز فصل جدید اقتصاد ایران است، عدم هدایت دلارهای بلوکه شده، افزایش درآمدهای نفتی و نیز ازدیاد برخی خطوط اعتباری برای پروژه‌های اقتصادی چالشهای اساسی خواهد بود که برای چیره شدن بر این چالشها بایستی دولت نقشه راهی برای حمایت از صنایع کوچک و متوسط داشته باشد.

بررسی‌های به عمل آمده نشان می دهد بیشتر تمرکز سرمایه گذاران خارجی بر صنایع بزرگ کشور می باشد و این در حالی است که ممکن است این سرمایه گذاران خارجی به سمتی بروند که با شرکت‌های بزرگ دولتی یا حتی شبه دولتی وارد سرمایه گذاری‌های مشترک و حتی مذاکره شوند، بنابراین باز هم صنایع کوچک و متوسط کشور از این افزایش درآمدهای ارزی کشور بی‌نصیب می‌مانند.

در شرایطی که برخی سودجویان با استفاده سوء از تحریم ها هر روز چاق تر و چاق تر شده اند، طبیعتا چوب لای چرخ استفاده بهینه از دلارها خواهند گذاشت و عدم هدایت درست این منابع توسط دولت سبب بروز مشکلات تازه در اقتصاد ایران خواهد شد.

در اینکه تمامی مشکلات اقتصادی ایران به تحریم ها ارتباط ندارد جای هیچ شکی نیست. نکته ای که بارها و بارها نیز به آن پرداختیم اما موضوع این است که چرا تا پیش از رسیدن به این جمع بندی، همواره سخن از اهمیت رفع تحریم ها و تاثیر آن بر اقتصاد کشور و معیشت مردم بود اما پس از رسیدن به این توافق حال همه این سخنان خیال باطل و انتظار بی جا و معجزه وار خوانده می شود؟