سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :52
  • بازدید دیروز :29
  • کل بازدید :319690
  • تعداد کل یاد داشت ها : 546
  • آخرین بازدید : 103/1/10    ساعت : 6:23 ع
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی

 

آیت‌الله علی اسلامی نماینده مردم قزوین در مجلس خبرگان رهبری گفت : ضمن مثبت ارزیابی کردن اولین روز اجلاس هفدهم خبرگان رهبری، اظهار داشت: طی چندماه اخیر دشمنان در خارج و بعضی از عوامل آنان در داخل جوسازی کردند و به دنبال توطئه انگیزی بودند.

 

وی ادامه داد: توطئه دشمنان ایجاد اختلاف میان علما در بحث انتخاب رئیس بود و پیرامون این مسئله نیز تشنج‌هایی ایجاد کردند اما به یاری خداوند توطئه آنان خنثی شد و علما امروز با انتخاب آیت‌الله یزدی وحدت خود را نشان دادند.

 

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: جلسه امروز خبرگان نماد انسجام و وحدت آنان بود و توانستند به خوبی این مرحله را پشت سر بگذارند. امیدورایم در مسائل دیگر نیز همچون امروز دشمنان ناامید و سرکوب شوند.

 





      

اصلاح طلبان از زمان انتخابات ریاست جمهوری 92 که عارف را در یک حرکت تاکتیکی، فدای روحانی کردند در انتظار چیدن میوه‌ی درختی که کاشتند، نشسته بودند! آنها که در سال 88 به نتایج رای 85 درصدی مردم تمکین نکردند و انتخابات مجلس نهم را تحریم کرده بودند، این بار دست از پا درازتر با پذیرش روندهای قانونی کشور به سازوکار انتخابات برگشته بودند و چاره ای جز ترجیح روحانی بر عارف برای خود نمی دیدند.

   

با این حال عارف برای بسیاری از آنها گزینه ای اصیل به شمار نمی رفت و همان ایام بسیاری افراد سرشناس اصلاح طلب، او را اصلاح طلب بدلی و تقلبی نامیدند. با انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب، در فضای مبهم روزهای ابتدایی دولت تدبیر و امید، اصلاح طلبان سعی کردند با ایجاد فضای روانی سنگین، پیروزی روحانی را پیروزی خود قلمداد کنند و فضا را برای تصمیم گیری مستقل دولت تنگ و تنگ تر کنند.

 

روحانی اما از روزهای ابتدایی دولت برای مقابله با فضای سنگین رسانه ای اصلاح طلبان مکرراً در نشست های خبری اعلام کرد: «دولت وامدار هیچ حزب و گروهی نیست». اظهاراتی که موجبات تشویش و عصبانیت اصلاح طلبان را فراهم می کرد. چندی پس از موضع گیری های قاطع روحانی در برابر این تاکتیک شناخته شده اصلاح طلبان، آنها تصمیم گرفتند زمین بازی را آرام آرام عوض کرده و به تدریج نوع برخورد خود با دولت را تغییر دهند.

 

آنها که خود را در جنگ رسانه ای علیه دولت، بازنده می دیدند به تدریج رنگ عوض کردند و به سمت ایراد انتقادهای گاه و بیگاه از دولت خیز برداشتند. سیاست یکی به نعل و یکی به میخ اصلاح طلبان اما چندان دوام نیاورد و با مقاومت دولت روحانی در برابر سهم خواهی های آنها، به قولی شمشیر را از رو بستند و صریحاً به انتقاد از رویکردهای مبنایی دولت مشغول شدند.

 

آنها که از تعویض اصلاح طلبی بدلی چون عارف با روحانی، به بیشتر از تصاحب چند وزارتخانه چشم دوخته بودند، اینک سرخورده و عصبانی به تهدید دولت پرداختند. سعید حجاریان به عنوان فردی که حنجره ی این جریان شناخته می شود، در پیامی که رنگ و بوی تهدید داشت به دولت روحانی یادآوری کرد که: «اصلاح طلبان ستون فقرات دولت یازدهم هستند و اگر اصلاح طلبان بشکنند، دولت روحانی نیز خواهد شکست!». اظهارنظری که با واکنش صاحبنظران فضای سیاسی کشور روبرو شد و دکتر پرویز امینی، اصلاح طلبان را نه ستون فقرات، که آپاندیس دولت دانست!

 

حجاریان در جایی دیگر دوباره سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را انتخاب می کند و این بار با لحنی آرام تر که بوی تقاضا از آن به مشام می رسد، می گوید: «اصلاح طلبان حاضرند دندانه های کلید روحانی باشند». تعبیری که بازهم با واکنش روبرو و اینچنین تفسیر شد که "دندانه" کلید یعنی کل کلید!

 

چندی بعد ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه قانون، مجدداً پرده از نارضایتی اصلاح طلبان از دولت روحانی برمی دارد و در اظهار نظری توهین آمیز، دولت یازدهم را رحم اجاره ای خود و دوستان اصلاح طلبش دانست!

 

عارف که فردی معتدل در جریان اصلاح طلب به حساب می آید و به نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی، در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر، چوب دو سر طلا شده بود، نیز به جرگه ی یاران تندرو خود پیوست و در مصاحبه ای با یکی از روزنامه های زنجیره ای از ناراحتی خود از دولت پرده برداشت و گفت: «انتظار داشتم روحانی از من مشورت بگیرد!».

 

عارف که شاید تصور می کرد با استعفا از رقابت ریاست جمهوری، جایگاه معاون اولی اش در دولت خاتمی، در دولت روحانی احیا خواهد شد، نتوانست عصبانیت خود را از بی اعتنایی روحانی پنهان کند.

 

روحیه تمامیت خواهی اصلاح طلبان البته به اینها محصور نشد و در نشریات پرشمار خود، دستور کار تحمیل فشار روانی بر دولت برای برگزیدن دوستان خود در پست های مدیریتی را با جدیت هرچه تمام تر ادامه دادند. آنها که بارها نشان داده اند به هیچ یک از قواعد دموکراسی پایبند نیستند -مگر اینکه به نفع آنها باشد!- و اعتقاد راسخی به تغییر اتوبوسی مدیران در جهت منافع حزبی خود دارند، این روزها ذره بین به دست به دنبال اندک مدیران باقیمانده از دولت های نهم و دهم در ساختار دولت یازدهم می چرخند! و این مسئله را با افتخار در نشریات خود فریاد می زنند!

 

نشریه صدا به سردبیری سعید لیلاز به عنوان یکی از اهرم های فشار روانی اصلاح طلبان بر دولت، در شماره اخیر خود پرونده ای ویژه را به این موضوع اختصاص داده است. این نشریه اصلاح طلب عکس  و تیتر روی جلد خود را نیز با افتخار تمام به این مسئله اختصاص داده است. مسئله ای که نشان دهنده اهمیت مضاعف این موضوع در نظر اصلاح طلبان و از طرفی نمادی از زیاده خواهی این جریان متشتت و چندپاره است.

 

این نشریه اصلاح طلب ابتدا کلیت دولت روحانی را آماج حملات خود قرار می دهد و می نویسد: «دولت روحانی را می توان ژلاتینی ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران دانست. فقدان تیم سیاسی منسجم و فقدان مشخصه های سلبی و ایجابی که نیروها را حول محور این مشخصه ها متمرکز کند، باعث شکل گیری دولتی ناهمگن شده است».

 

نویسنده سپس منظور خود از ناهمگن بودن دولت را توضیح می دهد و در این راستا، وزیر کشور را به علت داشتن گرایشات اصولگرایی به شدت مورد حمله قرار می دهد و می نویسد: «نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم و اختیارات گسترده فرمانداران و استانداران در این حوزه، از دلایل اصلی دلخوری اصلاح طلبان! از وزارت کشور بوده است».

 

نویسنده سپس به بررسی مدیران سه استان فارس، خراسان رضوی و تهران پرداخته است و وجود یکی دو مدیر اصولگرا را در تمامی زیرمجموعه های این استان ها برنمی تابد. از محتوای این نوشته چنین استنباط می شود که گویا دولت؛ ملک طلق اصلاح طلبان است و وزرای ژلاتینی ترین دولت تارخ جمهوری اسلامی! باید هیچ اختیاری در حوزه مدیریتی خود نداشته باشند الا با رضایت اصلاح طلبان!

 

این نشریه اصلاح طلب در بخش دیگری از این پرونده، به وزرای اقتصاد و نیرو نیز به خاطر استفاده از تنها یک! مدیر دولت قبل در ساختار وزارتخانه شان می تازد و مطلبی را با عنوان «آنها که نرفتند!»، به این موضوع اختصاص داده است.

 

در بخش های دیگر این پرونده که به ژلانیتی ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی! اختصاص داده شده، در مطلبی با عنوان «در بدنه وزارت علوم چه می گذرد؟» به عمکلرد فرهادی در انتصابات حوزه ی تحت مدیریتش! انتقادات شدیدی وارد شده است.

 

روحیه تمامیت خواه اصلاح طلبان تندرو فعال در این نشریه نوپا، از این هم فراتر رفته و در ادامه به تخطئه ی عملکرد دوست اصلاح طلب خود در وزارت کار می پردازند!

 

بررسی مواضع اصلاح طلبان در دیگر نشریات زنجیره ای و بازخوانی سابقه ی تاریخی آنها موید این مطلب است که تمامیت خواهی و مدیریت حزبی و شبه دیکتاتوری، همواره مورد حمایت این افراد روشنفکرنما بوده و به عبارتی دیگر، درد بی درمان اصلاح طلبان است

 





      

به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اخیر با دست‌اندرکاران برگزاری یادواره‌های شهدا تاکید کردند «روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه? ما رواج پیدا کند.».

 

به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI. IR متن کامل بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار عوامل فیلم سینمایی شیار 143 را که در تاریخ 26 خردادماه 1393 برگزار شده بود، منتشر می‌کند.


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (1)


من فیلم را دیدم؛ بسیار فیلم خوبى بود. ما از سینما سررشته نداریم، امّا به‌عنوان مستمع، بالاخره یک داورى‌اى انسان پیدا می‌کند؛ هم از لحاظ داستان، که یکى از کمبودهاى اساسىِ فیلمهاى ما نداشتنِ داستان خوب و پر کشش است، این فیلم یک داستان خوب و جذّاب [داشت] و داراى پیچ داستانى - که خیلى هم قشنگ این پیچ، در فیلم باز شد - بود؛ هم از لحاظ کارگردانى، این خانم آبیار - که لابد اینجا تشریف دارند - (2) خیلى خیلى خوب فیلم را کارگردانى کرده بودند؛ هم از لحاظ بازىِ قهرمان اصلى، خانم زارعى - که نمی‌دانم ایشان اینجا تشریف دارند یا نه - (3) واقعاً سنگ تمام گذاشته بودند و خیلى خوب بود؛ از لحاظ محتوا و مضمون هم این فیلم کاملاً فیلم ارزشى بود. من تعجّب می‌کنم چطور ممکن است کسى تصوّر کند که فیلم «شیار 143» ضدّ ارزش یا ضدّ دفاع مقدّس است؛ من نمی‌فهمم از کجاى فیلم، این در مى‌آید. (4) بله، آن مادر به این در و آن در می‌زند براى اینکه یک نشان یا اثرى از پسرش پیدا کند؛ این روشن است، این چیز کاملاً طبیعى‌اى است؛ اتفاقاً اهمیت ماجراى دفاع مقدّس در همین است؛ مادر، با این هویّت، با این تشخّص، با این احساس غیر قابل توصیف - که واقعاً احساس مادر نسبت به فرزند اصلاً قابل توصیف نیست و ما‌ها که نمی‌توانیم مادر باشیم، اصلاً درک نمی‌کنیم عظمت این احساس را - با یک چنین احساسى این مادر، هم تحمّل می‌کند هجرت فرزند خودش را به‌سوى جبهه‌هاى جنگ، هم تحمّل می‌کند شهادت او را، هم افتخار می‌کند. ما در طول این هشت سال دفاع مقدّس و بعد از آن، از مادران، گِله نشنفتیم بلکه به‌عکس، مادر‌ها را حماسى‌تر از بسیارى از پدر‌ها یافتیم. من این توفیق را داشته‌ام که با بعضى از خانواده‌هاى شهدا روى فرششان، زیر سقفشان، بنشینم و صمیمانه با آنهاحرف بزنم؛ تا الان ندیده‌ام - هیچ یادم نمى‌آید، حتّى یک مورد هم در بین شاید هزاران مورد - که مادرى از شهادت فرزندش گِله کرده باشد؛ نه، به‌عکس، مادر‌ها افتخار می‌کنند، اظهار سربلندى می‌کنند، اظهار سرافرازى می‌کنند؛ این خیلى مهم است. این مادر با این احساسات مادرانه که براى فرزندش یک چنین فداکارى‌اى دارد و حاضر نمی‌شود که آن بچّه مثلاً در محلّ کارش گرسنه بماند یا مانند این‌ها، در عین حال شهادت او را تحمّل می‌کند، هجرت او راتحمّل می‌کند، فراق او را تحمّل می‌کند و هیچ گِله‌اى نمی‌کند، هیچ شکایتى نمی‌کند؛ این‌ها خیلى به نظر من نکات مهمّى است. و در آنجا خیلى خوب بازیگرى انجام گرفته، خیلى خوب کارگردانى انجام گرفته، صحنه‌ها خیلى خوب انتخاب شده؛ بسیار فیلم خوبى بود.

 

بله، بنده هم مثل شما آقایان معتقدم که از ظرفیّت دفاع مقدّس در سینماى کشور ما استفاده نشده؛ خود سینماى ما انصافاً یک ظرفیّت بالایى دارد، یعنى کسانى که اهل این فنّند و بلدند و مطّلعند و واردند و قضاوتشان می‌تواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینماى ایران از لحاظ ظرفیّت کارگردانى و گریم و بازیگرى و مانند این‌ها، جزو سینماهاى برجسته‌ى دنیا است؛ و این درست است. این ظرفیّت عظیم بایستى با ظرفیّت بسیار عظیم دفاع مقدّس التقاء (5) پیدا کند؛ این اتّفاق هنوز درست نیفتاده. بله، مواردى از این قبیل ما در طول این سال‌ها داریم، لکن نسبت به آنچه می‌توانسته وجود داشته باشد، خیلى کم است. عدّه‌اى - که من نمی‌دانم چه جور می‌شود انگیزه‌هاى این‌ها را آدم تحلیل کند - با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدّس، علناً مخالفت می‌کنند! من نمی‌دانم چه فکر می‌کنند؛ به اسم اینکه جنگ است، به اسم اینکه خشونت است! صد سال از شروع جنگ جهانى می‌گذرد - امسال صدمین سال است - (6) هنوز در آمریکا و در خیلى جاهاى دیگر دارند فیلم می‌سازند [آن هم] در چه گستره‌ى وسیعى! حتّى آن‌طور که به من گزارش کردند، دانش‌آموز‌ها و بچّه‌هاى دبیرستانى را وارد این میدان فیلمسازى می‌کنند و از آن‌ها می‌خواهند و به آن‌ها امکانات می‌دهند براى اینکه بسازند؛ [چون] معتقدند که این می‌تواند نسل جدید را با انگیزه‌هاى سالم دولت‌مردانشان آشنا کند. ما یک چنین افتخار بزرگى داریم: همه‌ى دنیا با ما مقابله کردند، همه در یک جبهه قرار گرفتند - اینکه دیگر خلاف واقع نیست، اینکه جلوى چشم همه‌ى ما بوده است - همه‌ى دنیا در مقابل ما صف کشیدند، همه‌ى قدرتهاى نظامى به‌نحوى در جبهه‌ى مقابل نظام جمهورى اسلامى در جنگ تحمیلى، در هشت‌سال، ایستادند؛ و جمهورى اسلامى فائق آمد، پیروز شد؛ این خیلى چیز بزرگى است، این خیلى چیز عظیمى است، این خیلى پدیده‌ى مهمّى است در تاریخ یک ملّت. و این مجموعه کارى که در دفاع مقدّس شد، یک مجموعه‌ى درهم‌تنیده‌ى مرکّبِ عجیب و غریبى بود؛ زن‌ها، مرد‌ها، پدر‌ها، مادر‌ها، جوان‌ها، شهرى، روستایى، بازارى، دانشجو، دانش‌آموز، مساجد، حسینیّه‌ها، همه و همه به‌نحوى وارد این قضیّه شدند؛ هرکدام از این‌ها یک موضوع است و این موضوعات می‌تواند وارد بخشهاى هنرىِ کشور ما بشود، وارد سینماى ما بشود، که حالا شما - تهیّه کننده و کارگردان محترمتان - از نگاه یک مادر نگاه کردید، و شد. این بسیار چیز جالبى بود و خوب از آب در آمد. حالا بروید در مسجد و فعّالیّتهایى را که در یک مسجد از سوى مردم انجام گرفته است، با آن نگاه هنرمندانه تبیین کنید، یک قصّه در بیاورید و روشن کنید؛ بروید در یک دبیرستان، بچّه‌هایى که گاهى معلّمشان آن‌ها را تشویق می‌کرد که بروند، گاهى مجموعه‌ى معلّم و مدیر مخالفت می‌کردند که این‌ها بروند جبهه، و این‌ها با شوق فراوان می‌رفتند جبهه و فداکارى می‌کردند؛ بروید داخل مجموعه‌هایى که جنگ را پشتیبانى می‌کردند، برایشان از مال خودشان، از امکانات ضعیف خودشان استفاده می‌کردند؛ بروید سراغ آن کسانى که جنازه‌ى شهدا را تشییع می‌کردند، این مسئله‌ى تشییع جنازه‌ى شهدا ماجراى عظیمى است که وقتى شهیدى یا شهیدانى وارد شهرى می‌شدند، چه اتّفاق بزرگى آنجا مى‌افتاد؛ این‌ها همه موضوعاتى است که می‌تواند موضوعِ محورى و مرکزى براى سینماى ما قرار بگیرد، [امّا] این کار‌ها اتّفاق نیفتاده است. بله، ایشان (7) درست می‌گویند که ما احتیاج نداریم به اسطوره‌سازى. دیگران مجبورند اسطوره‌سازى کنند؛ یا یک مورد خاصّى را پیداکنند، صدسال، دویست‌سال، پانصدسال درباره‌ى آن حرف بزنند! مثلاً یک زنى - فرض کنید - یک‌جایى در دنیا یک فداکارى‌اى کرده، اسمش را به‌عنوان یک نامِ آشناى براى همه‌ى بشریّت تبدیل کنند. ما صد‌ها و هزار‌ها از این قبیل زن، از این قبیل مرد، از این قبیل جوان، از این قبیل قهرمان، در داخل کشورمان داشتیم و همین دفاع مقدّس یک عرصه‌اى بود که این‌ها بُروز کرد، ظهور کرد. نگذاریم این تاریخ از بین برود.

 

شما مى‌بینید که این حضرات کُره‌اى‌ها - من از کار این‌ها خوشم مى‌آید - تاریخ ندارند؛ لذا می‌گویند «افسانه‌ى جومونگ»، افسانه‌ى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه می‌کنند؛ [می‌گویند] افسانه است، واقعیّت نیست. یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ى خودشان درست می‌کنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعت‌ها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه می‌کند، خب احساس هیجان می‌کند، احساس هویّت می‌کند، احساس افتخار می‌کند. ما این‌ها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از این‌ها استفاده نمی‌کنیم؟ به‌نظر من یک قصور بزرگى - نمی‌گوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود. به‌نظر من ما پنجاه‌سال دیگر هم بایستى درباره‌ى دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنر‌ها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه‌ى عظیم را تبیین‌کنیم.

 

به‌هرحال من از تهیّه‌کننده‌ها (8)، از کارگردان، از بازیگر‌ها، از عوامل تولید و همه‌ى کسانى که هستند، تشکّر می‌کنم. فیلم خوبى بود؛ ما هم لذّت بردیم، نشستیم تماشا کردیم، مثل بقیّه‌ى مردم متأثّر شدیم، و ان‌شاءالله که مردم هم از آن حدّاکثر استفاده را بکنند.


والسّلام علیکم و رحمةالله‌


 
1) این فیلم که در سى‌ودوّمین جشنواره‌ى فیلم فجر به نمایش درآمد - جوایز «بهترین فیلم از نگاه مردمى» و «بهترین بازیگر نقش اوّل زن» را دریافت کرد.


2) خانم نرگس آبیار (نویسنده و کارگردان فیلم) در جلسه حضور داشتند.


3) خانم مریلا زارعى (بازیگر نقش اوّل زن) در جلسه حضور نداشتند.


4) در سخنان تهیّه‌کننده‌ى فیلم به این مطلب اشاره شده بود که از مراحل ابتدایى تولید فیلم و دریافت پروانه‌ى ساخت، مطرح می‌شد که این فیلم یک فیلم ضدّجنگ و حتّى ضدّارزش است.


5) به هم رسیدن‌


6) جنگ جهانى اوّل در سال 1914 میلادى آغاز شد.


7) آقاى محمّدحسین قاسمى (از تهیّه‌کنندگان فیلم)


8) تهیّه‌کنندگان فیلم: آقایان محمّدحسین قاسمى و ابوذر پورمحمّدى.





      

حسن رحیم‌پور ازغدی در سخنان خود در پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران درباره بازار اسلامی و اقتصاد مقاومتی با بیان اینکه اگر انقلابیون مسئله‌های انقلاب را ملی و جهانی نکنند کوتوله‌های داخلی و خارجی برای ما مسئله سازی می کنند و مطالبه های پوچ می افرینند گفت: انقلاب امروز باید در سه جبهه خیلی صریح وارد شود. وی در ادامه افزود: یک سپاه صدهزار نفری برای کمک به مستضعفین در 5 قاره عالم فعالیت کنند‎. دوم سپاه صدهزار نفری جهادی و عملیاتی تشکیل شود برای کمک به کشورهای مورد هجوم نظامی دشمن.

 

رحیم پور ازغدی اظهار داشت: دشمن علنا دارند وارد همه کشورها می شوند. به عنوان مثال داعشی ها برای اینکه سربازان مزدور عربستان ترکیه و مزدور آمریکایی هستند، برای همین چهره خودشان را می پوشانند‎. دیگر ما چرا تعارف کنیم؟


سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه همچنین افزود: سوم سپاه صدهزار نفری در داخل لازم داریم. نخبگان و مدیران سابق و لایق کار برای انجام است که درست شناسایی نمی‌شوند. باید در فرمان‌هایی که رهبری برای بحث اقتصادی می دهند ریز شد و مدیریت علمی و عملی برای اقتصاد مقاومتی تبیین کنند.

 

وی خاطرنشان کرد: در 4-3 دولت گذشته دیدیم که به بخشی از وظایف عمل می‌کنند اما در بسیاری موارد دیدیم وقتی مباحث را عملی کنند شروع می‌کنند ادای اپوزسیون در آوردن و می گویند نگذاشتند و نمی‌گذارند. این کار در دولت قبل شد در این دولت هم می شود.

 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این سوال که مسئولان سه قوه مساله بانک‌ها را چه وقت می‌خواهند حل کنند گفت: بانک‌ها می‌توانند اقتصاد را فاسد کنند و ربای کثیف بدتر از نظام سرمایه‌داری غرب بگیرند و می‌توانند ربا نگیرند و با معاملات پاک و مشروع عمل کنند.‎ باب معاملات باز است. ‎ اجازه داده اند که به عنوان احکام ثانویه کار کرد و مقررات را تصویب کرد.‎

 

وی با اشاره به اینکه حجت شرعی ما برای بعضی از تصمیم ها چیست؟‎ افزود: بعضی از مدیریت ها در بازار خلاف مصلحت نظام است. اگر مردم و قانون نمی گذارند کار انجام شود و سوال این است که سیاست های اقتصاد مقاومتی خودتان تکلیفتان با خودتان مشخص است.‎ سوال ما این است که سیاست های بانک ها تا چه حد به اقتصاد خدمت کرده و محصول و فایده آنها چیست؟‎ آیا مسئولان بانک مرکزی می داند در بانک ها چه می گذرد؟‎

 

سخنران پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران متذکر شد: این همه علما در قم صحبت از این می کند که باب اجتهاد باز است. چرا دانشگاهی‌ها اینقدر حرف می‌زنند و محصول خود را ارائه نمی دهند.‎ غرب نسخه های خود را پیچیده و ما نسخه های غرب را عمل می کنیم.‎

 

حسن رحیم پور ازغدی با اشاره به موضوع مالیات گفت: در بحث مالیات به مردم می گوییم که باید مالیات بدهید. اینگونه ادامه دهیم تا آخر گرفتار نفت و بیماری بچه پولدار نفتی که در ادامه به بچه بی‌غیرت بین‌المللی تبدیل می‌شود هستیم.‎

 

وی در ادامه به موضوع مذاکرات هسته ای اشاره کرد و گفت: رهبری چند بار گفتند اینقدر مساله را به هسته ای پیوند نزنید.‎ آنها می گویند ایران اگر توان غنی سازی داشته باشد قدرت اول هسته‌ای خواهد شد و نرخ انرژی و نفت را اداره خواهد کرد. اینها می‌خواهند تا 15 -10 سال ما را به دنبال سراب بدوانند.‎ این می شود مثل این که کسی بیایید و خانه شما و جیب شما را بزند و برود.‎ آن وقت می گویند می خواستیم به آنها بهانه ندهیم. دشمن اگر روزی بیاید و بگوید دیگر بهانه ای ندارم احمق است.‎

 

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به موضوعاتی همچون قانون کار و بحث بیمه تاکید کرد: قانون کار می‌تواند طبقه ضعیف را استثمار کند و یا می‌تواند صاحب سرمایه را بی انگیزه کند. از دو طرف خطرناک است. دانشگاه و حوزه کجا می آیند و این مسائل را اصلاح کنند؟‎

 

وی افزود: حکومت در موضوع مالیات باید سه چیز را نشان دهد. اول بستن درست مالیات. دوم به مردم تفهیم کنیم که عادلانه مالیات می گیریم و تبعیض نمی‌کنیم و سوم به مردم محل مصرف مالیات را بگوییم





      

هرچند با وخامت حال آیت الله مهدوی کنی گزینه هایی همچون آیت الله سید احمد خاتمی، آیت‌الله محمد یزدی، آیت‌الله مصباح‌یزدی، آیت‌الله آملی لاریجانی، آیت‌الله هاشمی شاهرودی، آیت‌الله امامی کاشانی، آیت الله جنتی و نهایتا هاشمی رفسنجانی مطرح بود اما با نزدیکتر شدن هرچه بیشتر به زمان انتخابات تمرکز بر روی دو گزینه مطرح یعنی هاشمی شاهرودی و هاشمی رفسنجانی بیشتر شده است.

با درگذشت آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری در مهرماه سال جاری، گمانه زنی ها پیرامون ریاست بعدی خبرگان شدت گرفت. با وجود اینکه یکسال به انتخابات مجلس خبرگان باقی مانده است، ریاست جدید برای مدت کوتاهی عهده دار این مسئولیت خواهد بود.

 

به دنبال بیماری آیت الله مهدوی کنی، مجلس خبرگان توسط آیت الله هاشمی شاهرودی نائب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری اداره شد تا اینکه با ارتحال آیت الله مهدوی کنی قرار شد اداره جلسات همچنان با ریاست آیت الله شاهرودی صورت گیرد تا در هفدهمین اجلاس خبرگان رهبری که قرار است در تاریخ  19 و 20 اسفند ماه سال جاری برگزار شود یکی از گزینه های داوطلب این کرسی برای بر عهده گرفتن مسئولیت خطیر ریاست خبرگان رهبری انتخاب شود.

 

اما نکته مهم در مورد مجلس خبرگان رهبری این است که رقابت بر سر مناصب مانند دیگر نهادها نیست چرا که اعضای این نهاد همگی از از علما و فقها هستند و رسم و عرف علما رقابت اینچنینی با یکدیگر نیست. اما از آن جهت که به هر حال باید فردی عهده دار این جایگاه شود از چند ماه پیش گمانه زنی ها پیرامون گزینه های متعددی برای این سمت شروع شده است.

 

هرچند با وخامت حال آیت الله مهدوی کنی گزینه هایی همچون آیت الله سید احمد خاتمی، آیت‌الله محمد یزدی، آیت‌الله مصباح‌یزدی، آیت‌الله آملی لاریجانی، آیت‌الله هاشمی شاهرودی، آیت‌الله امامی کاشانی، آیت الله جنتی و نهایتا هاشمی رفسنجانی مطرح بود اما با نزدیکتر شدن هرچه بیشتر به زمان انتخابات تمرکز بر روی دو گزینه مطرح یعنی هاشمی شاهرودی و هاشمی رفسنجانی بیشتر شده است.

 

چنانکه آیت الله جنتی پیش از این در برنامه شناسنامه در خصوص کاندیدا شدن در انتخابات ریاست خبرگان، گفته بود: من به درد این کار نمی‌خورم و به من هم گفتند، گفتم من آمادگی برای این کارها را ندارم»[1]

 

آیت الله خاتمی نیز در پاسخ به سؤالی درباره کاندیداتوری‌اش‌ در انتخابات خبرگان نیز گفته است: «بنده مطلقاً کاندیدای ریاست خبرگان نخواهم شد.»[2]

 

آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی نیز بیان داشته است: «قبلا هم نامزد نشدم و نمی‌شوم، ما در مشهدیم و در مرکزیت هم نیستیم. در تهران شخصیت‌های بالاتر و بزرگ‌تر از ما هستند که این مسئولیت را بپذیرند.»[3]

 

با محدود شدن گزینه ها بر دو گزینه اصلی یعنی هاشمی شاهرودی و هاشمی رفسنجانی، موافقین و مخالفین هر کدام از ایشان اظهاراتی را در حمایت یا رد گزینه مدنظرشان بیان داشته اند.

 

در میان موافقین آیت الله هاشمی شاهرودی میتوان به آیت‌الله موحدی کرمانی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز که خود نیز از گزینه های مطرح بود اشاره داشت. وی در این خصوص بیان داشته است: «در حال حاضر گمانه‌زنی‌هایی هست که روشن نیست به نظر من، احتمالا آیت‌الله هاشمی شاهرودی رئیس آینده مجلس خبرگان باشد.»[4]

 

در همین راستا آیت الله خاتمی نیز بیان داشته است: «چهره‌های مطرحی برای ریاست مجلس خبرگان رهبری در معرض کاندیدا شدن هستند که آیت‌الله هاشمی شاهرودی، نایب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری از جمله کسانی است که در معرض کاندیدا شدن قرار دارد.»[5]

 

غلامرضا مصباحی‌مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز نیز در گفت‌وگویی با ابراز امیدواری نسبت به حفظ فضای معنوی مجلس خبرگان برای انتخاب رییس، رای آوری آیت الله هاشمی شاهرودی برای ریاست مجلس خبرگان رهبری را محتمل دانست و گفت: « فضایی که ما می‌بینیم و از گفت‌وگو با تعدادی از اعضای مجلس خبرگان به دست آورده‌ایم، این است که احتمال رای آوری جناب آقای هاشمی شاهرودی بیشتر است. بنابراین اگر به صورت استمزاجی وارد شوند و رقابت نباشد، احتمال اینکه بیشتر به ایشان ابراز تمایل کنند، وجود دارد.» [6]

 

در سوی دیگر جبهه گیری ها، اصلاح طلبان و حامیان هاشمی رفسنجانی قرار دارند که با وخامت حال آیت الله مهدوی کنی تا کنون در حال فضاسازی برای بازگرداندن صندلی ریاست خبرگان به هاشمی می باشند و این مسئله اصلی ترین استراتژی آنها در انتخابات خبرگان است. منتقدان سرسخت هاشمی که در نیمه دوم دهه 70 لقب هایی چون عالیجناب خاکستری به او دادند و سدی در برابر اصلاحات قلمدادش کردند، اکنون او و جریانش را ناجی خود می دانند.

 

در هم?ن راستا رسول منتجبن?ا، قائممقام مهدی کروب? و عضو ه?ئت مؤسس حزب اعتماد مل? در هنگام بیماری آیت الله مهدوی کنی طی گفتوگو?? با سا?ت پو?ش، هاشم? رفسنجان? را به عنوان فرد جا?گز?ن آ?ت الله مهدوی کن? در مجلس خبرگان معرف? کرد و اظهار داشت: «ام?دوارم خداوند ا?شان را شفا دهد و ا?شان به زندگ? برگردند ول? اگر خدای ناخواسته برای ا?شان اتفاق? ب?فتد و ?ا ا?نکه ا?شان د?گر نتوانند در مجلس خبرگان حضور ?ابند، به نظر من بهتر?ن گز?نه، ر?است قبل? مجلس خبرگان، آ?ت ا? هاشم? رفسنجان? است و ما در م?ان خبرگان شخص?  ندار?م که به حد ا?شان بتواند مجلس را به خوب? اداره کند».[7]

 

در میان هواداران هاشمی شاهد اظهارات داریوش قنبری، عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری نیز هستیم. وی درباره ریاست هاشمی بر مجلس خبرگان و نقش او در انتخابات این مجلس، گفت: «از آنجایی که آقای هاشمی فردی فراجناحی و میانه رو است بنابراین می تواند افراد و جناح های مختلف را دور هم جمع کند . ... حضور آقای هاشمی در راس مجلس خبرگان با فلسفه وجودی خبرگان سازگاری بیشتری دارد لذا باتوجه به اینکه مجلس خبرگان هم جناحی نیست بنابراین آقای هاشمی با شخصیت فراجناحی که دارد می تواند با ریاست برمجلس خبرگان به شکل مناسبی به اداره آن مجلس بپردازد.»[8]

 

محمد تقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نیز در مقام حمایت از هاشمی طی یادداشتی که در روزنامه آرمان منتشر شد، نوشت: «به باور تحلیلگران، حساسترین نهاد سیاسی در کشور ما مجلس خبرگان است و به نظر می‌آید که برای ریاست بر چنین نهادی نیز شخصی مناسب‌تر از آیت‌الله هاشمی لااقل بنده سراغ ندارم».[9]

 

هادی غفاری نماینده سابق مجلس نیز در حمایت از انتخاب هاشمی گفته است: «برای انتخابات خبرگان ما از ریاست هاشمی رفسنجانی دفاع می کنیم، یک زمانی برای نخست وزیری آیت الله مهدوی کنی و میر حسین موسوی مطرح بودند که آقای توکلی مقاله مفصلی برای شرایط نخست وزیری نوشت که یکی از آن ها شیخوخیت بود و مهدوی کنی را یک شیخ معرفی کرد که می تواند همه را جمع کند، الان که ما می گوییم آقای هاشمی شیخ و بزرگ است و می تواند همه را جمع کند، می گویند نه باید یک فرد جوان پیدا کرد.»[10]

 

با وجود این قبیل اظهارات و تمایل برخی برای انتخاب مجدد وی به عنوان ریاست مجلس خبرگان، جای این سوال مطرح است که آیا شخص هاشمی تمایلی برای ورود به رقابت ریاست خبرگان رهبری دارد یا خیر؟

 

هرچند که در سالهای اخیر ایام انزوای هاشمی از قدرت بود اما با روی کار آمدن روحانی عرصه برای ورود بیشتر هاشمی به قدرت باز شده است و آنطور که از شواهد و قرائن برمی آید به نظر میرسد که خود هاشمی نیز بی تمایل به این مسئله نیست هرچند گاهی ریاست خبرگان را با دست پس میزند اما در مقابل با پا پیش می‌کشد.

 

اگرچه هاشمی اخیراً ابراز عدم تمایل داشته و گفته است: «خودم هم سال‌هاست که تمایل ندارم وارد انتخابات شوم. قطعاً بنای من این بود که بعد از ریاست‌ جمهوری کاری این‌گونه انجام ندهم. چون کارهای زیادی در مجمع تشخیص مصلحت هست و به آنها و به کارهای علمی و فکری بپردازم. اما نشد. مثلاً در انتخابات هشت سال قبل خبرگان، نمی‌خواستم بیایم، اما رهبری گفتند که واجب است و باید بیایی. من گفتم که خودم واجب نمی‌دانم و مناسب من نیست در چنین انتخاباتی شرکت کنم و لازم هم نیست. اما ایشان اصلاحاتی در کار کردند و مرا قانع کردند که بیایم و آمدم. الان هم تمایل واقعی من این است که به یادداشت‌های فراوانی که دارم و باید تنظیم و کتاب شوند، بپردازم.»[11]

 

اما تکذیب سخنان سید احمد خاتمی که گفته بود «هاشمی رفسنجانی در جمعی خصوصی گفته که تمایلی برای ریاست مجلس خبرگان ندارد»[12] شاهدی بر این مدعاست که هاشمی قصد چشم پوشی از این منصب را ندارد چرا که مطرح شدن این سخن از سوی آیت الله خاتمی به سرعت با واکنش «غیر رسمی» هاشمی مواجه شد و یک منبع نزدیک به هاشمی رفسنجانی آن را تکذیب کرده و اظهار داشت: «آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی درباره کاندیدا شدن برای ریاست مجلس خبرگان رهبری نه تنها چنین مطلبی نگفته‌اند، بلکه در پاسخ به سوالی در همین زمینه گفته‌اند درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمی‌دانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد.»[13]

 

این نقل قول در سایت رسمی هاشمی نیز، با تیتر «برای ریاست خبرگان می آیم»، به عنوان تیتر اول سایت باز نشر شد.

 

 

اما در میان اظهار نظرات متفاوت، عده ای نیز ابراز بی طرفی نموده و نسبت به  اینکه چه کسی سکان دار مجلس خبرگان شود بدون موضع بوده اند. از این جمله میتوان به صادق زیبا کلام اشاره داشت وی درباره ریاست مجلس خبرگان اظهار داشته است: «ریاست مجلس خبرگان یک حالت سمبلیگ دارد. کسی که رییس مجلس خبرگان می شود نسبت به دیگر اعضای مجلس قدرت بیشتری ندارد و تنها نکته ای که وجود دارد این است که رییس مجلس خبرگان یک حالت شیخوخیت دارد. در دوره های مختلف مجلس خبرگان روسایی چون مرحوم آیت الله مشکینی، آیت الله هاشمی و مرحوم آیت الله مهدوی کنی را داشته است و این مجلس به یک صورت اداره می شده است.»[14]

 

آیت الله هاشم هاشم زاده هریسی نیز درباره نامزدی آیت الله هاشمی شاهرودی و هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست مجلس خبرگان، بیان داشت: «از حالا نمی توان پیش بینی کرد که کدام یک از این دو بزرگوار ریاست مجلس خبرگان را برعهده خواهند گرفت چرا که هرکدام از نمایندگان مجلس خبرگان از نظر شرعی و حقوقی حق دارند برای این پست کاندیدا شوند. ... نباید درباره ریاست مجلس خبرگان حساسیت داشت چراکه رییس هم علاوه بر اداره مجلس یک رای بیشتر ندارد بنابراین نباید با ایجاد حساسیت، جامعه را ملتهب کرد».[15]

 

لذا باید منتظر بود و دید که سرانجام این گمانه زنی ها چه خواهد بود و کدام یک از دو هاشمی در عرصه، بر صندلی ریاست خبرگان تکیه خواهد زد؟





      
   1   2      >