سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :48
  • بازدید دیروز :4
  • کل بازدید :319524
  • تعداد کل یاد داشت ها : 546
  • آخرین بازدید : 102/12/29    ساعت : 1:26 ع
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی

سریال مدینه سریالی مناسبتی است و مناسبت ساخت و پخش این سریال ماه مبارک رمضان است که این مناسبت خواسته یا ناخواسته بر محتوا و فرم سریال تاثیر می گذارد. سریال مدینه مانند هم? سریال های مناسبتی ماه رمضان تقابل خوبی و بدی، حلال و حرام، آخرت و دنیا، خیرخواهی و حسادت، قناعت و طمع، مهربانی و بد اخلاقی، زیبایی و زشتی است. این تقابل معمولا به صورت نمادین در نقش هایی تعریف می شود و در نهایت با پیروزی نماد خوبی ها تقابل به پایان می رسد.


نقشی که در سریال مدینه نماد خوبی، آخرت، معنویت، قناعت و خیرخواهی و مهربانی ... است؛ نقش مدینه است. مدینه زنی است مومن که در درج? اول همسری خوب و فداکار برای شوهرش است و در وهل? دوم مادری مهربان برای فرزند خوانده اش. او صبور است و کمتر عصبانی می شود و اگر عصبانی شود بر سر موضوعاتی است که در آن حقی ناحق می شود؛ مثلا عصبانی شدنش هنگامی است که کارگر اخراجی کارخانه موضوع کم فروشی و غیر بهداشتی بودن غذاهای کارخانه را فاش می کند. مال دنیا برای مدینه اهمیتی ندارد؛ زیرا حاضر می شود تا کارخانه را بفروشد به جای این که درآمد حرام وارد زندگی اش شود و حاضر نیست در دو راهی انتخاب دنیا یعنی کارخانه و آخرت یعنی فروش کارخانه و رهایی از نزول و مال حرام آخرت خود را بفروشد.
  اهل قناعت است و با این که همسر مردی کارخانه دار است با ماشینی نه چندان مدل بالا رفت و آمد می کند و او زنی است که خیر خواه و مهربان چراکه حاضر است از سهم خود در کارخانه بگذرد اما فرزند خوانده اش گرفتار بدی ها نشود و مدینه قصه مدین? خوبی هاست حتی برای کسی که در نکت? مقابل اوست.


زن سابق شوهر مدینه، یعنی روحی، نماد بدی، دنیا، حرص، بداخلاقی وحسادت... است. او زنی است که به گفت? خود همراه خوبی برای همسرش نبوده و همین امر موجب جدایی او و همسرش شده است. او بسیار دنیا طلب است چرا که دست به هر کاری می زند تا کارخانه که نمادی از دنیا و دنیا طلبی است؛ را حفظ کند. روحی برای حفظ دنیا حاضر به از دست دادن آخرت خود است چراکه فرزند خود را به گرفتن پول نزول تشویق می کند. او بسیار بد اخلاق است و با نزدیک ترین کسان خود یعنی فرزند، برادر و عروس اش بد رفتاری می کند و در نهایت خصلت بدی که موجب می شود تا او به هم? بدی ها در زندگی اش تن دهد؛ حسادت است او به مدینه زن همسر سابقش؛ حسودی می کند چراکه مدینه صاحب تمام نعمت هایی است که او می توانست داشته باشد اما ندارد. در نهایت این حس حسادت باعث می شود که روحی فرزند خود را گرفتار جنگ با خدا یعنی ربا کند و نماد بدی های سریال مدینه شود.


فرزند روحی یعنی
  بهمن کسی است که نماد خوبی و بدی در او تلاقی پیدا می کند، به این معنی که بهمن نماد فردی خاکستری است. او نه مثل مادرش نمادی کامل از بدی است و نه مثل نامادری اش نماد مطلق خوبی است و همواره بر سر دو راهی خوبی و بدی مردد است. بهمن کسی است که همسر خود را می رنجاند اما بعد پشیمان شده و از او معذرت خواهی می کند. پول نزول می کند تا مادرش همسر مرد  حرام خواری مانند عبدی نشود. در دعوای عبدی و مادرخوانده اش از مادرخوانده اش دفاع می کند و او را تنها نمی گذارد. بهمن به مادر خواند? خود احترام می گذارد اما نصیحت های او را مبنی بر فروش سهم اش قبول نمی کند و در گیر ماجرای نزول می شود. در تمام این مثال ها بهمن بر سر دو راهی خوبی و بدی است اما در نهایت در دام بدی یعنی نزول گرفتار می شود؛ و با انتخاب بدی به تردید خود پایان می بخشد.


بنابراین سریال مدینه، سریالی است که سعی کرده با نشان دادن تقابل خوبی ها و بدی ها وجدان مخاطب را مورد خطاب قرار دهد و ذهن مخاطب را به این سمت سوق دهد که از بین نمادهای خوبی و بدی کدامش را انتخاب کند. حس هم ذات پنداری مخاطب در این سریال بیشتر مورد توجه قرار گرفته است دلیل این ادعا از این روست؛ که در برخی از سریال هایی که به مناسبت ماه مبارک رمضان در سال های گذشته از شبک? یک سیما پخش می شد مانند سریال سقوط یک فرشته، اغما و ... به صورت مستقیم نماد بدی یا خوبی به تصویر کشیده می شد و سعی می شد عواملی از عالم ماوراءطبیعه به صورت واضح و ملموس در سریال نشان داده شود، همین امر باعث می شد تا مخاطب خود را دور از قصه ای بداند که سریال می خواهد روایت کند. این سریال شیطان یا الیاسی دیده نمی شود اما رفتارهای شیطانی مثل نزول خواری، حسادت، بد اخلاقی و ... به صورت نمادین در نقش هایی تعریف شده و همین امر باعث هم ذات پنداری مخاطب با سریال می شود. البته خواب هایی که مدینه می بیند باز هم شاید تداعی گر شیطان یا الیاس سریال های گذشته باشد هر چند که این خواب ها
  به اندازه نمایش حضور فیزیکی شیطان نمی تواند مانع حس هم ذات پنداری در مخاطب شود.  اما تفاوت دیگری که سریال مدینه با سریال های مناسبتی سال های قبل شبک? یک سیما دارد این است که در این سریال اسم حامی مالی سریال در لابه لای صحنه های سریال نشان داده می شود. نشان دادن تابلویی سر در بانک حامی مالی سریال که دارای اسمی مقدس است و در سریالی که برای ماه مقدس و برای سرزنش عملی مانند ربا ساخته شده است، ممکن است موجب شود تا مخاطب احساس کندکه این بانک نیز نمادی از خوبی هایی است که سریال قصد نمایش آن را دارد. با این وجود سریال مدینه سعی کرده تصویر نزدیک به واقعیتی از خوبی ها و بدی های زندگی آدم ها به تصویر بکشد و مخاطب را درگیر این خوبی و بدی ها کند.

 





      

ناسپاسی است اگر نان و نمک سفره افطار رهبر را بخوریم اما در سفره بصیرت ایشان غایب باشیم.


سفره افطار دوشنبه‌شب بیت حضرت آقا، بارزترین مصداق «رحماء بینهم» بود، آنجا که به یمن وجود پدری مهربان و دلسوز، همه اختلافات رنگارنگ فرزندان، رنگ‌باخته بود. آن سوی سفره، جناب ‌هاشمی نشسته بود، این سوی سفره... بگذار من‌باب رضایت دل ایشان بنویسم «جدیدالاسلام‌»ی‌ چون حقیر. اما این هنر والای ولی‌فقیه است که از قدیم و جدید، راست و چپ، اصولگرا و اصلاح‌طلب، بلکه جز اینها، می‌تواند دور سفره‌اش جمع کند. پدر که باشی، برای امت امین و امام که باشی، برای جمع، شمع که باشی، بلد خواهی بود با چای و خرما، با سلام نماز، با مُهر و مِهر، جواب نامه بی‌سلام سرشار از قهر را بدهی. بلد خواهی بود!‌ من از جاذبه خاک بیت رهبری خوشم می‌آید. هزاری هم بعضی‌ها دشمنی کنند، فتنه‌گری کنند و به دروغ، تقلب را در بوق کنند، آخرش بازمی‌آیند اینجا، بیت آقای ما، خانه دوست! گویی خود نیز می‌دانند که به تایید این خانه و صاحبخانه، این سفره و صاحب‌سفره نیاز دارند. این روزها حتی داعیه‌دار بزرگ تقلب هم خود را مفتخر به تایید و اعتماد ناخدای باخدای کشتی انقلاب می‌داند. صبر و بصیرت و حکمت، دقیقا همین‌گونه می شیطانی کدخدا را می‌خراباند.


اینجا، حتی کسانی که خیلی‌ هم اهل مبارزه نیستند، مباهات به حمایت و تایید رهبری از خود می‌کنند. این روزها هم درست یا غلط خود را و جریان خود را مستظهر به پشتیبانی پدر می‌دانند. دعوا سر میزان رضایت «آقا» از ایشان و دیگران است! موضوع دعوا، حب مولای ماست! و باید دقت کرد که این نوشته 5 سال بعد از فتنه 88 دارد مرقوم می‌شود! اصلش را بخواهی فتنه آمده بود تا با کاریکاتوری‌ترین مصرع‌های ممکن، این «بیت» را بزند، این «سفره» و «صاحب سفره» را بزند، این «جمع» را بزند، این «جماعت» را و این «نمازجماعت» را. اما عجیب چسبید افطاری دوشنبه‌شب! به کوری چشم شیطان بزرگ، هم «جمع» سر جای خود بود هم «شمع»... گرد سفره دوشنبه‌شب، چشم‌ها متفاوت بودند اما همه نگاه‌ها به حضرت آقا بود. گوش‌ها متفاوت بودند اما همه، سخن وحدت‌آفرین رهبر را می‌شنیدند. این سفره افطار، یک نماد است از آن سفره بزرگ‌تر که بازهم توسط رهبر انقلاب پهن شده، «سفره بصیرت». سفره اصل‌‌کاری، همین سفره است. ناسپاسی است اگر نان و نمک سفره افطار رهبر را بخوریم اما در سفره بصیرت ایشان غایب باشیم. چیست سفره بصیرت رهبر؟ آنجا که از دولت‌ها حمایت می‌کنند، لیکن از انقلاب بیشتر و آنجا که از انقلابی‌ها دفاع می‌کنند، لیکن بازهم از انقلاب بیشتر! اگر من به نوشته‌هایم فکر می‌کنم، دولت به نتایج مذاکره، قوه‌قضا به احکام صادره و هر که درگیر حوزه کاری خویش است، «انقلاب اسلامی» با همه شکوه و عظمت، با همه شئون و شوکت حوزه کار و فکر و ذکر امام خامنه‌ای است. این عَلَم است که برای مولای ما «موضوعیت»‌دارد و جز علمدار، کسی را یارای پهن کردن سفره بصیرت نیست.
 

 

دوشنبه، سخنان رهبر انقلاب، خود سفره‌ای بود معنوی و بس دیدنی. دقیق و عمیق. این سخنان، یک «سفره به هم پیوسته» و یک «رود سراسر متصل» است که نمی‌توان ببعض آن مومن و ببعض آن کافر بود. دوشنبه، رهبر انقلاب دو سفره برای ما گشود، یکی طعام جان بود و دیگری غذای جسم. یکی قبل از اذان، یکی بعد از اذان. و ما از همین سفره، به سفره حضرت صاحب‌الزمان(عج) خواهیم رسید. شک ندارم. اصلا من از سفره افطار دوشنبه‌شب، فهمیدم که صاحب سفره اصل کاری، خداوند منان است. این هستی، سفره خداست، همان خدایی که خامنه‌ای مدام دست قدرت او را به ما نشان می‌دهد. من عاشق این آرم «الله» بالای «جمهوری اسلامی ایران» هستم. ما خدا را حامی خود می‌دانیم. خدا را. خدا برای ما بس است. خدایی که هنوز هست... خدایی که خط می‌دهد به هر دو سفره افطار روز دوشنبه... خدایی که عنایت دارد به انقلاب ما، به ملت ما... این کجا، آن کجا، کدخدایی که دیگر نیست!
 

 





      

                        کاش تهیه کننده عینک آفتابی لااقل اسم کار جدیدشان را «شوخی کردم2» می گذاشتند تا حقوق نویسندگان اثر مهران مدیری نیز حفظ گردد!

ها بود که خبری از رضا رشیدپور در رسانه ها نبود. به خصوص بعد از توقف پخش برنامه هایی نظیر مثلث شیشه ای، شب شیشه ای و زنده رود میزان حضور این مجری در رسانه ها به حداقل رسید، اما در یک سال گذشته شاهد تغییر این رویه بودیم. رضا رشیدپور بعد از مدت ها سکوت خبری، با حمایت صریح از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 92 خبرسازی کرد و بعد از اعلام حمایت رسمی از روحانی، بعنوان مجری میتینگ های انتخاباتی در شهرهای مختلف حاضر شد. این رویه بعد از آغاز دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام روحانی نیز نه تنها قطع نشد، بلکه اوج گرفت. تا جایی که بعد از حضور پرتعداد رشیدپور در سفرهای رئیس جمهور، می توان رشیدپور را یکی از متعصب ترین طرفداران روحانی در میان هنرمندان و اهالی رسانه لقب داد.

 

این ها اما آغازی بود بر ماجرای حضور دوباره این مجری در سیما...

 

در ابتدای فعالیت رسمی شبکه نسیم بود که رضا رشیدپور اعلام کرد با برنامه ای «گفتگو محور با فضای پرسش های غیرمنتظره و عجیب» روی آنتن شبکه نسیم خواهد آمد و اولین مهمانش هم «آقای دکتر روحانی» خواهد بود. جزئیات برنامه هم به قدری متقن بود که حتی تاریخ و ساعت برنامه هم توسط رشیدپور اعلام شده بود.

 

به ناگاه اما نه تنها رئیس جمهور مهمان برنامه جدید رشیدپور نشد، بلکه اساساً این برنامه گفتگومحور خیلی متفاوت روی آنتن هم نرفت! عجیب تر آن که بعد از چندی رضا رشیدپور در قامت تهیه کننده- مجری برنامه طنز آیتمی به نام «عینک آفتابی» روی آنتن شبکه نسیم آمد و به تعبیر خودش بعد از پنج سال به تلویزیون بازگشت. بازگشتی که طبیعتاً باید رنگ و بویی از برنامه های قدرتمند و قابل احترام قبلی او را داشته باشد...

 

اما «عینک آفتابی» بازگشت شکوهمندی به حساب می آمد؟

 

عینک آفتابی در حالی آغاز شد که از همان لحظه اول برنامه شاهد گرته برداری و کپی «شوخی کردم» مهران مدیری در این برنامه بودیم. جالب اینکه این کپی برداری چنان با جزئیات و چنان بی پرده بود که هر مخاطبی با دیدن یک دقیقه از عینک آفتابی به تقلب فاحش آن اذعان می کرد.

 

در واقع رشید پور در کلیات و جزئیات برنامه اش چنان مو به مو از مهران مدیری تقلید کرده بود که می توان گفت این حد از تقلید، آن هم از یک اثر داخلی تا بحال بی سابقه بوده است. شگفت این که این اتفاق در حالی افتاد که مجموعه «شوخی کردم» هنوز در حال توزیع است و رشید پور برای این تقلید حتی تا تمام شدن مجموعه نیز صبر نکرده!

 

اتفاقا در مدت نمایش مجموعه شوخی کردم بسیاری بر این باور بوده اند که این اثر، جزو کارهای ضعیف مهران مدیری بوده و هیچگاه نمی تواند در حد آثار ماندگار او به حساب آید. و فاصله بسیار زیادی با آثار ماندگاری چون شب های برره و قهوه تلخ دارد. و حتی برخی از منقضی شدن این نوع طنز در رسانه سخن گفته اند و این کار را حتی برای برای مهران مدیری که جزو قدرتمندترین چهره های طنز پرداز ایران است نادرست خوانده اند.

 

اما واقعیت آن است که عینک آفتابی، توانست شوخی کردم را از تیغ تیز انتقادات برهاند و به شایستگی جایگزین آن شود.

 

البته عینک آفتابی از هیچ جهتی نمی تواند با اثر مهران مدیری رقابت کند. نه از حیث قدرت اجرا و روایت مجری، نه محتوای زیرکانه، نه درون مایه طنز شایسته، نه فرم و اجرای آیتم ها، نه پیوستگی و ارتباط منطقی میان آیتم ها، نه بازی ها، نه حتی سوژه ها و نه حتی تیتراژ و موسیقی!

 

در واقع عینک آفتابی، ملغمه ای از شوخی های لوس و طنزهای موقعیت است که بدون هیچ گونه پیوستگی و ارتباط منطقی در قالب یک برنامه نیم ساعته در آمده و فقط می خواهد ادای طنز اجتماعی را در آورد؛ یک ادای مقلدانه و بدون ذره ای خلاقیت. و یقیناً اگر نام رضا رشیدپور روی این اثر نبود و اگر مجموعه شوخی کردم در یکی از شبکه های سراسری سیما پخش شده بود همین حد از استقبال نیز از این مجموعه به عمل نمی آمد.

 

کاش نویسندگان عینک آفتابی قبل از تولید این مجموعه، سعی می کردند لااقل یک پلان، یا یک موقعیت، یک سوژه را مضاف بر موقعیت ها و عوامل «شوخی کردم»  بعنوان بن مایه ساخت مجموعه جدیدشان به کار می گرفتند تا نام «نویسنده» برازنده شان شود یا لااقل اسم کار جدیدشان را «شوخی کردم2» می گذاشتند تا حقوق نویسندگان اثر مهران مدیری نیز حفظ گردد!

 

در مجموع باید گفت مجموعه عینک آفتابی نه تنها حدود یک مجموعه طنز شایسته اجتماعی را رعایت نکرده بلکه قدم در ابتدای راهی جدید به نام «تقلید حداکثری» گذارده، کاری که نه شایسته یک اثر معمولی است و نه شایسته حوزه طنز اجتماعی و نه حتی شایسته شبکه نوپایی چون نسیم...!

 





      

  

حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه عصر امروز در 64 امین نشست خبری خود با اصحاب رسانه ضمن تبریک آغاز ماه رمضان گفت:‌ امیدواریم حرمت این ماه نگه داشته شود و از هنجارشکنی در این ماه جلوگیری شود و کسانی که به دلایلی مریضی یا مسافر بودن نمی‌توانند روزه کنند از تظاهر به روزه‌خواری پرهیز کنند تا نیروی انتظامی نیز مجبور به برخورد با آنان نشود.

   سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به هفته گذشته که به عنوان هفته قوه قضاییه بود گفت: هر سال به مناسبت شهادت آیت‌الله بهشتی این هفته به نام قوه قضاییه نام‌گذاری می‌شود و فرصت خوبی برای قوه قضاییه است که ارزیابی نقاط ضعف وقوت خود را داشته باشد و امسال نیز برنامه‌های مختلفی برگزار شد که مهم‌ترین آن رسیدن به حضور مقام معظم رهبری و ارائه گزارش و شنیدن رهنمودهای ایشان بود.

 وی افزود: باید از الطاف مقام معظم رهبری قدردانی و سپاس‌گذاری کردو ایشان ازعملکرد قوه قضاییه رضایت داشتند و همچنین از ریاست قوه قضاییه یاد کردند و در کنار آن تذکرات و رهنمودهایی داشتند که قطعا نصب‌العین برنامه‌های قوه قضاییه قرار می‌گیرد.

 محسنی‌اژه‌ای در ادامه اظهار داشت: کار قضایی قطعا کار سختی است و قطعا کسانی که به قوه قضاییه مراجعه می‌کنند نمی‌توانند همگی راضی باشند چرا که کسانی علیه‌شان حکم صادر شده و کسانی که حکم به نفع آنان صادر شده اما توقع بیشتری داشتند ممکن است ناراضی باشند.

 سخنگوی قوه قضاییه افزود: علاوه بر سختی کار قوه قضاییه به لحاظ کمبود قاضی و عوامل نیروی انسانی برخی عوامل نیز خارج از اراده قوه قضاییه است نظیر بحث‌های کارشناسی که بعضا چندین بار تکرار می‌شود و اختلاف‌های فاحشی در آنها وجود دارد و همچنین یکی دیگر از این عوامل می تواند زمان‌بر بودن باشد که گاها قاضی در برخی پرونده‌ها مجبور است منتظر نظر نهایی پزشک در برخی موارد باشد که گاها چندین ماه طول می‌کشد و این موضوع نیز خارج از اراده قوه قضاییه است.

 دادستان کل کشور در ادامه بیان داشت: در برخی موارد نیز شکایتی صورت گرفته اصلا مجرم مشخص نیست چه کسی است و سیستم امنیتی باید ابتدا متهم را شناسایی و دستگیر کند که این موضوع گاهی بسیار زمان‌بر است و قطعا فرد شکایت‌کننده نیز ناراضی ازمدت زمان سپری شده است.

 محسنی‌اژه‌ای در ادامه در خصوص پرونده مربوط به وزارت نفت و موسوم به اختلاس چند هزار میلیارد تومانی گفت: در حال حاضر سه نفر بازداشت شده‌اند و تعدادی از عوامل بانک‌های ملت مسکن و مرکزی و همچنین نفت و برخی مدیران فعلی و قبلی در این خصوص بازداشت شده‌اند.

 وی افزود: متهم به صورت مکتوب اعلام کرده حاضر است کل اموال وی که شناسایی شده و لیست آن نیز تهیه شده ارزیابی شود و به فروش برسد و یا اینکه در اختیار دولت و نفت قرار گیرد و اگر دولت و وزارت نفت حاضر باشند همین الان می‌تواند آنها را به نام دولت بزند.

 اژه ای در ادامه تصریح کرد: 34 هیئت کارشناسی برای ارزیابی املاک این شخص تعیین شده و در حال حاضر مشغول ارزیابی اموال آنان هستند و همچنین بخشی از اموال به مزایده گذاشته شده اما هنوز به فروش نرفته است.

سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: همچنین افرادی از داخل و بیرون از کشور اعلام آمادگی و یا مراجعه کردند که حاضرند بدهی بابک زنجانی را بپردازند و اموال وی را به نام خود کنند.

وی افزود: اما اگر دولت و وزارت نفت حاضر نباشند که این اموال را خریداری کنند پرونده قطعاً به صورت طبیعی طولانی تر می شود و همچنین از جمله مواردی که در این خصوص از اراده قوه قضائیه خارج است بحث پروژه ایران زمین است که می بایست کارشناسی قیمت روی آن انجام می شد و قبل از بازداشت متهم کارشناسی قیمت آن را 800 میلیارد تومان تخمین زده بود که پس از بازداشت وی میزان آن را 1000 میلیارد تومان اعلام کردند و اخیراً نیز کارشناسی مجدداً انجام شده و قیمت آن را 700 میلیارد اعلام کردند و در خصوص یک زمین با سه کارشناسی و اختلاف فاحش در آنها مواجه هستیم که کار را دشوارتر می کند.

محاکمه غیابی برادر مه آفرید انجام شد 

دادستان کل کشور در ادامه این نشست در خصوص محاکمه مهرگان برادر مه آفرید گفت: مهرگان برادر متهم اصلی مه آفرید محاکمه غیابی انجام شد و در ایران تشریفات حکم غیابی وی به پایان رسید و پرونده در حال اجرای حکم است.

وی در ادامه بیان داشت: درحال حاضر اموال وی در حال شناسایی است تا اقدامات بعدی نیز انجام شود.

سخنگوی قوه قضائیه تصریح کرد: از متهمین بانک ملی مشخصاً 22 نفر محاکمه شده اند و پرونده شان به اجرای حکم رفته است و در خصوص فردی که متواری بود پرونده در حال تکمیل شدن است.

وی افزود: همچنین پرونده چند تن از کسانی که محکوم شده بودند و درحال سپری کردن حبس بودند تقاضای آزادی مشروط کردند که در واقع سه خانم بودند و برخی از آنان قسمتی از حبس خود را تحمل کردند و درخواست آزادی مشروط داشتند و اگر شرایط آزادی مشروط آنان وجود داشته باشد به احتمال قوی پذیرفته می شود.

محسنی اژه ای در ادامه اظهارداشت: درباره فرد متواری شده که هنوز به ایران مسترد نشده مقدمات محاکمه غیابی فراهم شده که امیدواریم به زودی انجام گیرد.

مهدی هاشمی مردادماه محاکمه می‌شود

حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای درباره سرنوشت رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی، گفت: قاضی سراج مسئول رسیدگی به این خبر بود که با توجه به حضورش در سازمان بازرسی این پرونده به شعبه دیگری در دادگاه انقلاب ارجاع شد.

وی افزود: با توجه به رفع نقص این پرونده و بازگشت آن به دادگاه انقلاب به احتمال زیاد در روز دهم یا یازدهم مرداد دادگاه تشکیل جلسه خواهد داد.

اژه‌ای در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه چرا برخی از احکام در ملأ عام اجرا می‌شود اما برخی دیگر نظیر پرونده فساد 3 هزار میلیاردی در سکوت خبری اجرا می‌شود، گفت: ما تفاوتی در برنامه‌های اجرایی‌مان نداریم بلکه برخی پرونده‌ها با توجه به اینکه جرم خشنی رخ داده در ملأ عام اجرا می‌شود.

دادستان کل کشور در ادامه در خصوص متهمین فتنه اظهار داشت: تعداد دیگر از متهمین غیابی فتنه نیز رسیدگی شده و 2 و 3 نفر دیگر اخیراً ممنوع الخروج شده اند و دو نفر از کسانی که به خارج از کشور رفته بودند و بازگشتند پرونده کیفرخواست صادر شده و در انتظار محاکمه هستند و همچنین یک نفر ازکسانی که تحت تعقیب بود بازداشت شده و پرونده در حال رسیدگی است.

وی ادامه داد: همچنین سه نفر از کسانی که پس از آزادی خود مجدداً اقدامات مجرمانه انجام داده بودند پرونده شان در حال رسیدگی است.

محسنی اژه ای در ادامه در خصوص پرونده نگین غرب گفت: این پرونده دو متهم اصلی دارد و از کسانی که تاکنون به عنوان شاکی مراجعه کرده اند به تعداد 15 هزار و 42 نفر رسیده که یکی از متهمان دارای 12 هزار و 802 شاکی است و یکی دیگر نیز دارای دو هزار و 238 شاکی است.

دادستان کل کشور در ادامه بیان داشت: بسیاری از اموال متهمان در چند مرحله کارشناسی شده و در برخی موارد با برخی مشکلات نظیر مُعارض داشتن تعدادی از زمین ها و همچنین مشکلات انتقال روبرو بوده ایم.

وی افزود: قوه قضائیه برای رعایت این تعداد شاکی فوق العاده کارهای بسیاری انجام داده که شاید در اقدام اولیه وظیفه قوه قضائیه نبوده اما برای اینکه این 15 هزار نفر اگر به کل مبلغ خود نمی رسند حداقل تلاش برای مقداری که به آن می رسند صورت گرفته باشد.

اژه ای تصریح کرد: تا امروز از این تعداد شاکی 6 هزار و 302 نفر کاملا تسویه حساب شده اند و امیدواریم تا آخر سال از این 15 هزار نفر 13 هزار نفر را تسویه حساب کنیم.

محسنی اژه ای در ادامه در خصوص پرونده احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق کشور و اینکه به چه مرحله ای رسیده است، گفت: این پرونده همچنان در حال رسیدگی است و هنوز به حکم نرسیده است اما مختومه نیز نشده است.

اگر در پرونده ای امر به معروف ثابت شود رسیدگی متفاوت است و مجازات نخواهد شد

سخنگوی قوه قضائیه در ادامه در پاسخ به سئوال خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در خصوص اینکه حمایتی که قوه قضائیه از آمران به معروف و ناهیان از منکر انجام می دهد و اینکه بعضاً برخی از آمران به معروف خود در دادگاه ها محکوم می شوند و همچنین به دلیل اینکه محاکمه و مجازات تعدی گران به آمران به معروف و ناهیان از منکر چرا از سوی قوه قضائیه اطلاع رسانی نمی شود تا جنبه بازدارندگی داشته باشد، گفت: قوه قضائیه همواره اعلام کرده است که از آمران به معروف و ناهیان از منکر حمایت می کند و تاکنون نیز چنین بوده است و در خصوص اطلاع رسانی نیز این اطلاع رسانی انجام می شود و برای مثال در خصوص پرونده ای که یک بار محاکمه شد و دوباره مجازات شد کاملاً اطلاع رسانی شد اما باید این نکته را نیز در نظر گرفت که اگر هرکس که دعوا می کند عنوان کند که به خاطرامر به معروف این کار را انجام داده نمی توان از آن حمایت کرد وباید از این  مسئله اطمینان پیدا کرد.

وی افزود: اگر اطمینان حاصل شود که درگیری در خصوص امر به معروف و نهی از منکر بوده قطعاً رفتار با وی متفاوت است و محاکمه و مجازات نخواهد شد.





      

جوجه اردک سبز شده بود! خودش رو هر لحظه در آینه نگاه می‏کرد و کلی روحیه گرفته بود! اما برخلاف وعده‏های آفتاب‏پرست، خیلی زود رنگ سبز هم از مُد افتاد و هیچ‏کس بهش محل نمی داد  .

یکی بود یکی نبود؛ یک جوجه بود که چون خیلی زشت بود همه بهش جوجه اردک زشت می‏گفتن! واسه همین خیلی ناراحت بود، حتی چندباری به دکتر زیبایی مراجعه کرد. اما دکترهای زیبایی بهش می‏گفتن این عمل‏ها واسه تو فایده‏ای نداره! تو ذاتت زشته، هیچ کارش هم نمی‏  ‎شه کرد  !
این جوجه اردک زشت ما یکی از اون روزهایی که خیلی ناراحت بود بدون کارت دعوت وارد یک مجلسی شد و چند نفر از افراد اون مجلس رو نوک زد! افراد حاضر در مجلس هم که دیدن این جوجه داره به همه نوک می‏زنه اون رو از مجلس بیرون کردن  !
جوجه اردک زشت ما افسرده‏تر از همیشه رفت و یک کتاب خوند! توی اون کتاب بارقه‏های امیدی براش زنده شد. توی اون کتاب دید که جوجه اردک قصه‏ها بعد از یک مدت تبدیل به قوی زیبایی می‏شه! چند ساعتی با همین فکر و خیال‏ها خوشحال بود که یکهو یادش اومد نگاهی به صفحه اول شناسنامه اش بندازه! بعله! چهل سالی از عمرش گذشته بود و اگه قرار بود “قو” بشه تا الان شده بود! دیگه باور کرده بود تا آخر عمرش باید یک جوجه اردک زشت باقی بمونه  !

جوجه اردک زشت قصه ما یکی از اون روزهایی که بی‏هدف در خیابون قدم می‏زد گذرش به یک آفتاب‏پرست افتاد. به اون گفت: “خوش به حال تو که به راحتی می‏تونی رنگ عوض کنی و هر لحظه بنا به شرایط محیط و اینکه چی به نفعته رنگت رو تغییر بدی  !”

آفتاب پرست هم در پاسخ به اون گفت: “چیه؟! نکنه از رنگ سیاهت خسته شدی؟  !”

و وقتی با پاسخ مثبت جوجه اردک زشت روبرو شد، در پاسخ گفت: “خب سبز شو! شاید اگه خودت رو این رنگی کنی بتونی بیشتر جلب توجه کنی و دو سه تا دوست پیدا کنی و این‏قدر تنها نباشی  !”

بعد آفتاب پرست یک سطل رنگ سبز به جوجه اردک زشت داد!

جوجه اردک سبز شده بود! خودش رو هر لحظه در آینه نگاه می‏کرد و کلی روحیه گرفته بود! اما برخلاف وعده‏های آفتاب‏پرست، خیلی زود رنگ سبز هم از مُد افتاد و هیچ‏کس بهش محل نمی داد، تا اینکه یک روز “روباه مکار” بهش زنگ زد و از اون دعوت کرد به جنگل بره. جوجه اردک زشت هم خوشحال از این‏که بالاخره یک‏نفر تحویلش گرفته، سریع بار و بندیلش رو بست و راهی جنگل شد!

توی جنگل، جوجه اردک زشتِ قصه ما رو چند باری به مراسم‏های مختلفشون دعوت کردند. در ابتدا جوجه اردک تصور می کرد دلیل دعوت‏هاشون این هست که خیلی به اون ارادت دارن، اما بعد از چند وقت متوجه شد اون‏ها فقط یکی رو می خوان که بیاد بهش بخندن! حسابی بابت این قضیه افسرده شد!
افسردگی جوجه اردک ما هر روز بیشتر و بیشتر می‏شد! یک روز که از رنگ سبزش خسته شده بود و مطمئن بود این رنگ هم به هیچ کارش نمی‏آد، رفت و مقداری ماده شست و شو خرید. اما متاسفانه علاوه بر رنگش، پرهاش هم کنده شدن، دیگه هیچ پوششی نداشت!
اولش کمی خجالت کشید، اما وقتی می‏دید بدون پوشش، همه در جنگل به اون به یک چشم دیگه نگاه می کنن خیلی خوشش اومد! بالاخره متوجه شده بود که چه‏طوری می‏تونه کاری بکنه که توجه بقیه به خودش جلب بشه! کم‏کم از این حس حسابی خوشش اومد!
یکی از همون روزها جوجه اردک زشت قصه ما به “روباه مکار” این پیشنهاد رو داد که اون رو بخوره! روباه مکار که می‏دونست اون چندان خوشمزه نیست اولش قبول نمی کرد، اما بعد با خودش گفت این لااقل به درد یک وعده غذایی که می‏خوره! بعد با خودش گفت: “واسه تنوع هم شده یک روز غذای بدمزه بخورم!” و بعد اون رو خورد! و جوجه اردک هم از خورده شدن لذت زیادی برد!

از اون روز به بعد جوجه اردک زشت یاد گرفته بود چه‏طوری می‏تونه توجه بقیه رو به خودش جلب کنه! کار جوجه اردک زشت همین شده بود! می‏رفت و هر روز ناهار و اکثر شب‏ها به عنوان شام؛ غذای حیوون های مختلف جنگل می‏شد! همه هم انگشت به دهن مونده بودن که چطور توانایی این جوجه این‏قدر بالاست که این‏قدر خورده می‏شه اما تموم نمی‏شه!

بعد از مدتی، یک محیط‏بان که اوضاع اسفناک این جوجه رو دیده بود بهش گفت: “تا کی می‏خوای غذای مونده و نیم‏خورده این و اون بشی و از این ظرف به اون ظرف بری؟!”

اما این جوجه برخلاف انتظار از اینکه بهش می‏گفتن “غذای مونده و نیم‏خورده” خوشش اومد و حتی به کلاغی که به خبرپراکنی مشهور بود گفت: “برو به همه بگو! به همین چه که آنها «غذای مونده» و «غذای نیم‏خورده» نامیده‏اند باید بالید!”

بعد از این جریان جوجه اردک زشت تصمیم گرفت بقیه جوجه های پاک و زیبا رو هم به همین منجلاب گرفتار کنه! به همین خاطر از اونها دعوت کرد برن غذای این و اون بشن و در حال خورده شدن(!) از خودشون “یواشکی” عکس بگیرن و منتشرش کنن!

*شرلوک هولو

منبع: فرهنگ نیوز