استاندارد فیلم سازی در کشور ما خیلی با هالیوود متفاوت است. شاید آنجا فیلم های غیراخلاقی پرفروش ترین باشند اما در ایران، پرچم شهید چمران بالاست.

   گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» محمد ایرانی؛ سینمای ایران سال هاست دچار رکود شده است و هر از چندگاهی با فیلم های جذاب و مردمی تکانی می خورد. سیر تماشاچیان سینمای ایران نزولی است و هرسال شاهد کاهش فروش هستیم. از مهم ترین دلایل این سیر نزولی، ساخت فیلم هایی است که جنس مردمی ندارند و مختص طبقه ی خاصی از جامعه هستند. طبقه ای که به خاطر حداقلی بودن حتی نمی توانند، هزینه های تهیه کننده را برگردانند.

 

     نوروز امسال، سینمای ایران شاهد دو فیلم سینمایی با موضوع دفاع مقدس است که توانسته اند مردم را با سینما آشتی دهند. فیلم «چ» روایتگر بخش کوتاهی از زندگی شهید چمران است و فیلم «معراجی ها» که با زبانی طنز و البته ساختاری نوین و جذاب به دفاع مقدس نظر دارد. این دو فیلمی که ساخته ی دو کارگردان ارزشی «حاتمی کیا» و «دهنمکی» است توانستند گیشه ها را پربار و روند تاسف بار سینما را دگرگون کنند.

 

     به جز مفاهیم عالی انسانی و نگاه ویژه به دفاع مقدس که در این دو فیلم وجود دارد؛ استفاده از تکنولوژی روز دنیا در خدمت به مفهوم، یک قدم رو به جلو در سینما به شمار می رود. در گذشته نیز بسیاری از فیلم ها با استفاده از تکنولوژی سعی در جذب مخاطب داشتند اما به خاطر فاصله ی زیاد فیلمنامه با بطن مردم، به حاشیه رفتند. به تمام مزایای بالا می توان نام دو کارگردان را نیز افزود که به دلیل سابقه درخشان، نامشان به شنونده قوت قلب می دهد و او را مطمئن می کند که به سالن سینما برود. مخاطب خوب می داند که برای دیدن فیلمی می رود که دغدغه ی کارگردان هایش از جنس مردم است و باعث نمی شوند، سالن سینما را در میانه ی فیلم خالی شود.

 

     اما این استقبال گسترده پیام مهمی را به سینماگران می رساند که مردم ما این نوع فیلم ها را دوست دارند. اگرچه عده ای بدون توجه به مردم و سلیقه ی اقشار مختلف دست به تولید می زنند و وقتی فیلمشان فروش نمی رود، مردم را بی فرهنگ و دور از تمدن می خوانند اما نباید فراموش کرد که مردم فیلم خوب را از فیلم بد تشخیص می دهند. مردم به فیلم هایی که پر از عشق های ضربدری، خیانت های پیاپی، دوستی های خیابانی و شوخی های سخیف و جنسی هستند روی خوش نشان نمی دهند. استاندارد فیلم سازی در کشور ما خیلی با هالیوود متفاوت است. شاید آنجا فیلم های غیراخلاقی پرفروش ترین باشند اما در ایران، پرچم شهید چمران بالاست.

 

     حمایت های غیرمنطقی برخی سازمان ها و نهادها از فیلم های حاشیه ای نشانگر شناخت غیر دقیق مجریان و مدیران فرهنگی است. اگر برای عده ای مهم ترین بخش فیلمسازی، گیشه باشد بازهم باید در صف مردم قرار بگیرند تا بتوانند به گیشه دست پیدا کنند. با این وجود کج سلیقگی و واپس گرایی روشنفکرنماها اجازه نمی دهد به گروه های مردم بپیوندند. باید به این «طبقه حساس» گفت: لطفا به انتخاب مردم احترام بگذارید و «عصبانی نشو»ید.