سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :49
  • بازدید دیروز :11
  • کل بازدید :325800
  • تعداد کل یاد داشت ها : 546
  • آخرین بازدید : 103/9/1    ساعت : 4:48 ع
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی

دبیرکل جبهه پیروان با اشاره به انتخابات مجلس آینده گفت: خطر تغییر جریان در مجلس آینده وجود دارد و یخ اصلاح‌طلبان نیز با آمدن دولت جدید، در حال آب شدن است لذا فتنه‌گران ... به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که در اجلاس دبیران استانهای حزب موتلفه اسلامی سخن می‌گفت ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم حبیب‌الله عسکر اولادی گفت: رحلت آقای عسکر اولادی ثلمه بزرگی برای بدنه انقلاب و نظام بود و امیدواریم با تلاش دوستان و رهروان ایشان جای خالی آقای عسگر اولادی پر شود.باهنر در خصوص وضعیت این جبهه بیان داشت: جبهه پیروان خط امام و رهبری عملا یک نوع ائتلاف در زمان انتخابات میان برخی از تشکل‌های ریشه دار و با سابقه درخشان اصولگرایی است.رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری افزود: جبهه پیروان خط امام و رهبری در انتخابات مختلف نقش جدی داشته و همواره خط اصیل انقلاب را دنبال کرده و بر مبنای خط امام و رهبری عمل می‌کند. وی اعضای جبهه پیروان را اعضای حقوقی دانست و گفت: کسانی که در تشکل‌های خود دبیر کل و یا قائم مقام دبیر کل هستند عضو شورای مرکزی هستند و مرکزیت جبهه در انتخاب افراد برای عضویت در شورای مرکزی خود بر اساس تصمیم تشکلهای وابسته به خود عمل می‌کند.باهنر با اشاره به وضعیت سیاسی کشور و تحلیل انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری تصریح کرد: روحانی با شعارها و حرف‌هایی توانست رای نیمی از رای‌دهندگان را به دست آورد و تحلیل انتخابات به نظر بنده این است که مردم از 8 سال تندروی‌های هنجار شکنانه اصلاح طلبان و 8 سال تندروی های احمدی‌نژادی خسته شده بودند و به همین دلیل به شعار اعتدال رای دادند.

 

«در میان کاندیداهای ریاست جمهوری واقعا شخصی که پیشینه اعتدالی داشت دکتر روحانی بود.»* مرز اصلاح طلبی و اصولگرایی در دوره یازدهم انتخابات به هم ریخت. وی افزود: روحیه روحانی روحیه ای اعتدالی است و او سعی می‌کند فراجناحی باشد و خرد را حاکم کند، اگر اصولگرایان نیز در انتخابات به وحدت می‌رسیدند بسیار موثر بود اما باید بدانیم بخشی از اصولگراها به روحانی رای دادند و مرز اصلاح طلبی و اصولگرایی در این دوره از انتخابات به هم ریخت. باهنر با اشاره به عملکرد 5 ماهه دولت یازدهم خاطر نشان کرد: وظیفه ما حمایت کامل و جدی از دولت روحانی است زیرا مشکلات کشور بسیار زیاد است و تا آنجا که امکان دارد باید از دولت در پیروزی بر مشکلات حمایت کنیم.

 

دبیرکل جبهه پیروان ادامه داد: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند از سربازان دیپلماتیک نیز حمایت می کنیم اما باید مواظب نیز باشیم؛ آقای روحانی هیچگاه آدم تشکیلاتی نبوده و به همین دلیل برای خود نیرو نداشته است و پس از پیروزی در انتخابات مجبور بود از نیروهای دیگران استفاده کند و توقع ما نیز این بود که از همه جریانها استفاده کند، هر چند در سطح کلان نیروهای ساختار شکن حضور ندارند؛ اما در مراحل پایین‌تر تندرو های اصلاح طلب حضور دارند. * نقد‌های ما به دولت در مسائل اقتصادی است

وی در ادامه با اشاره به تصمیم گیری های اقتصادی در کشور توسط دولت گفت: یکی از نقد‌های ما به دولت در مسائل اقتصادی این است که تصمیمات اقتصادی نیاز به هماهنگی و قاطعیت و شجاعت دارد که به نظر ما در این موضوع دولت ضعیف است. باهنر با اشاره به انتخابات مجلس آینده اظهار داشت: خطر تغییر جریان در مجلس آینده وجود دارد؛ یخ اصلاح طلبان با آمدن دولت جدید، در حال آب شدن است؛ برخی فتنه گران می‌خواهند فتنه جدیدی را به وجود آورند به همین دلیل هیچگاه نباید فتنه 88 و 9 دی را فراموش کرد.

 





      

باید منتظر ماند و دید که آیا آمریکا از تجربه عراق و افغانستان درس گرفته است یا اینکه قصد شروع جنگی مجدد با ابعاد و پیامدهای گسترده‌تر در منطقه را دارد.

گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - سروش ظهرابیان؛ به نظر می آید که تکرار تاریخ و تکرار حماقت های آمریکا در منطقه خاورمیانه به دور پایان ناپذیری تبدیل شده است که هر چند وقت یک بار باید شاهد وقوع مجدد آن باشیم.آمریکایی ها پس از رهایی دشوار از منجلابی که در عراق و افغانستان برای خود درست کرده بودند، قصد دارند این بار نیز دوباره آتش جنگ در منطقه را شعله ور کنند و همانند عراق به اسم مبارزه با سلاح شیمیایی، کشور دیگری یعنی سوریه را به خاک و خون بکشند. با مراجعه به تاریخ مشخص می شود که بهانه اصلی آمریکا برای حمله به عراق از بین بردن سلاح های هسته‌ای صدام بود؛ دلیلی که پس از شروع حمله و ویرانی بخش های عمده ای از عراق به دست فراموشی سپرده شد و بعد از مدتی نیز خود آمریکایی ها اعتراف کردند که نتوانستند سلاح هسته‌ای در عراق پیدا کنند و در پاسخ به این سوال که اگر سلاح هسته‌ای پیدا نشد دلیل حمله به عراق چه بود، عاجز و ناتوان ماندند.
اخیراً نیز دولتمردان آمریکا تصمیم گرفته اند که مجدداً تاکتیک کهنه خود را اجرا کنند و بدون وجود هیچ مدرک قانونی علیه دولت سوریه به بهانه با مبارزه با سلاح های شیمیایی به این کشور حمله کرده و اوضاع نابسامان در این کشور را بیش از پیش بحرانی کنند و احتمالاً دوباره پس از چندی به نبود سلاح شیمیایی در این کشور اعتراف نمایند.افسار گسیختگی آمریکا در حمله به کشورهای مختلف مسئله ای است که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر خود
 به آن اشاره و تاکید کردند که باطن قضیه آن است که غربی ها از کشتار هیروشیما، از کشتار میلیون ها انسان در جنگ های جهانی اول و دوم و از کشتار مردم بی گناه پاکستان، افغانستان و عراق، احساس ناراحتی نمی کنند و در آینده هم هرجا که منافعشان اقتضا کند از کشتار انسان ها ابایی نخواهند داشت. نکته حائز اهمیت در این میان تفاوت بین وضعیت سوریه با عراق و افغانستان است؛ چرا که سوریه از حامیان جدی بین المللی مانند ایران و روسیه بهره می برد، در حالی که دو کشور عراق و افغانستان شاهد چنین حامیانی در عرصه بین المللی نبودند. وجود حامیان بین المللی برای سوریه هشدار دهنده این نکته است که در صورت حمله به این کشور، پیامدهای ناشی از این حمله ابعاد بسیار گسترده تری نسبت به جنگ با عراق و افغانستان دارد و بیراه نیست که بگوییم حمله به سوریه به منزله ایجاد جرقه در انبار باروت است و کل منطقه خاورمیانه و حتی شاید بخش های بیشتری از جهان را درگیر جنگ می کند

پیامدهای غیر قابل پیش بینی این جنگ باعث شده است که جامعه جهانی تا به این لحظه در برابر شروع حمله به سوریه مقاومت کرده و آن را به منزله وقوع فاجعه بزرگ در دنیا به حساب آورد. حتی مجالس کشورهای مشتاق به تجاوز به سوریه نیز تا کنون با تردید بسیار به موضوع شروع حمله پرداخته اند. مجالس این کشورها یا به طور صریح با حمله مخالفت کرده اند یا تصمیم گیری در مورد شروع جنگ را به تعویق انداخته اند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا  آمریکا از تجربه عراق و افغانستان درس گرفته است یا اینکه قصد شروع جنگی مجدد با ابعاد و پیامدهای گسترده تر را دارد؛ جنگی که شاید منجر به کوبیده شدن میخ بر تابوت رژیم صهیونیستی در منطقه شود. در صورت وقوع این حمله از سوی آمریکا و درگیری در سطح جهان باید به این جمله هگل (فیلسوف آلمانی) ارج بنهیم که گفت: از تاریخ می آموزیم که هیچ از تاریخ نمی آموزیم.

 





      

مراسمی تحت عنوان چهلمین روز تدفین شهدای گمنام سازمان انرژی اتمی و بزرگداشت شهدای هسته‌ای در مسجد شهدای این سازمان برگزار شد که با حواشی خاص همراه بود. به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، یکشنبه 15 دی ماه، مراسمی تحت عنوان چهلمین روز تدفین شهدای گمنام سازمان انرژی اتمی و بزرگداشت شهدای هسته‌ای در مسجد شهدای این سازمان برگزار شد که با حواشی خاص خود همراه بود.

اما در این مراسم که بیشتر شبیه به مراسم ختم بود تا مراسم بزرگداشت و یادبود، آنچنان که شایسته مقام والای شهدای هسته ای است از آنان یاد نشد که همین موضوع سبب انتقاد شدید پدر و مادر شهید احمدی روشن شد و در اینباره گفتنی هایی است:

 

1- لازمه برگزاری هر مراسمی اعم از برگزاری همایش های مختلف، کنگره های علمی، مسابقات ورزشی و حتی برگزاری یک مراسم ختم یا سالگرد برای یک فرد معمولی جامعه نیازمند اطلاع رسانی مطلوب است تا زمینه حضور مناسب افراد را فراهم کند حال آنکه برگزاری یک یادواره شهید آن هم شهیدی از تبار شهدای خودکفایی صنعت هسته ای عزم ویژه تری را می طلبد. تبلیغات و اطلاع رسانی نامناسب مراسم دومین سالگرد شهادت شهید احمدی روشن یکی از دلایل حضور کمرنگ مردم در این مراسم شد، مراسمی که از آن در سطح شهر و دانشگاه ها تبلیغاتی دیده نشد. مراسمی که شاید بشود از آن تعبیر به یک مراسم سازمانی و داخلی کرد که آن هم به دلایل مختلف و یا شاید هم ممنوعیت حضور پرسنل، به مراسمی بدون حضور گسترده کارکنان سازمان انرژی اتمی و همکاران شهید تبدیل شد. 2- بر هیچ کس پوشیده نیست که اطلاع رسانی و گزارش های پخش شده از رسانه ملی تا چه حد در عموم مردم تاثیرگذار است اما ضعف جدی در نحوه برگزاری این مراسم سبب شد که دوربین های صدا و سیما به پخش مصاحبه صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی اکتفا کنند و هیچ تصویری از مراسم مخابره نکنند. 

3- نحوه برگزاری این یادبود سبب حضور نیافتن تعدادی از خانواده شهدای صنعت هسته ای در این مراسم شد، شنیده ها حاکی از آن است که خانواده شهدایی که در این مراسم نیز شرکت کرده بودند به شدت نسبت به این مراسم انتقاد کرده و حتی یکی از اعضای خانواده شهدای هسته ای این موضوع را مطرح کرده است که «گویا از نظر سازمان تاریخ مصرفشان گذشته و تصمیم دارند این قبیل بزرگداشت ها را آنقدر کمرنگ جلوه دهند که شهدا به فراموشی سپرده شوند» 

4- توجیه نبودن عوامل برگزاری مراسم به حدی بوده است که پدر و مادر شهید احمدی روشن در مصاحبه ای نسبت به آن واکنش نشان دادند. 

*سخنران مراسم بارها از لفظ شهید احمدی مقدم نام می برد که به نظر می رسد ناشی از اشتباه گرفن نام دو شهید یعنی احمدی روشن و طهرانی مقدم است. *یا بارها از سابقه تدریس شهید در دانشگاه صحبت می کند در حالی که این شهید سابقه تدریس در دانشگاه نداشت و در زمان شهادتش به عنوان معاون بازرگانی مجتمع غنی سازی نطنز مشغول به فعالیت بود.

 *و در موردی دیگر پورتال رسمی سازمان انرژی اتمی از این مراسم به عنوان سومین مراسم سالگرد شهادت شهید مصطفی احمدی روشن یاد می کند در حالیکه امسال دومین سالگرد شهادت شهید احمدی روشن و شهید رضا قشقایی بود.

 5- زمزمه های ارتباط با امریکا در شروع به کار دولت یازدهم و همچنین گفتگوی تلفنی روحانی و اوباما سبب شد که مراسم راهپیمایی روز 13 آبان امسال که به عنوان روز استکبارستیزی نام گذاری شده است پرشورتر و گسترده تر از سال های پیش برگزار شود لذا ضروری است مسئولین مربوطه تلاش کنند تا سالگرد شهدای صنعت هسته ای نیز به دلیل مسائل پیش آمده در این عرصه نیز با قوت بیشتری برگزار شود.

 6- بر اساس اظهارات خانواده شهید احمدی روشن قرار است مراسم یادبودی از سوی همکاران شهید در مجتمع غنی سازی نطنز برگزار شود که به نظر می رسد باید در این باره نیز نکاتی مورد توجه قرار گیرد: - همه می دانند که حضور مردم و یا اقشار مختلف جامعه در تاسیسات هسته ای (البته تاسیسات هسته ای نه مسجد سازمان انرژی اتمی) به دلایل امنیتی امکان پذیر نیست اما در سال های گذشته پخش تصاویری از درون این تاسیسات از سوی رسانه ملی آن هم به بهانه های مختلفی از جمله تدفین شهید گمنام، بازدید اقشار مختلف جامعه مانند بازدید جانبازان دفاع مقدس از سایت نطنز و یا گزارش های صدا و سیما در ایام دهه فجر از این تاسیسات که نماد شعار «ما می توانیم» است تاثیر به سزایی در تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس ملی در سطح جامعه داشته است. - بر اساس شنیده ها سازمان انرژی اتمی بخشنامه ای به تمام زیرمجموعه های خود ارسال کرده و جهت حضور اصحاب رسانه محدودیت ها و سخت گیری های بیشتری را اعمال نموده که به نظر می رسد همین امر سبب شود در سالگرد شهادت شهید احمدی روشن و یار شفیقش شهید رضا قشقایی هیچ صدایی از بزرگداشت شهدای هسته ای از درون مجموعه انرژی اتمی به بیرون مخابره نشود و برداشت عمومی در سطح جامعه و عموم مردم این باشد که مجموعه انرژی اتمی هیچ ارج و قربی برای این شهدا قائل نیست. - رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى ستاد برگزارى بزرگداشت سرداران و ده هزار شهید استان مازندران که در هفته های گذشته برگزار شد تاکید کردند: «بزرگداشت شهیدان، احیاى نام آنان، تحقیق در مورد کارهاى آنها، تولید آثار مکتوب و تصویرى و صوتى و امثال اینها از زندگى آنها و از اقدامات و جهاد آنها، کارهاى بسیار باارزشى است.» لذا ضروری است علاوه بر برگزاری بزرگداشت ها به تولید آثار مکتوب و تصویری در این زمینه نیز توجه شود. به هر حال این بی تفاوتی ها از سوی سازمان انرژی اتمی تعجب برانگیز است. همه ملت و از جمله مدیران، کارشناسان و کنشگران در حوزه مدیریت هسته‌ای کشور میدانند که هر موفقیتی که در زمینه هسته ای کسب کرده ایم همه را مرهون خون شهدای این صنعت هستیم. اعتقاد راستین به ایثار شهدای هسته ای و همچنین پاسداشت و تکریم خدمات سایر دانشمندان هسته ای کشور که عمر خود را وقف ادامه راه پیشرفت و استقلال صنعتی و دانشی کشور نموده اند، اقتضا دارد که بیش از هر زمانی دیگر، به «پیشرفت هسته ای» و «صیانت از حقوقی که در پی ابتکار و جانفشانی این شهیدان، برای ملت ایران مسلم و محقق گردید» بها داده شود

 





      

چشمانی که هنوز نگران امت است

     

اما باور نمی‏کنی که امت تو چگونه به وصیت تو عمل کردند. کاش از دست‏های گرمی نپرسی که هیچ‏گاه پس از تو، دست‏های تنهای علی علیه‏السلام را در صبحگاهان غربت نفشرد و هیچ جوابی، پرنده‏های سلامش را نرسید!.....





      

کاروان خاطرات، بازگشته است از جایی که چهل روز گذشته است از ماتم‏های سرخ، از عطش‏های پرپر شده.

این آتشیادها، چهل روز چون اسبان تاخته‏اند بر پیکر صبر آنان.

بازماندگانِ حادثه تیغ و تاول، رسیده‏اند به نقطه‏ای از آغاز؛ به نگاه‏های در خون شناور، به گلوهای بریده شده در دلِ تشنگیِ دشت.

کاروانِ اربعین، با خطبه‏های گریه، از شام رسوا برگشته است و تصاویر جراحت، در سوزنده‏ترین بیان قاب می‏شود و در سوزنده‏ترین بیابان.

بغل بغل شعله ریخته می‏شود در صحرا.

دوبیتی‏های پرلهیب، سطح مصیبت‏زده دشت را گلگون‏تر می‏کند. اکنون چهل روز از آن سیل عطش، سپری شده است. قافله‏ای زخم خورده، وارد سرزمین چهلمین روز می‏شود.

اینان اربعین را با خود آورده‏اند؛ با نقل خاطرات قطعه قطعه شده. دنیای ادب نیز گل و ستاره آورده است که به پای سربلندی‏شان بریزد.

سلام بر استواری غیرقابل ترسیم شما! سلام بر آن گام‏های شکیباتان که جاده‏های دراز شام را خسته کرد!

هر سال، چشمان غمبار اربعین که می‏آید، اطراف ما پر می‏شود از هیئت‏های مذهبی التماس و دسته دسته گل‏های اشک.

هر سال اربعین، از لابه‏لای واژه‏های مذاب مداحان، دل‏های آسمانی شما دیده می‏شود و علم‏های ما از هوش می‏روند.

لباس‏های مشکی تقویم، بوی قتلگاه می‏گیرند.

اربعین! به یاد روشنیِ شما شمع‏گونه می‏سوزیم و گریه سر می‏دهیم برای فاصله‏های خود و زجرهای شما.

خوشا زندگی در این گریستن و مردن‏های پیاپی!

خوشا گریستن برای داغ‏های زینب علیهاالسلام ، برای مصیبت‏های سجاد علیه‏السلام ، برای بی‏تابی بچه‏های آسمان!

سلام بر اربعین که عاشورایی دیگر از گریه را برای ما به راه می‏اندازد!

من برای گریستن، به آغوشت محتاجم





      
   1   2      >