حسن عباسی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل استراتژیک عصر امروز با حضور در بیست و نهمین نشست دانشجویی جنبش عدالت خواه اظهار داشت: درباره دین به طور عام و اسلام به طور اخص یک کارکرد داریم مفسرین می گویند اسلام یک کارکرد بیشتر ندارد و آن قسط است.
وی ادامه داد: شاخص اصلی که بخواهیم براساس آن تشخیص دهیم یک جامعه دینی است یا خیر قسط است که این مسئله به همه حوزه ها باز می گردد مفسرین می گویند عوام جامعه باید برای برپایی قسط قیام کنند این در حالی است که هر کس در هر سطحی که باشد آنجا مرکز عالم است و باید برای اقامه قسط تلاش کند.
** خروجی جنبش عدالت خواه باید در اقامه قسط تلقی شود
عباسی تصریح کرد: اما در مورد خواص قرآن فرموده قوام بالقسط که خروجی جنبش عدالت خواه باید در اقامه قسط تلقی شود و اگر تمام مردم به اقامه قسط در جامعه اقدام کنند جزئی از جنبش عدالت خواه ملی خواهند بود.
استاد دانشگاه تاکید کرد: باید حیطه عمل خواص جامعه قوام بالقسط باشد که البته تقریبا 99 درصد مدیران جمهوری اسلامی قوام به قسط نیستند؛ قوام به قسط بودن صرفا به دست پاکی نیست بلکه در مبانی نرم افزاری خود را نشان می دهد.
کارشناس مسائل استراتژیک با بیان این که پس از 37 سال از گذشت انقلاب شکوهمند اسلامی همواره شاهد هستیم که در جامعه چندان به قوام به قسط موفق نبوده ایم افزود: امروز جمعیت کشور نسبت به گذشته دو برابر شده اما چه کسی می تواند ادعا کند که در میان 4 میلیون و 600 هزار دانشجو رشته ای را در دانشگاه ها بومی سازی کرده ایم.
وی اظهار داشت: درسال 1991 در شهر آکرا در کشور غنا سازمان ملل اجلاسی را برای تبیین خسارت های قاره آفریقا طی سال های گذشته برگزار کرد در این اجلاس به این نتیجه رسیدند که 777 هزار میلیارد دلار از منابع قاره آفریقا غارت شده است.
**185 تریلیون دلار خسارتی است که انگلیسی ها به آفریقا زدند
عباسی ادامه داد: 185 تریلیون دلار خسارتی است که انگلیسی ها به آفریقا زدند این در حالی است که مساحت انگلیس به اندازه سیستان و بلوچستان ایران است اما جمعیتش تقریبا به اندازه کشورمان است این در حالی است که در 300 سال گذشته تعداد بسیار زیادی از این کشور مهاجرت کرده و در دیگر کشورها زندگی می کنند براین اساس دو سوم جمعیت کانادا 95 درصد جمعیت استرالیا و 98 درصد جمعیت نیوزلند را انگلیسی ها تشکیل می دهند.
** انگلیس 14 هزار میلیارد دلار به جمهوری اسلامی خسارت وارد کرده است
استاد دانشگاه ادامه داد: انگلیس 14 هزار میلیارد دلار به جمهوری اسلامی خسارت وارد کرده است یکی از نمونه های آن را می توان جنگ جهانی اول و ایجاد قحطی و هفت هشت میلیون نفر کشته از این قحطی دانست که انگلیسی ها مصوب آن بودند.
کارشناس مسائل استراتژیک تصریح کرد: طالبی یکی از کارگردان های سینما فیلمی را به تازگی در خصوص این خسارت و مطالبه عدالت ساخته است.
وی اظهار داشت: خسارت جنگ جهانی اول و قحطی مصنوعی و نابود کردن تعدادی از جمعیت ایران تنها بخشی از این خسارت انگلیسی ها در قبال کشورمان است نمونه دیگر آن را می توان ملی شدن صنعت نفت دانست هم چنین خباثت های دوره اخیر انگلیسی ها هم چون 20 نوع مذاکره با کشورمان برای اینکه تا 25 سال آینده ایران را از حق استفاده از انرژی اتمی منع کنند نمونه های دیگری از این خسارت ها است.
** امروز لندن برای برخی به قبله تبدیل شده است
عباسی با بیان اینکه امروز لندن برای برخی به قبله تبدیل شده است تصریح کرد: امروز می بینیم برخی استادان دانشگاه تهران که فارغ التحصیلان دانشگاه های انگلیس هستند هنوز بلد نیستند به زبان انگلیسی حرف بزنند تعدادی از این افراد در مجلس و برخی در دولت و برخی دیگر در دانشگاه های کشور حضور دارند.
استاد دانشگاه تصریح کرد: این افراد همین اساتیدی هستند که امروز به مردم به خاطر ایستادگی در مواضع هسته ای شان متلک می اندازند در حالی که باید شاکله وزارت خارجه باید طوری باشد که از افرادی که زبان انگلیسی بلدند اما می بینیم این افراد چه طور یک جمله سه چهار کلمه ای تحت عنوان توافق را چه قدر غلط فهمیدند و به برجام ترجمه کردند.
کارشناس مسائل استراتژیک تاکید کرد: این در حالی است که نه در وزارت خارجه نه در دولت و نه در دولت باسوادها و نه حتی یک استاد دانشگاه به ترجمه اشتباه آن ها اعتراضی نکردند.
وی تصریح کرد: در متن توافق نامه از کلمه پلن و نه پروگرم آمده است بنابراین ترجمه فارسی آن می شود طرح جامع مشترک اقدام نه طرح اقدام مشترک این ها خیلی با یکدیگر فرق دارند فرق بین طرح با برنامه از زمین تا آسمان است این در حالی است که در جامعه دانشگاهی کشور هیچ کس نگفت این طرح است نه برنامه این مشترک اقدام است نه اقدام مشترک کسانی که تخصصشان تمیز طرح از برنامه است حتی صراحت نداشتند بگویند که وزارت خارجه ای ها اشتباه این متن را ترجمه کردند.
عباسی تصریح کرد: در شرایطی که دانشمندان اتمی را در کف خیابان با سیستم های اطلاعاتی غرب ترور کردند استاد مملکت با کمال وقاحت که در انگلیس درس خوانده و امروز حتی بلد نیست انگلیسی حرف بزند و من این را به شما قول می دهم اعلام می کند که چرا در ده سال گذشته مدام اعلام کردید که انرژی هسته ای حق مسلم ماست و امروز می گویند این تندروها هستند که به دنبال هسته ای بودند و گرنه مسئله هسته ای سودی برای ما ندارد این فرد حتی با خودش فکر نمی کند که غربی ها آمدند و دانشمندان مملکت را در سطح خیابان ترور کردند.
استاد دانشگاه اظهار داشت: این فرد با وقاحت چهره ضد ملی خود را نشان می دهد باید بگوییم این فرد مایع ننگ دانشگاه تهران است اگر می خواهیم عوامل وابسته به غرب را بشناسیم باید به دنبال همین افراد باشیم.
کارشناس مسائل استراتژیک افزود: این فرد زمانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود تلاش کرد که دانشگاه ها را اسلامی کند اما امروز خودش را یک لیبرال و مدرنیته می داند آن ها فکر می کنند اگر هر حرفی بزنند جوابشان را نمی دهیم آخر تو در حد و قواره ای نیستی که جوابت را بدهند. افتخار دانشگاه تهران باید امروز استادی در رشته علوم سیاسی باشد که کور است و نمی بیند چه بر سر ملت آورده اند حالا یک دکترای شلخته از انگلیس گرفته اما حتی زبان انگلیسی را هم نمی تواند بفهمد.
وی افزود: رئیس جمهور مملکت نیز در انگلیس دکترای حقوق می گیرد و درس می خواند و امروز حتی بلد نیست که انگلیسی صحبت کند و می گوید ما به انرژی هسته ای احتیاجی نداریم استاد دانشگاه در انگلیس درس می خواند آن وقت بلد نیست انگلیسی صحبت کند، دیگر خود فروشی و وابستگی هم حدی دارد دیگر این خودفروشی برای مردم محرز شده است.
عباسی اظهار داشت: افتخار دانشگاه شهید بهشتی این است که استاد این دانشگاه کراوات و افسار بندگی تمدن غرب را به گردنش می زند و در اجلاس دافوس حتی حاضر نمی شود که بگوید از دانشگاه شهید بهشتی آمده ام این فرد مشاور مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور رئیس جمهور است و در این اجلاس می گوید که خواستار روابط بین الملل دانشگاه ملی هستم؛ ای جوان عدالت خواه حواست باشد در دانشگاهی که درس می خوانی نظریه عدالت در نمی آید.
استاد دانشگاه تاکید کرد: در سیاست خارجی برخی با وقاحت سفارت روباه پیر را باز کردند و تصور کردند که مرگ بر انگلیس، آمریکا و اسرائیل تمام می شود این افراد فراموش کردند و کور خواندند ما این مسئله را از مهدکودک ها نهادینه می کنیم حتی 14 تریلون دلار را جوان های مملکت از حلقوم این خبیث بیرون می کشند.
کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: این افراد با خود چه فکری کرده اند خفت بر دانشگاه تهران که استادش امروز در دهان مردم می زند و می گوید چرا ده سال اظهار کردید انرژی هسته ای حق ماست این افراد فکر کردند چه خبر است امروز ارباب هایشان آمده اند و این ها زبانشان به بیرون افتاده است و دارند له له می کنند خفت و خاری برای مدیران جمهوری اسلامی همین بس که برخلاف نص صریح نظام و شخص رهبری و قانون اساسی حرف هایی را می زنند و یک نفر هم در دولت به آن ها اعتراض نمی کند
عباسی افزود: عدالت خواهی یعنی تحقق قسط خواص یعنی استادان و مدیران باید قوام به قسط باشند امروز از استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران قوام به قسط می بینید؟ این فرد داشته های ملتش را به سخره می گیرد و مزخرفات غربی ها را در کله مردم فرو می کند آن وقت حقوق یامفت می گیرند؛ تویی که دکترایت را از انگلیس گرفته ای هر وقت آمدی و یک سخنرانی را به زبان انگلیسی انجام دادی و از دولت گلوساکسن گرا دفاع کردی آن موقع ما نمی گوییم که وزیر خارجه زبان انگلیسی نمی داند و متن توافق را اشتباهی ترجمه کرده است حتی رئیس جمهوری که در انگلیس دکترا گرفته او هم نمی داند کلمه ترجمه شده برجام نیست.
استاد دانشگاه با بیان اینکه در دولت باسوادها آدم باسوادی در این زمینه نداریم اظهار داشت: این استاد دانشگاه امروز مجیز گوی غرب شده و دو سه بار مزخرفاتی را گفته تا بی آبرویش برای همه مشخص شود خطاب به این فرد می گویم که به تک تک دانشگاه ها می روم به هر جا که سخنرانی داشت اعلام می کنم که امروز یک سخنرانی را به زبان انگلیسی انجام دهد تا معلوم شود کسانی که در انگلیس مدرک دکترا گرفته اند چیز دیگری جز مدرک در آنجا گرفته اند.
کارشناس مسائل استراتژیک تاکید کرد: این را گفتم که بدانی تو که کوچکترین فرد آنها هستی گنده تر از تو هم که مسافر دافوس است آن فرد در دانشگاه شهید بهشتی نتوانست سرش را بلند کند شما هیچ چیز از خودتان ندارید یک مشت مترجم که دانشگاه را دارالترجمه کرده اند شما فکر کرده اید اگر در مجمع تشخیص مصلحت نظام دو تا مشاوره کیلویی انجام دادید امثال عباسی هم برای تئوری های شما له له می زنند.
عباسی ادامه داد: فارغ التحصیلان دکترای دانشگاه های انگلیس که در جمهوری اسلامی مسئولیت دارند بیایند به زبان انگلیسی یک سخنرانی انجام دهند.
** چگونه از آرمیتای تازه به سن تکلیف رسیده و علیرضایی که کودک است خجالت نمی کشی
استاد دانشگاه خطاب به زیباکلام اظهار داشت: این ها را گفتم تا به گوش آقای زیباکلام برسد که مزخرفاتی که درباره اسرائیل، رضاخان گفتید سر جای خودش بود اما الان ملتی که در خیابان ها برای ایستادگی بر مواضع بر حقشان در خیابان ها تجمع کرده اند را تندرو خطاب کرده ای تو چگونه از آرمیتای تازه به سن تکلیف رسیده و علیرضایی که کودک است خجالت نمی کشی.
** واویلا بر دولتی که تئوریسین آن می شود صادق زیبا کلام
کارشناس مسائل استراتژیک گفت: اربابان جنابعالی آمدند و دانشمندان ما را شهید کردند؛ اگر خون این شهدا و ده ها هزار سانتریفیوژ نبود امثال ظریف را امروز کسی پای میز مذاکره قبول می کرد؟ در دانشگاه تهران کسی نیست جواب این استادها را بدهد مگر امثال ما مرده ایم؟ این مملکت و انقلاب را شما حس نکرده اید محصول تجربه شما یک مشت مزخرفاتی است که آن هم از قبل ترجمه کرده و آورده اید و واویلا بر دولتی که تئوریسین آن می شود صادق زیبا کلام، اربابان امثال زیباکلام 777 تریلون دلار در آفریقا و 4 تریلون دلار از این مملکت غارت کردند حالا فرش قرمز زیر پای اجنبی پهن می کنند و بدون اینکه از این ملت عذرخواهی کنند آن را در این مملکت وارد می کنند. عزت ملت را پای میز مذاکره از بین بردی حالا آماده ای چه می گویی آقای زیباکلام.
عباسی ادامه داد: آقای زیبا کلام برو به گنده ات در دولت بگو بیاید و یک ساعت به زبان انگلیسی سخنرانی کند. درجه بی اعتباری دکترای شما کجا خودش را نشان می دهد آنجایی که هیچ کدام از شما نمی توانید به انگلیسی صحبت کنید.
استاد دانشگاه تصریح کرد: آبروی دانشگاه تهران، استاد فارغ التحصیل در دانشگاه های انگلیس است که در صحنه بلبل زبانی می کند و امروز در هیئت علمی دانشگاه وارد شده است. امروز باید آن افرادی که در سخنرانی هایشان می گفتند بورسیه و مع البورسیه یک سخنرانی به زبان انگلیسی انجام بدهند شمایی که دیگران را دیروز در بحث بورسیه به سخره گرفته اید کدام یک از شما به جز وزیر خارجه که آن هم در آمریکا تحصیل کرده اما فرق پلن و پروگرم را نمی داند می تواند به زبان انگلیسی سخن بگوید.
کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: شما که ملت را تندرو خطاب کردید وقتی رهبرپای منافع ملت و انرژی هسته ای و عزت می ایستد تندروست؟ کسی که جلوی چشم فرزندش شهید می شود تندرو نام دارد؟ تویی که برات شهدات معنا ندارد اگر شرف داری از علیرضا و آرمیتا خجالت بکش.
عباسی تاکید کرد: اقتصاد آمریکا و اروپا از هم پاشیده شده آن وقت در مملکت را روی آنها باز کردند شش ماه دیگر هم می گذرد و روسیاهی آن به زغال می ماند اگر قرار بود این مناسبات تاثیر داشته باشد یونان امروز به خاک هلاکت نمی نشست. انگلیس دچار مصیبت نمی شد و اسرائیل و فرانسه و آلمان دچار مصیبت اقتصادی نمی شدند.
استاد دانشگاه ادامه داد: بعضی ها خیلی هوا برشان داشته اربابان شما همان هایی هستند که سوریه را به یک تل خاک تبدیل کردند عراق را تا نصفه ویران کردند و امروز یمن را بمباران می کنند این افراد مدعی دموکرات هستند.
کارشناس مسائل استراتژیک اظهار داشت: اگر امروز نمی آیند و چنین رفتاری را با مملکتمان انجام نمی دهند به دلیل اقتدار دستگاه اطلاعاتی کشور است امروز فضای امن و ارام درست می کنند که کار علمی و اقتصادی انجام دهند آن وقت عده ای راه می افتند و هست و نیست و باور مردم را زیر سوال می برند.
عباسی گفت: آقای زیبا کلام تو یک نفر را جلو انداخته اند که ضایعت کنند.این استادی که امروز تراز هستند بیایند و یک نظریه پایه از خودشان اعلام کنند اما اگر ندارند و تکیه بر کرسی استادی زده اند باید بدانند که حقوقی که می گیرند کشک هست و حرام افراد پرو و پرمدعا کار خودشان را در دانشگاه رها کرده و در حیطه های دیگر این گونه عمل می کنند این افراد امروز مجیز گوی دولت هستند در حالی که زبان انگلیسی نمی دانند.
استاد دانشگاه تصریح کرد: اکنون وارد مرحله مباهله شده ایم در مدت 36 سال ملت مقاومت نکرده بودند که ده ها هزار سانتریفیوژ و غنی سازی 20 درصد محدود شود آقای زیباکلام امروز حزب الله لبنان با پیروزی در نبرد 33 روزه با سلاح ایرانی و حماس با نبرد 22، 8، 59 روزه با سلاح ایرانی در دهان اربابانش زد.
کارشناس مسائل استراتژیک تاکید کرد: ما تا بساط رژیم صهیونیستی که تو مجیز گوی این رژیم پشت تریبون ها هستی را در فلسطین جمع نکنیم دست از کار برنمی داریم.
** در انگلیس چه ساخت و پاختی انجام دادید که مدرک دکترا را دادند
وی افزود: اگر بخواهیم دل مردم را خالی کنیم با تو و گنده ترجدال احسنت می کنیم بنابراین اگر دکترایتان حقانیت دارد یک ساعت انگلیسی سخنرانی کنید و گرنه دانشگاه تهران می ماند و استادی که سواد درست ودرمانی ندارد که یک نظریه را از خودش ارائه دهد در انگلیس چه ساخت و پاختی انجام دادید که مدرک دکترا را دادند.
عباسی تصریح کرد: شما که ادعای دموکراسی دارید اما خون شهدای هسته ای را پایمال می کنید و صدها و هزاران تجمع مردم برای احقاق حقوقشان را به سخره می گیرید باید پاسخ بدهید که این چه وضعیتی است آیا توهین به توده مردم هنر است این دولت اگر ماهها و سال های بعدی بشنود که رای مردم را تزیینی می خواهد حق اعتراض ندارد.
استاد دانشگاه تاکید کرد: در شهریور سال 75 در ماه های آخر دوره ریاست جمهوری هاشمی دست و پای برخی به لرزه افتاده بود که چرا پایان کار دولت نزدیک است وزیر ارشاد همیشه در حجله اصلاحات که در آن زمان معاون پارلمانی رئیس جمهور بود و الان در انگلیس است یک متنی را درباره مادام العمر شدن ریاست جمهوری هاشمی نوشت.
کارشناس مسائل استراتژیک اظهار داشت: افراد متعددی در حمایت از این طرح از جمله رئیس جمهور فعلی سخن گفتند که آیا باید قانون اساسی را برای این که ریاست جمهوری هاشمی مادام العمر شود تغییر دهیم یا خیر. این افراد که امروز دم از دموکراسی می زنند باید پاسخ دهند که رفتارشان چگونه با دموکراسی غرابت ندارد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: این افراد چگونه دمکراسی خواه هستند که تلاش برای مادام العمر کردن دولت هاشمی را در کارنامه خود دارند این موارد بدتنگایی است برای دوستان جمهوری طلب و دموکراسی خواه، زیباکلام به دانشجویان دانشگاه تهران پاسخ دهد که این افراد چگونه دم از دموکراسی می زنند این در حالی است که اردکانی رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی جامعه ایرانی را یک جامعه دو قطبی دانسته و اعلام کرده یک عده شعار مرگ بر آمریکا سر دادند و عده دیگر شعار زنده باد دمکراسی.
همسر و بیت اکبر هاشمی رفسنجانی در نامه های جداگانه ای به محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه به سخنان اخیر وی درباره مهدی هاشمی پاسخ دادند.
متن کامل نامه مادر مهدی و همسر هاشمی رفسنجانی بدین شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب محسنی اژهای
گویا عذاب وجدان به خاطر ستمی که بر مهدی رفته شما را راحت نمیگذارد که با جواب سوالهای معلومالحال خودتان را تسکین میفرمایید. گوشهای سؤالات فراوان از جریان به اصطلاح دادگاه مهدی را برایتان میفرستم اگر جواب دادید، سؤالات مهمتر را میفرستم شاید شفای دردتان باشد.
عفت مرعشی 10/6/94
بنا بر همین گزارش، متن کامل نامه "بیت آیت الله هاشمی" نیز بدین شرح است:
بسمالله العالم العادل
پس از شدت گرفتن تهمتها و دروغها در سالیان اخیر، مهدی تصمیم به بازگشت گرفت. او معتقد بود که تیر کینهتوزیهای سیاسی دیر یا زود بر او خواهد نشست و ما میدانستیم که مهدی، مدتهاست به بزرگترین هدف برای ضربه به پدر تبدیل شده است. او مدتها قبل از این که به ایران بیاید، تصمیم به بازگشت داشت. اما بسیاری از رجال سیاسی، حتی در بالاترین سطح در قوه قضاییه، پیغام میدادند که به ایران باز نگردد. در مقابل، مهدی مصرانه عنوان مینمود که تنها راه پایان دادن به اتهامات و دروغها، حضور در برابر قانون است. در هر صورت، او به عنوان یک شهروند مقید به قانون، خود را موظف به پاسخگویی در برابر ابهامات مطروحه پیرامون خود دانست، لذا در برابر قانون تمکین کرد و به ایران آمد تا قانون بر پرونده وی حکم نماید. او با میل خود و با وجود مخالفت بسیاری از رجال، به احترام قانون خود را به قانون و دستگاهی سپرد که محل تحقق عدالت باید باشد.
اما مهدی علاوه بر اتهاماتی که شکل قضایی یافته بود، با یک هجمه و فضای پیرامونی نیز مواجه بود. معطوف به یک تخریب سیاسی و دروغپراکنی طولانی، هنوز دادرسی آغاز نشده بود که آنچنان بیرحمانه بر مهدی تاختند که عامه مردم، بدون آن که مستندی باشد، به بسیاری از موضوعات ذهنیت پیدا کرده بودند و هیاهو و تبلیغات فراوان رسانهای، مقدمهای بود که دورنمای پرونده را کدر و تیره مینمایاند. در ابتدا، قبل و سرانجام، در حین رسیدگی به پرونده، روزنامهها، سایتها و برخی از رجال سیاسی بیپروا در خصوص مجرمیت وی سخن میگفتند، اما هر چه گذشت، و هر چه اطلاعات بیشتری از پرونده به دست آمد، بیگناهی وی در نظر ناظرین و به ویژه کسانی که بر جریان دادرسی نظارت داشتند، تقویت گردید. و در مقابل ما که اطلاعات و جریان مرتبط با پرونده را به دقت پیگیری مینمودیم، آنقدر بیقانونی دیدیم که باور نمیکردیم.
پروندهسازان و برخی سیاسیون، برای متهم کردن مهدی به هر اقدام خلاف قانون و حتی غیراخلاقی دست میزدند. پیشبینی همین امر بود که موجب شد اولین خواسته ما از دادگاه، علنی بودن دادرسی باشد. این امر موجب میشد که جلوی بسیاری از تخلفات و نقضهای آشکار قانون گرفته شود، اما هرگز چنین نشد. هنوز هم معتقدیم که اگر قوه قضاییه به سلامت این دادرسی اعتقاد دارد، لازم است که فیلم تمامی جلسات دادگاه را بدون سانسور پخش نماید. در این پرونده، از همان ابتدا موارد فراوانی از آنچه گذشت، بیعدالتی آشکار بود و نقض مکرر قانون. ما به احترام کسی که اوامرش برایمان محترم است، در آن ابتدا بر تخلف آشکار تغییر قاضی و تغییر شعبه سکوت کردیم و برای تخلفات متعدد، مانند جعل متون فقهیه و تحریف و دستکاری اقاریر و اسناد و تغییر اسامی و زمانها و وقایع، تنها، توسط وکلا مکررا در دادگاه اعلام جرم شد.
اما حال که وظیفه تمکین در برابر قانون به سرمنزل رسانیده شد، لازم است که اندکی از ناگفتهها بیان شود. به زودی و با انتشار جریان دادگاه، آشکار خواهد شد که آنچه رخ داد، مجموعهای از تخلفات قضایی در یک پرونده بود. اما خواهیم گفت که متعاقب اعلام مکرر و متعدد جرم و تخلف از سوی وکلا به دادستان و به قاضی، هرگز هیچ اتفاقی رخ نداد به جز آن که پروندههایی علیه وکلای مهدی تشکیل شود! در ذیل، بخش کوچکی از تخلفات آشکار قضایی و دلایل بطلان رأی صادره آمده است:
1ـ در پرونده، هیچ سند و دلیلی برای اینکه مهدی وجهی گرفته وجود نداشت و دادستان و قاضی، هیچ کدام ادعای این را که مهدی هاشمی وجهی را گرفته باشد، نداشتند. نماینده دادستان (در جلسه دادگاه، مورخ 15/6/93) در جواب قاضی که میپرسد: «آیا شما در این 30 هزار صفحه در مورد پورسانت (پول گرفتن مهدی) به سرنخی رسیدهاید؟» جواب میدهد: «ما مدعی دریافت پول توسط مهدی نبودهایم.» این امر، در دادگاه صورتجلسه شد و البته تمامی اسناد پرونده و اسناد رسمی کشور و احکام و اسناد خارجی هم این مسأله را اثبات میکنند که هیچ پولی به مهدی نرسیده است. همه این اسناد که اسناد رسمی کشور هم هستند، از جمله ردیابیهای مالی عباس یزدی و شرکتهایش تا سه رده در یک بازه زمانی هشت ساله در پرونده موجود است. به تعبیر سادهتر، سرنوشت ریال به ریال آن قرارداد کذایی در ردیابیهای وزارت اطلاعات مشخص و حتی معلوم است که چه کسانی از عباس یزدی در ایران باجخواهی کردهاند. واقعیت این است که این نخستین پرونده در تاریخ قضای ایران است، که شخصی بدون این که ریالی پول گرفته باشد و حتی قاضی پرونده بگوید که علم دارد متهم پول نگرفته است، اما به گرفتن پول متهم شود و حکم بگیرد!
2ـ در زمان اتفاقات هم در کیفرخواست و هم در دادنامه بدوی دست برده شده و در خصوص تاریخ رخدادها، جعل صورت گرفته است، تا بتوان بلکه به هر طریق ممکنه، تأثیر و نقشی را در یک اتهام برای مهدی تراشید!
3ـ اقاریر افراد جعل و مورد تحریف قرار گرفته است. در دادنامه از قول افراد که اصل اظهاراتشان در پرونده موجود است، دست برده شده و جعل صورت گرفته است.
4ـ اسامی اشخاص در اظهارات عوض شده و به مهدی هاشمی تغییر پیدا کرده است! در حالی که اصل اظهارات در پرونده موجود است!
5ـ اظهارات مهدی نیز جعل و مورد تحریف قرار گرفته است. جالب این است که در اینجا نیز اصل اظهارات در پرونده موجود است!
6ـ مدارک به نفع مهدی که در سازمانها و نهادهای مختلف بود، با وجود درخواست فراوان و با وجودی که اسناد رسمی دال بر برائت بودند، خواسته نشد. مسخرهتر این بود که در دادگاه و دادنامه به این مستندات استناد میشد ولی خواسته نمیشد!
7ـ با وجود این که قاضی سراج و بازپرس ویژه پرونده دستور ارجاع امر به کارشناسی را دادند، پرونده به کارشناسی داده نشد.
8ـ حتی یک شاهد به دادگاه خواسته نشد. وکلای مهدی، شهود متعددی را به دادگاه فراخواندند، اما قاضی مقیسه حاضر به احضار رسمی آنها به جلسه دادگاه نشد و حق سوال و جرح آنها از ما گرفته شد. اینها دلایل اصلی و کلیدی ما در دعوا بودند.
9ـ به اظهارات کسانی استناد شد که به جلسه دادگاه خوانده نشدند و حتی خود، متهم در این پرونده بودند. این در حالی بود که صریح قانون و فتوای علما اجازه این کار را نمیداد.
10ـ اسناد رسمی کشور به کنار گذاشته شد و به اسناد کپی، بدون امضا و بدون هویت استناد شد.
11ـ با وجود این که اصرار بر این بود که پرونده مهدی اقتصادی است، پرونده را به قضاتی در بدوی و تجدیدنظر ارجاع دادند که تخصصی در این امر نداشتند و بیش از هر چیز، پروندههای امنیتی و یا مواد مخدر به آنها ارجاع میشد. این در حالی بود که این قضات، حتی با وجود عدم تخصص، حتی در یک مورد هم حاضر نشدند که پرونده به کارشناسی ارجاع شود!
12ـ بعد از برگزاری جلسه دفاع آخر و اعلام رسمی ختم مذاکرات، نمایندهی دادستانی دهها ساعت بر خلاف قانون با قاضی جلسه برگزار نمود که به معنی نیاز به دفاع آخر مجدد و تفهیم اتهام ادله و مستنداتی بود که نماینده دادستان ارائه کرده بود. اما علیرغم درخواست ما برای دفاع، قاضی اجازه دفاع در برابر آن ادعاها و مطالب مطروحه نداد. در واقع، با توجه به این که براساس قانون، آخرین حرف را در دادگاه، تنها و تنها این متهم است که باید در دادگاه ایراد کند و هیچ سخن و اقدامی بعد از آن مسموع یا جایز نیست. حتی وفق قانون دادگاه بدوی نیز براساس قانون هنوز تمام نشده است و باید فرصت دفاع به ساعات مطلبی که نماینده دادستان در جلسات با قاضی مقیسه گفته داده شود!
13ـ مسئولیت اعمال افراد دیگر بر دوش مهدی گذاشته شده است. در واقع، رأی بدوی که صادر شد، تنها چند روز پس از تعیین قضات خاص که رویارویی آنان در مقابل خانواده آیتالله هاشمی مشخص و زبانزد بود، وضعیت و مفاد رأی دادگاه تجدیدنظر قابل پیشبینی شد. هدایت پرونده را به کسی سپردند که از وی به عالیترین شخص این کشور، حتی قبل از ارجاع پرونده به وی، شکایت و اعلام جرم نموده بودیم، لذا انتظار داشتیم که وفق قانون، رئیس دادگاه انقلاب که تصدی پرونده در مرحله تجدیدنظر را برعهده گرفته بود، قرار امتناع از رسیدگی صادر نماید. رئیس دادگاه انقلاب که در مرحله بدوی، رئیس قاضی مقیسه بود و بر دادگاه نظارت و هدایت داشت، با رد اعتراض، با وجود قابل تجدیدنظر بودن این نظر، آن را قطعی اعلام کردند و اعتراض به صلاحیت خود را قابل تجدیدنظر ندانستند!! نهایتاً به اعتراض ما رسیدگی نشد و در واقع حق قانونی مهدی در رسیدگی به صلاحیت قاضی تعمداً ضایع شد و این در حالی است که اگر کسی، دیگری را از حقوق مندرج در قانون اساسی مانند حق تظلم و شکایت به مراجع صالح محروم نماید، مجرم است و باید منفصل از خدمت شود.
اما راستی قانون چه جایگاهی دارد؟ چرا تقابل سیاسی و حب و بغضهای سیاسی اینطور میتواند مؤثر باشد؟ چرا دستگاه قضا و دادستانی به تظلمات واصله در مورد خود واکنشی نشان نمیدهد؟ لذا مجدداً از دستگاه قضا میخواهیم که جلسات دفاعیه مهدی را به طور کامل و بدون سانسور، در اختیار مردم قرار دهد. ما از ابتدای رسیدگی درخواست کردیم که این دادگاه علنی باشد. در دادگاه تجدیدنظر درخواست را تکرار کردیم، اما حتی یک جلسه غیرعلنی نیز تشکیل نشد. اگر حقیقتاً تخلفات مهدی محرز و مستند بود، چرا به قضاوت مردم واگذار نشد؟ مگر در قانون اساسی، اصل علنی بودن دادرسیها، مقرره و تدبیری برای نظارت مردم بر عملکرد دستگاه قضا نیست؟
تلختر و غمانگیزتر از تمامی این وقایع، این است که چند ماهی قبل از اعلان حکم نهایی، پیشنویس حکمی به دست ما رسید که ادعا میشد حکم نهایی مهدی است و میگفتند که تصمیم از قبل گرفته شده است. متأسفانه باید گفت که حکم صادره، عیناً بخشی از آن متن بود! ما آن حکم را جدی نگرفته بودیم و تصور میکردیم که آن متن ارسالی تنها یک شوخی برای ایجاد واهمه در مهدی و وکلایش است. اما حکم نهایی که صادر شد، حقیقت تلخ موضوعی که بازگفتنی نیست، بر ما آشکار گردید و مهمتر از همه اینها این است که قاضی در جواب اعتراضات با "مأمور و معذور" خود را تبرئه میکند.
و گیریم که بتوان چند صباحی عدالت را از مردم پنهان نگاه داشت، آیا خداوند از آنچه کردهاند بیاطلاع و غافل است؟ آیا نمیدانند که خداوند چه وعدهای به این افراد داده است؟
بیت آیتالله هاشمی رفسنجانی
اظهارنظرهای جنجالی حسن روحانی از زمان انتخاب او بهعنوان رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران، بارها مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسیها از زوایای مختلف صورت گرفته است بهگونهای که برخی درباره محتوای این اظهارنظرها و ارتباط آن با تحولات و مقاطع زمانی انجام شده است اما در بررسیهای «وطن امروز» درباره اظهارنظرهای جنجالی آقای روحانی طی سالهای 1392 و 1393، یک مورد بسیار جالب مشاهده شده است که تقریبا با ضریب بسیار بالا نسبت به سخنان جنجالی وی در این 2 سال کاملا صادق است. این بررسی نشان میدهد تقریبا همه اظهارات جنجالی آقای روحانی–جز چند مورد گفتوگوی تلویزیونی- در سخنرانیهایی مطرح شده که در موعد صبح و پیش از ظهر برای آقای رئیسجمهور تدارک و تدبیر شده است!
یعنی اینکه همه اظهارنظرهای جنجالساز آقای روحانی چه خطاب به منتقدان وی در حوزههای مختلف اعم از سیاست خارجی و نیز رفتارهای اقتصادی تا اظهارنظرهای وی درباره مسائل مختلف بویژه در حوزه دینی، در سخنرانیهای صبح و پیش از ظهر آقای روحانی مطرح شده است! به گونهای که مهمترین اظهارات جنجالی آقای روحانی طی این 2 سال مانند اظهارات او در بیسواد دانستن منتقدان یا حواله شدن منتقدان به جهنم و نیز ماجرای شناسنامهدار بودن منتقدان و همچنین اتهام کاسبتحریم بودن منتقدان هستهای، همه در سخنرانیهای نوبت صبح مطرح شده است. ماجرای بورسیهها و آن اظهارنظر معروف آقای روحانی یعنی «بورسیه و ما ادراک البورسیه» که در واقع شایعات درباره 3 هزار بورسیه دوران دولت گذشته را تقویت بخشید نیز در نوبت صبح مطرح شده است. یکی از اظهارنظرهای جنجالی آقای روحانی که به اعتقاد منتقدان سیاستهای وی، توهین مستقیم به نیمی از مردم ایران نیز بوده، ماجرای اظهارات او در تعریف نتیجه انتخابات 24 خرداد بوده است. این اظهارنظر روحانی که در مجلس شورای اسلامی صورت گرفت، نیز در نوبت صبح مطرح شد.
نکته قابل تامل اینکه معمولا در سخنرانیهای نوبت بعدازظهر آقای روحانی، کمتر اظهارنظرهای جنجالی از آقای رئیسجمهور مشاهده شده است! به جز یک مورد در یکی از برنامههای گفتوگوی تلویزیونی روحانی که در آن برنامه نیز برخی اظهارات گذشته با ادبیات جدیدی مطرح شد؛ تقریبا آقای روحانی برخلاف صبحهای توفانی و جنجالی، معمولا بعدازظهرها و عصرهای آرامی را پشتسر گذاشته است.
«وطن امروز» با اغماض نسبت به برخی اظهارنظرهای آقای روحانی، مهمترین اظهارات جنجالی وی طی سالهای 92 و 93 را براساس بازه زمانی به صورت جدول زیر درآورده است البته نگاهی به اظهارنظرهای جنجالی آقای روحانی در سال 94 نیز نشان از تداوم همین رویه در سخنرانیهای وی دارد با این حال اما این بررسی تنها درباره اظهارنظرهای او در سالهای 92 و 93 صورت گرفته است.