«شکست "مثلث جیم" در انتخابات خبرگان، آزمون فیصله‌بخش شکست آیت الله خامنه ای، اصول‌گرایان و اسلام فقیهانه آنان است؛ تهران می‌تواند این آزمون را انجام دهد. این آزمون فیصله بخش منوط به این امر است: ارائه لیست کامل 16 نفره مجلس خبرگان برای تهران از سوی اصلاح‌‍‌‌طلبان و اعتدالیون که فاقد این سه تن باشد. این لیست باید به طور علنی از سوی محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، حسن خمینی، عبدالله نوری، و…مورد تأیید قرار گیرد.» این‌ها را اکبر گنجی در رادیو زمانه نوشته بود، بیشتر از دو هفته پیش. دستور العملی که مو به مو توسط هاشمی و دار و دسته برای بستن لیست مورد حمایت آنها در انتخابات خبرگان اجرا شد! ماجرا چیست؟ اکبر پونز چه کسانی را «مثلث جیم» می‌نامد؟ پشت پرده‌ی این حد از هماهنگی میان این دو اکبر (هاشمی و گنجی) چه چیزی است؟ آیا هاشمی هم مثل آن اکبر دیگر به دنبال فیصله دادن به «اسلام فقیهانه» است؟!

پرده اول: گنجی/ ماجرای «مثلث جیم» چیست؟

«مثلث جیم»، اصطلاحی است که نخستین بار برای نامیدن آیات عظام احمد جنتی، محمد یزدی و محمد تقی مصباح یزدی از سوی ضد انقلاب فراری، اکبر گنجی به کار گرفته شد. وی در مقاله ای که روز شنبه هفدهم بهمن در رادیو زمانه منتشر کرد، از اصلاح‌طلبان خواست تا با معرفی یک لیست کامل و شانزده نفره برای انتخابات خبرگان، مانع از رأی آوردن این سه مجتهد سرشناس شوند. گنجی که پیشتر به خاطر انکار آسمانی بودن کتاب مسلمانان یعنی قرآن، از سوی مراجع عظام تقلید «مرتد» اعلام شده بود، این بار برای براندازی اسلام مبتنی بر فقه جعفری دست به دامان هاشمی و رفقا شد. گفتنی است او قبلاً اصل و اساس وجود امام دوازدهم شیعیان را نیز منکر شده بود؛ گنجی نوشته بود: «دوازدهمین امام شیعیان (مهدی) وجود خارجی ندارد؛ امام غایب، برساخته‌ی نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث و میراث است.»

آنچه او ساخت، به سرعت مورد توجه ضد انقلاب فراری و رسانه‌ها و تلویزیون‌های خارجی قرار گرفت. به این ترتیب آنان که تا پیش از این مردم را از شرکت در هرگونه انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، به دلیل مشروعیتی که به حاکمیت می‌داد، منع می‌کردند، این بار مؤتلفاً و برای تعبیر خواب و خیال‌های گنجی، پاشنه کشیده پای کار آمدند؛ شعار آنان این مرتبه اما تشویق مردم برای حضور پای صندوق‌های رأی به بهانه‌ی حذف «مثلث جیم» بود.

در این میان اما نباید از نقش مؤثر هاشمی رفسنجانی و لیستی که برای انتخابات خبرگان منتشر کرد، چشم‌پوشی کرد. هاشمی به خوبی توانست با طراحی و مهندسی یک لیست 16 نفره منهای «مثلث جیم»، همان‌گونه که گنجی تجویز کرده بود، آتش‌زنه‌ی این آتش‌بازی را فراهم سازد. آش آنقدر شور شد که حتی تلویزیون سلطنتی انگلستان (بی. بی. سی فارسی) در قامت حمایت از لیست یاران هاشمی درآمد. این حد از وقاحت نوبر است! آنها که تا دیروز سخن از تحریم انتخابات می‌زدند، امروز در روز روشن برای لیست «آدم‌های هاشمی» جامه‌دران به راه انداخته اند، چه این‌که به خوبی می‌دانستند شکست هاشمی شکست آن‌ها است!

پرده دوم: انگلستان/ چرا BBC به دنبال حذف «مثلث جیم» است؟

«فقهی که مثلث جیم -جنتی، یزدی، مصباح-، علم الهدی، صادق لاریجانی، علی فلاحیان، سعیدی، احمد خاتمی، هاشمی شاهرودی، از آن دفاع می‌کنند،‌‌ همان فقه داعش است.» یک گزاره‌ی مغشوش، مبهم و به غایت مبتذل که از سوی گنجی برای توجیه حِقد و کینه‌ی شتری نسبت به آقایان و آیات عظام، به کار رفته بود. اگرچه استدلال کودکانه‌ی وی برای قیاس فقه مترقی جعفری با تفکرات سلفی‌گری آنقدر چرند و بی‌ربط است که نیازمند پاسخگویی نیست، اما به نظر نمی‌رسد دشمنی گنجی و رفقای انگلیسی‌اش با «مثلث جیم» به این خاطر باشد. گنجی درد دین ندارد! و اصلاً گذشته از اینها مگر فقه و دانشی که آقایان جنتی و مصباح و دیگر بزرگواران تدریس می‌کنند، متفاوت از فقه و دانشی است که امثال اکبر هاشمی در حوزه‌های قم فراگرفته اند؟! پس چگونه است که او فقه آنان را فقه داعش و اکبر هاشمی را که روزی «عالی‌جناب سرخپوش» می‌نامید، این چنین دوست می‌دارد؟!

هر طرف که باد بیاید! اکبر قمپز آن روزها که منافع قبیله اش اقتضا می‌کرد، علیه هاشمی کتاب می‌نوشت و با بولدوزر از رویش عبور می‌کرد و او را «عالی‌جناب سرخپوش» می‌نامید، امروز اما در کنار او برای ریشه‌کنی «اسلام فقیهانه» ایستاده است.

دشمنی امثال گنجی و تلویزیون دولتی انگلستان با مثلث جیم سیاسی است. اگرچه آنان در تلاشند تا با سر هم کردن اباطیلی از جنس آنچه گنجی متخصص بافتن آن‌ها است، توپ را به زمین فقه و حوزه بیاندازند. مطلب آنقدرها پیچیده نیست؛ تنها تصور کنید اگر آقایان جنتی، مصباح، یزدی و دیگر بزرگواران مثل هاشمی و آدم‌هایش در برابر اجانب و دشمنان این مردم، تا این اندازه گشاد برخورد کرده بودند، نه تنها «داعشی» خطاب نمی‌شدند، بلکه احتمالاً از سوی ملکه انگلستان حتی به عنوان علامه ملقب می‌شدند. گناه آنان «وطن پرستی» است؛ آنها به جرم آزادگی تازیانه می‌خورند.

انگلیسی‌ها دلتنگ اند، دلتنگ دخالت در انتخابات ایران، و خبر خوب برای آنها این‌که هم‌چنان در میان حوزویان مملکت هستند کسانی که می‌توانند نعل به نعل آنچه را تجویز می‌کنند، اجرایی کنند.  

پرده سوم: هاشمی/ چگونه پیرمرد همدست کسانی شد که او را «عالیجناب سرخ‌پوش» خطاب می‌کردند؟

سناریوی هاشمی برای انتخابات خبرگان از «خمینی کوچک» شروع شد. او به خوبی توانست با ترغیب سید حسن برای ورود به عرصه‌ی سیاست یک بلاگردان مناسب برای احراز صلاحیت خودش دست و پا کند. به این ترتیب او توانست تا با جلب نظر رسانه‌ها و فقهای شورای نگهبان به بازی شرکت/ عدم شرکت حسن خمینی در آزمون عملی، کار و بار تأیید صلاحیت خودش را چراغ خاموش پیگیری کند.

در مرحله‌ی بعد او توانست با معرفی یک لیست شانزده نفره‌ی ترکیبی برای خبرگان تهران، سناریوی گنجی را برای ارائه‌ی یک لیست منهای «مثلث جیم» عملیاتی کند. لیستی که هاشمی ارائه کرد، متشکل از هشت نفر از فهرست جامعه مدرسین (یا 9 نفر از فهرست جامعه روحانیت مبارز) بعلاوه‌ی هفت نفر دیگر بود. با این کار هاشمی می‌تواند با زیرکی برای دستکم آن هشت نفر فوقانی لیستش، سبد آرای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را توأماً بدلیل اشتراک اسامی در هر دو فهرست تضمین کرده و کار را برای رأی آوردن آن هفت-هشت نفر غیر مشترک (از جمله آقایان جنتی، مصباح و یزدی) سخت کند.

آقایان حسن روحانی، دری نجف آبادی، امامی کاشانی، موحد کرمانی، ابراهیم امینی، ابوالفضل میرمحمدی، محمدی ری‌شهری و محسن قمی، کسانی هستند که با وجود قرارگیری در لیست یاران هاشمی؛ هم در لیست جامعه مدرسین و هم در لیست جامعه روحانیت مبارز برای تهران حضور دارند. به این ترتیب اگر شهروندان تهرانی به صورت لیستی بخواهند به اعضای فهرست مورد حمایت جامعه‌ی روحانیت و یا مدرسین رأی بدهند، خواسته یا ناخواسته عملاً سناریوی هاشمی را تقویت کرده و در راستای تضعیف آرای «مثلث جیم» گام برداشته اند. به نظر می‌رسد حرکت مردمی و پرشور اثباتی که در فضای مجازی برای تبلیغ و حمایت از اضلاع مثلث جیم در فضای مجازی صورت گرفته است، وقتی کامل می‌شود که با یک حرکت سلبی همراه شود. به عبارت دیگر تنها رأی دادن به آقایان جنتی، مصباح و یزدی کافی نیست؛ از آن مهم‌تر رأی ندادن به مشترکات لیست اصول‌گرایان و لیست هاشمی است.

پرده آخر: آدم‌های هاشمی/ چرا مرزبندی نمی‌کنید؟!

قرار گرفتن اسامی علما و بزرگمردانی نظیر حضرات آیات موحدی کرمانی، امامی کاشانی و قربانعلی دری نجف آبادی در لیست انگلیسی، موجبات تحیر و حسرت بسیاری از دوست‌داران این بزرگواران را به همراه داشت. انتظار می‌رفت آقایان با فهم مناسب و البته به هنگام از مقتضیات جامعه و درک سناریوی شومی که در آن گرفتار شدند، بلافاصله اعلام برائت می‌کردند. از آن جمله روز گذشته اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور در نامه‌ای خطاب به آقایان امینی، امامی کاشانی، موحدی کرمانی، میرمحمدی، محمدی نیک (ری شهری)، شاه آبادی، قمی، تسخیری، سجادی عطاآبادی، دری نجف آبادی، بطحایی، فاضل گلپایگانی و اسماعیلی از آنها خواست تا با اعلام برائت از لیست مورد حمایت انگلیس خط بطلان بر فتنه انگلیسی بکشند.

امید است هرچه سریعتر این اتفاق بیافتد.

عصر دیروزدر دانشگاه امیرکبیر مناظره ای بین مسعود میرکاظمی، نماینده مجلس و رئیس کمیسیون انرژی و وزیر بازرگانی دولت نهم و مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردم سالاری و رئیس جبهه اصلاح طلبان به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شد.

میرکاظمی درباره کارنامه اقتصادی دولت یازدهم گفت: اگر دولتی مسائل اقتصادی را آن طور که باید انجام ندهد، در حق مردم اجحاف کرده است. ما وظیفه داریم ریشه ها را خوب شناسایی کنیم و براساس شاخص ها برنامه ریزی کنیم؛ نرخ رشد اقتصادی، تورم، بیکاری و بهره وری را در طول سه دهه گذشته ببینید. اگر براساس این شاخصه ها بررسی کنیم متوجه می شویم که از یک روند قابل قبول و معنی داری برخوردار نیست. مهار تورم در همه دولت ها مطرح شده و مربوط به یک دولت خاص نیست و هر دولتی هم که روی کار آمده گفته می خواهد تورم را کنترل کند ولی به طور کامل نتوانسته است.  

وی ریشه های مشکلات اقتصادی را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: مشکلات اقتصادی ساختاری، مدیریتی و بین المللی است که تحریم ها را نیز شامل می شود. سال 2007 رکود در آمریکا آغاز شد و در 2008 به همه کشورها رسید و چون رشد اقتصادی پایین است تقاضا برای نفت کم شد.

وزیر بارزگانی دولت نهم با بیان اینکه قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم رسانه های طرفدار ایشان سوء مدیریت را مشکل دولت قبل می دانستند افزود: آن زمان حرفی از تحریم به میان نبود اما به محض روی کار آمدن دولت یازدهم تمام مشکلات گردن تحریم ها افتاد در صورتی که به گفته اقتصاددانان تحریم بیشتر از بیست درصد اثر ندارد.

میرکاظمی در ادامه اظهار داشت: میزان نقدینگی تولید شده در دولت یازدهم تا شهریور ماه 400 هزار میلیارد تومان اضافه شده و در کل 870 هزار میلیارد تومان است. تا امروز پیش بینی می شود که حدود 500 هزار میلیارد تومان در این دو سال روی کار آمدن دولت به حجم نقدینگی اضافه شده در حالی که تا پایان دولت دهم تنها 400 هزار میلیارد تومان اضافه شده بود و در کل در این دو سال گذشته واحدهای صنعتی زیادی در کشور بسته شده اند و ماهانه 5000 نفر در حال بیکار شدن هستند و رشد اقتصادی منفی است؟ چرا رشد اقتصادی را محرمانه کردید و نمی گویید؟

وزیر بارزگانی دولت نهم گفت: ما تا سال 90 چهار میلیون بشکه نفت تولید می کردیم. تحریم ها از زمانی شدت گرفت که فتنه 88 شروع شد، پیش از این اگر آمریکا می خواست تحریمی علیه ایران وضع کند خیلی سخت می توانست اما سال 88 بعد از فتنه هر طور که خواستند علیه ما تحریم وضع کردند و کسانی که باعث به وجود آمدن تحریم شدند امروز به دنبال ثبات مملکت هستند در حالی که خودشان باعث این تحریم ها شدند. اگر احمدی نژاد قطعنامه ها را کاغذ پاره می دانست وزیر امور خارجه این دولت هم می گوید این قطعنامه ها در برجام اشکالی ایجاد نمی کند.

وی با اشاره به اینکه قیمت دلار در این دولت مدیریت مصنوعی می شود گفت: میزان هزینه جاری کشور در آخرین سال دولت قبل 89 هزار میلیارد تومان بوده در حالی که پیش بینی امسال  170 هزار میلیارد تومان است یعنی ظرف سه سال دو برابر شدن هزینه جاری کشور. عزا را نه برای یارانه مردم بلکه باید برای 170 هزار میلیارد هزینه جاری کشور گرفت.

وزیر نفت دولت دهم با تاکید بر اینکه نباید مشکلات ساختاری را سیاسی کرد گفت: دولت باید پاسخگو باشد متوسط نفت 65 یورو را فروخته و 6000 میلیارد تومان منابع در اختیار خود را کجا برده و این پول ها چه شده است؟ درباره واردات از چین باید بگویم کل واردات دولت قبل در مجموع هشت سال  420 میلیارد دلار بوده و واردات از چین 40 میلیارد دلار بوده است. واردات این دولت ظرف دو سال 22 میلیارد دلار بوده که متوسط این دولت با متوسط دولت قبل دو و نیم برابر متفاوت است.

وی با اشاره به اینکه این دولت عملکردهای منفی خود را به غرب گره می زند گفت: بیشترین نیروهای امنیتی در این دولت بوده. هنوز که هنوز است هیچ نماینده ای از آن رسانه که خبرنگارش  درباره فتنه از رئیس جمهور سوال پرسید به نشست های رئیس جمهور دعوت نشده. دولتی که نمی تواند در برابر یک خبرنگار گذشت داشته باشد چه طور توانسته از فتنه بگذرد؟ از خباثت آمریکا بگذرد؟ از فرانسه و خون های آلوده بگذرد؟ از انگلیسی که بیش از صد سال سابقه استعمار دارد بگذرد؟

نماینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: دشمن برایش احمدی نژاد و روحانی فرق نمی کند آنها با نظام مشکل دارند. بحث پسا برجام و هشدارهای مقام معظم رهبری مطرح است و منتقدین دلسوخته همیشه تذکر می دادند که مذاکره جای خود اما کشور را در رکود نگذارید برخورد با فساد حزبی و پوپولیستی نمی شود باید ریشه زنجانی ها را پیدا کرد که ریشه آنها از امثال کرباسچی است که الان هم در لیست اصلاح طلبان هستند. پرونده زنجانی را خود من به شخصه با حجت الاسلام اژه ای و نمایندگان مجلس مطرح کردم ، ما باید به دنبال ریشه ها باشیم.

وی با تاکید بر اینکه پرونده کرسنت کثافت ترین پرونده در طول کشور است گفت: چرا چنین پرونده ای را محرمانه کردیدو رسانه ای نکردید؟ پرونده زنجانی را اصولگرایان مطرح کردند که رگ و ریشه اش در غیر اصولگرایی است. در روزنامه زنجیره ای یک نقد را هم راجع به پرونده کرسنت نمی بینید. حتی پرونده کرسنت را هم اصولگرا ها مطرح کردند چرا که برخورد با فساد برخورد با فساد است و هیچ فرقی نمی کند.

رئیس کمیسیون انرژی مجلس بیان داشت: اینکه بگویید در لیست ما خانواده های شهید و جانباز وجود دارد باید گفت مگر می خواهید در مجلس بنیاد شهید درست کنید؟ علاوه بر ایثارگری در مجلس نیاز به تخصص هم وجود دارد. ما مجلسی را می خواهیم که امثال کرباسچی برایش تکلیف تعیین نکنند. مجلسی که با فساد برخورد جدی کند نه حزبی. مجلسی که دغدغه اش مسکن مهر و ازدواج جوانان باشد. ولی برخی می خواهند مجلسی بسازند که فرش قرمز زیر پای آمریکا پهن کند. ما با تفکر بسیجی و نگاه اقتصاد مقاومتی و پیروی از دستورات مقام معظم رهبری می توانیم رشد کنیم.

در ادامه مصطفی کواکبیان درباره کارنامه اقتصادی دولت گفت: اعتقاد بنده بر این است که باید نکات اساسی را برای این دولت در نظر گرفت. مهمترین عملکرد دولت یازدهم در مورد مسائل اقتصادی را باید در همان تلاش برای لغو تحریم ها و به فرجام رساندن برنامه جامع اقدام مشترک بدانیم. شکی نداریم که هیچ کس این قضیه را انکار نمی کند قطعنامه هایی که در طول دو دولت نهم و دهم ظالمانه علیه ایران تحمیل شد بالای 40 درصد اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داد . باید بپذیریم دولتی که روی کار آمد وارث یک وضعیت اقتصادی نامطلوب بود که یک قلم آن 3250 پروژه ناتمام دولت قبلی بود. نرخ تورم به صورت یک شتاب غیرقابل کنترل در حال افزایش بود و 5 میلیون نفر بیکار در سطح جامعه وجود داشت.

وی در ادامه بیان داشت: احمدی نژاد قطعنامه ها را ورق پاره می دانست و می گفت تا می توانند قطعنامه صادر کنند. واقعیت این است که در این دوره مردم متوجه هستند اگر قیمت ها پایین نیامده حداقل ساعتی بالا نمی رود وضعیت دلار آن قدر ناجور بود که تمام تقصیرها را دولت مجبور شد گردن جمشید بسم الله بیندازد ولی در حال حاضر یک ثبات نسبی ایجاد شده است.

دبیر کل حزب مردم سالاری درباره افزایش نقدینگی دولت یازدهم اظهار داشت: تا حدودی افزایش نقدینگی وجود دارد ولی این افزایش باعث بالا رفتن تورم به صورت افسارگسیخته نشده است . بساط یارانه ها که در مجلس هم با آن مخالف بودیم باعث شده که ماهی 6000 میلیارد تومان به جامعه تزریق کنیم و همین باعث افزایش نقدینگی شده. ما ادعای اقتصاددانی نداریم ولی درآمد نفتی 750 میلیارد دلار هشت سال دولت احمدی نژاد کجا و 150 میلیارد دلار این دو سال کجا. ما مشکلات ساختاری داریم ولی احمدی نژاد بی انضباطی مالی راه انداخت و از هر جایی ناخنک می زد و پول برمی داشت. کاهش قیمت نفت باعث می شود دولت ها بفهمند که باید این وابستگی به نفت را کمتر از قبل کنند.

وی درباره خرید هواپیما توسط این دولت گفت: خرید هواپیما از جانماز و سنگ پا و میخ طویله از چین که بهتر است. موضوع فتنه نیز نان خوری عجیبی شده است فتنه تمام شد بحث ما این است که 7 الی 8 قطعنامه بر ملت تحمیل شده و همه این قطعنامه ها را به بعد از 88 نسبت می دهید. همین الان هم می گویید لیست اصلاح طلبان لیست مورد تایید بی بی سی است اما در این لیست ما از خانواده های معظم شهدا و جانبازان بیشتر از لیست شما داریم. قداست فرمایشات رهبری را با این سخنان پایین نیاورید و فراموش نکنید نفوذ در قالب فرد حزب اللهی صورت می گیرد.

نماینده مجلس هشتم تصریح کرد: اصولگرایان 12 سال مجلس را در دست داشتند و ما حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که دولت ها خراب باشند اما ریل گذاری که در مجلس صورت می گیرد.  در این 12 سال نه تنها کاری نکردند بلکه حتی احمدی نژاد به مجلس می آمد تبرک می جستند و لباس هایش را دست می کشیدند تا متبرک شوند. بزرگترین اقدامات این مجلس این بود که فرجی دانا را برکنار کردند و کمیسیون برجام را درست کردند که چوب لای چرخ دولت بگذارند مقام معظم رهبری الزاماتی را برای برجام تعریف کردند ولی باز هم عده ای برجام را به ترکمنچای تشبیه می کنند.

وی در ادامه بیان داشت: بابک زنجانی نفت را برد و پول باز نمی گرداند و همه این کارها با دست خط احمدی نژاد انجام شده است. درباره پرونده کرسنت باید بگویم هر کسی حتی اگر فرزند هاشمی باشد باید مجازات شود اما این قرارداد به خاطر اینکه رشوه ای در آن گرفته شده اجرا نشده در حالی که باید قرارداد بین المللی را اجرا می کردند و اجرا نکردند و شما باید پاسخگو باشید.

هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، عصر دیروز در جمع اعضای ستادهای انتخاباتی مردمی و ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در حسینیه جماران، با بیان اینکه گام بعدی پیشرفت بعد از برجام، انتخابات است، گفت: اگر چه نیروهای زیادی که آماده کار بودن، به دلایلی کنار گذاشته شدند، اما اعتدال‌گرایان و طرفداران دولت 200 نفر را برای مجلس شورای اسلامی و 60 نفر را برای خبرگان در سراسر کشور معرفی کردند و همه مردم بر حسب تکلیف و وظیفه در انتخابات شرکت و به لیست‌ها به طور کامل رأی دهند.

هاشمی رفسنجانی تأکید کرد: افراد شناخته‌ شده‌ای که رد صلاحیت شدند، باید افرادی که نامدار نیستند را به جامعه معرفی کنند تا در انتخابات پیروز شوند، همان طور که بنده بعد از رد صلاحیتم در انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی حمایت کردم و ظرف یک هفته آقای دکتر روحانی که دارای 3 در صد رای بیشتر نبود به بالای 50 درصد رای رسید.

روزنامه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» در گزارشی از تهران نوشت: سال‌ها بود که ژنرال «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروهای سپاه قدس ایران در سایه فعالیت می‌کرد و در نبردهایی از افغانستان گرفته تا لبنان مشغول انجام وظیفه بود. اما قاسم سلیمانی امروزه  ژنرال برجسته ایران است، مردی که از سوی رسانه‌های اجتماعی به قهرمان ملی ارتقا یافت و دست کم 10 حساب اینستاگرامی به انتشار تصاویر‌ وی در خطوط مقدم در عراق و سوریه مبادرت می‌ورزند.

 روزنامه یاد شده نوشت: پیشتر در جمهوری اسلامی قهرمان پرستی به شخصیت‌های مذهبی و شهدای جنگ آن هم در عرصه هنر اختصاص داده بود اما این امر در مورد سردار سرلشگر قاسم سلیمانی متفاوت است. فرمانده مو جوگندمی سپاه پاسداران ایران بسیار سرزنده است و صعود او برای مبدل شدن به یک ستاره مصادف با رشد رویکرد وطن دوستی در ایران شد.

یک چهره اصولگرای ایران ساکن شهر قم در این زمینه گفت: «تبلیغات در ایران در حال تغییر است. هر کشوری نیاز به قهرمان در قید حیات دارد. مردم ایران نیز فرماندهان بزرگ، قهرمانان نظامی در عرصه‌های تاریخ را دوست دارند. من فکر می‌کنم که قاسم سلیمانی شخص مناسبی در برهه‌ مناسب است.»

بر این اساس، ایرانیان نیز دلایل متعددی برای حمایت از او دارند و حفظ بغداد از سقوط به دست داعش  فعالیت مجدد مبارزین برای حفظ «بشار اسد» رییس جمهور سوریه  در نزدیک به 6 سال نبرد در این کشور از آن جمله است.

شهرت سلیمانی همچنین به خاطر تلاش در سقوط قدرت آمریکا در منطقه به هدف نفوذ معنوی ایران در افزایش جبهه مقاومت علیه آمریکا، اسرائیل و متحدان دیگر آن‌ها است.

یکی از تحلیلگران کهنه کار ساکن تهران که مایل به افشای نامش نبود در این زمینه گفت: «این امری بسیاری خارق‌العاده است. چه کس دیگری می‌تواند تا این حد محبوب باشد؟ شما افراد مختلفی از طبقات مختلف جامعه می‌بینید که به او احترام می‌گذارند. این امر نشان می‌دهد که ما اینک می‌توانیم یک قهرمان بسیار محبوب داشته باشیم. وی هیچ نقطه تیره‌ای در کارنامه‌اش ندارد.»

این روزنامه آمریکایی در ادامه نوشت: در واقع سلیمانی منبع افتخار و نشانه‌ی قدرت همه اقشار ایرانیان در زمینه قدرتمندی کشورشان در خارج از مرزها است. در گردهمایی هواداران حکومتی نیز حتی زنان ایرانی با آرایش غربی خود را سرباز سلیمانی می‌دانند و در مسابقات قهرمانی بدن‌سازی نیز مردان عضلات خود را در کنار  تمثال بزرگ او به نمایش می‌گذارند.