با توجه به سابقه مدلها و روند تغییر سبک پوشش مردم، برای تابستان 93 باید منتظر چه چیز بود؟ و چه مدل و طرحی برای زنان و دختران در آن فصل در نظر گرفته شده است؟
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - سیدعباس مرادی؛ بهمنماه سال قبل بود که در متنی با عنوان «ساپورت بدن نما؛ سلاح نامرئی تهاجم فرهنگی» تذکر دادم که تابستان 92 فصل مانتوهای بدون دکمه است. فصلی که در آن بدون هیچ مقاومتی عریانی پوشیده شده زنان و دختران به نمایش گذاشته خواهد شد. و شد آنچه که نباید میشد. در آن پست عرض کرده بودم که یک سیر کاملاً هدفمند و هوشیارانه برای تغییر سبک پوششی ما تدوین شده است که بدون کم و کاست و با حداکثر موفقیت در حال پیاده سازی است. اکنون این سوال مطرح است، با توجه به سابقه مدل ها و روند تغییر سبک پوشش مردم، برای تابستان 93 باید منتظر چه چیز بود؟ و چه مدل و طرحی برای زنان و دختران در نظر گرفته شده است؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید چند سوال را پاسخ داد:
1. آخرین نوع پوشش یا همان مد چه بود؟
2. آیا سابقه تغییر مد این امکان را بوجود میآورد که تغییر ناگهانی در مد داشته باشیم؟
3. مد سال آینده چیست؟
1. در مطلب سابق گفته شد که روند جا اندازی مد جدید از پاییز به تابستان است. عرض شد که عموم مردم فکر می کنند که پاییز و زمستان بواسطه سرمای بیشتر پوشیدگی بیشتر خواهد شد و این تفکر متاسفانه در بین مسئولان هم وجود دارد، از این رو مقاومت (چه از جانب متدینین و چه از جانب مسئولین) در برابر مدها و پوششهای جدید در این فصل به صفر میرسد. شروع تبلیغ مد جدید از اواسط آبان تا اواخر اسفند است. با شروع فصل بهار و آغاز افزایش دما، مدهای جدیدی که در طول پاییز و زمستان تبلیغ میشدند بطور وسیع و در فرم بهاره و تابستانه روانه بازار میگردند. از این رو آخرین مد پذیرفته شده در جامعه مدی است که در شهریور ماه مشاهده کردهایم و آن چیزی نیست بجز مانتوهای بدون دکمه و ساپورت های زنگی.
2. واضح ترین مد شکست خورده ارائه شده در ایران، مدل شلوارهای نخی گشاد بود. اشتباه محاسباتی عقبه فکری تهاجم فرهنگی در این بود که تبلیغ نمایش اندام و لاغری را در این مد شکست خورده لحاظ نکرده بودند. از همین رو بود که استقبالی از طرف جامعه هدف (یعنی همان خانمهایی که با سختترین رژیمها خود را به حدی از لاغری رسانده بودند و تمایل داشتند که اندام به روز خود را به نمایش بگذارند) صورت نپذیرفت، اما مدل ساپورت و مانتوی بدون دکمه نه تنها با این مشکل مواجه نشد، بلکه مورد استقبال هم قرار گرفت و متحیرانهتر اینکه زنان و دخترانی که اضافه وزن و گاهی چاقی هم داشتند نیز از این لباس ها استقبال کردند.
با این توضیح امکان اینکه عقبه فکری تهاجم فرهنگی دستور عقب نشینی از این مد را صادر کند، وجود ندارد.
3. سوال سوم به دو دلیل طرح شده است. دلیل اول توضیحی است که در پاسخ به سوال اول آوردیم. (یعنی اینکه شروع تبلیغ مد جدید از اواسط آبان تا اواخر اسفند است.) دلیل دوم هم پاسخی است که به سوال دوم داده شد (یعنی اینکه مد جدید در راستای آخرین مد پذیرفته شده خواهد بود). قبل از پاسخ به سوال سوم باید یک سوال اساسی (ولی فرع بر موضوع مد نظر مطلب) پاسخ داده شود: مدهای جدید به چه صورت در جامعه تبلیغ میشوند؟ یا به عبارت دیگر چه کسانی مروجین ابتدایی مدهای جدید هستند و از کجا با این مدها آشنا میشوند؟
جواب این سوال بسیار تاسفبار است. آستانه تحمل فرهنگی کشور به حدی پایین آمده است که هر مدلی بتواند بازی تبلیغات را ببرد، در آن پذیرفته خواهد شد و تاسفبارتر اینکه عطش دانش آموزان و دانش آموختگان در پذیرش هر چیزی که اسمش را مد بگذارند بسیار بالاست. از آنجا که این قشر بیشترین کاربران فضای مجازی و مخاطبان برنامههای ماهوارهای هستند، مدهای جدید را از طریق این دو رسانه دریافت میکنند. تبلیغات مدهای جدید هم از مدل «به مرگ می گیرند که به تب راضی شوند» پیروی می کند، یعنی تبلیغات بین یک مُدِ سقف و یک مُدِ کف صورت میپذیرد؛ مُدِ سقف در ماهوارهها و مُدِ کف در تبلیغات اینترنتی.
با توضیحات ارائه شده و با نگاهی گذرا به تبلیغات مدهای زمستانه، ست لباس های «پالتو-تونیک-ساپورت- چکمه» بیشترین حجم تبلیغاتی را به خود اختصاص داده است. دقیقتر آن که ما از مانتوهای بلند بدون دکمه به پالتوهای کوتاه بدون دکمه و تونیکهای متفاوت از مدل های سابق رسیدهایم. تونیکهایی که متفاوت از گذشته بلند و پوشیده نیستند، بلکه کوتاهند و حداکثر تا سر فاق را میپوشانند. اگر این مد بعنوان مد لباسی زمستانه در جامعه پذیرفته شود باید گفت که در فصل گرما (که دیگر نیازی به پوشش پالتو نیست) باید با مانتو (ولو بدون دکمهاش) خداحافظی کرد.
تابستان 93 نقطه عطف تغییر جامعه پوشیده ایرانی به جامعه برهنه غربی و چه بسا بدتر خواهد بود. اگر تا تابستان 93 روند تغییر پوشش اصیل ایرانی به کندی صورت میپذیرفت، بعد از آن با شیب غیرقابل مهاری به سمت انحطاط اخلاقی (نه در حد کلام، بلکه به معنی آنچه در غرب بوقوع پیوسته) مواجه خواهیم بود