«شکست "مثلث جیم" در انتخابات خبرگان، آزمون فیصله‌بخش شکست آیت الله خامنه ای، اصول‌گرایان و اسلام فقیهانه آنان است؛ تهران می‌تواند این آزمون را انجام دهد. این آزمون فیصله بخش منوط به این امر است: ارائه لیست کامل 16 نفره مجلس خبرگان برای تهران از سوی اصلاح‌‍‌‌طلبان و اعتدالیون که فاقد این سه تن باشد. این لیست باید به طور علنی از سوی محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، حسن خمینی، عبدالله نوری، و…مورد تأیید قرار گیرد.» این‌ها را اکبر گنجی در رادیو زمانه نوشته بود، بیشتر از دو هفته پیش. دستور العملی که مو به مو توسط هاشمی و دار و دسته برای بستن لیست مورد حمایت آنها در انتخابات خبرگان اجرا شد! ماجرا چیست؟ اکبر پونز چه کسانی را «مثلث جیم» می‌نامد؟ پشت پرده‌ی این حد از هماهنگی میان این دو اکبر (هاشمی و گنجی) چه چیزی است؟ آیا هاشمی هم مثل آن اکبر دیگر به دنبال فیصله دادن به «اسلام فقیهانه» است؟!

 

 

پرده اول: گنجی/ ماجرای «مثلث جیم» چیست؟

«مثلث جیم»، اصطلاحی است که نخستین بار برای نامیدن آیات عظام احمد جنتی، محمد یزدی و محمد تقی مصباح یزدی از سوی ضد انقلاب فراری، اکبر گنجی به کار گرفته شد. وی در مقاله ای که روز شنبه هفدهم بهمن در رادیو زمانه منتشر کرد، از اصلاح‌طلبان خواست تا با معرفی یک لیست کامل و شانزده نفره برای انتخابات خبرگان، مانع از رأی آوردن این سه مجتهد سرشناس شوند. گنجی که پیشتر به خاطر انکار آسمانی بودن کتاب مسلمانان یعنی قرآن، از سوی مراجع عظام تقلید «مرتد» اعلام شده بود، این بار برای براندازی اسلام مبتنی بر فقه جعفری دست به دامان هاشمی و رفقا شد. گفتنی است او قبلاً اصل و اساس وجود امام دوازدهم شیعیان را نیز منکر شده بود؛ گنجی نوشته بود: «دوازدهمین امام شیعیان (مهدی) وجود خارجی ندارد؛ امام غایب، برساخته‌ی نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث و میراث است.»

 

آنچه او ساخت، به سرعت مورد توجه ضد انقلاب فراری و رسانه‌ها و تلویزیون‌های خارجی قرار گرفت. به این ترتیب آنان که تا پیش از این مردم را از شرکت در هرگونه انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، به دلیل مشروعیتی که به حاکمیت می‌داد، منع می‌کردند، این بار مؤتلفاً و برای تعبیر خواب و خیال‌های گنجی، پاشنه کشیده پای کار آمدند؛ شعار آنان این مرتبه اما تشویق مردم برای حضور پای صندوق‌های رأی به بهانه‌ی حذف «مثلث جیم» بود.

 

 

در این میان اما نباید از نقش مؤثر هاشمی رفسنجانی و لیستی که برای انتخابات خبرگان منتشر کرد، چشم‌پوشی کرد. هاشمی به خوبی توانست با طراحی و مهندسی یک لیست 16 نفره منهای «مثلث جیم»، همان‌گونه که گنجی تجویز کرده بود، آتش‌زنه‌ی این آتش‌بازی را فراهم سازد. آش آنقدر شور شد که حتی تلویزیون سلطنتی انگلستان (بی. بی. سی فارسی) در قامت حمایت از لیست یاران هاشمی درآمد. این حد از وقاحت نوبر است! آنها که تا دیروز سخن از تحریم انتخابات می‌زدند، امروز در روز روشن برای لیست «آدم‌های هاشمی» جامه‌دران به راه انداخته اند، چه این‌که به خوبی می‌دانستند شکست هاشمی شکست آن‌ها است!

 

پرده دوم: انگلستان/ چرا BBC به دنبال حذف «مثلث جیم» است؟

«فقهی که مثلث جیم -جنتی، یزدی، مصباح-، علم الهدی، صادق لاریجانی، علی فلاحیان، سعیدی، احمد خاتمی، هاشمی شاهرودی، از آن دفاع می‌کنند،‌‌ همان فقه داعش است.» یک گزاره‌ی مغشوش، مبهم و به غایت مبتذل که از سوی گنجی برای توجیه حِقد و کینه‌ی شتری نسبت به آقایان و آیات عظام، به کار رفته بود. اگرچه استدلال کودکانه‌ی وی برای قیاس فقه مترقی جعفری با تفکرات سلفی‌گری آنقدر چرند و بی‌ربط است که نیازمند پاسخگویی نیست، اما به نظر نمی‌رسد دشمنی گنجی و رفقای انگلیسی‌اش با «مثلث جیم» به این خاطر باشد. گنجی درد دین ندارد! و اصلاً گذشته از اینها مگر فقه و دانشی که آقایان جنتی و مصباح و دیگر بزرگواران تدریس می‌کنند، متفاوت از فقه و دانشی است که امثال اکبر هاشمی در حوزه‌های قم فراگرفته اند؟! پس چگونه است که او فقه آنان را فقه داعش و اکبر هاشمی را که روزی «عالی‌جناب سرخپوش» می‌نامید، این چنین دوست می‌دارد؟!

 

 

هر طرف که باد بیاید! اکبر قمپز آن روزها که منافع قبیله اش اقتضا می‌کرد، علیه هاشمی کتاب می‌نوشت و با بولدوزر از رویش عبور می‌کرد و او را «عالی‌جناب سرخپوش» می‌نامید، امروز اما در کنار او برای ریشه‌کنی «اسلام فقیهانه» ایستاده است.

 

دشمنی امثال گنجی و تلویزیون دولتی انگلستان با مثلث جیم سیاسی است. اگرچه آنان در تلاشند تا با سر هم کردن اباطیلی از جنس آنچه گنجی متخصص بافتن آن‌ها است، توپ را به زمین فقه و حوزه بیاندازند. مطلب آنقدرها پیچیده نیست؛ تنها تصور کنید اگر آقایان جنتی، مصباح، یزدی و دیگر بزرگواران مثل هاشمی و آدم‌هایش در برابر اجانب و دشمنان این مردم، تا این اندازه گشاد برخورد کرده بودند، نه تنها «داعشی» خطاب نمی‌شدند، بلکه احتمالاً از سوی ملکه انگلستان حتی به عنوان علامه ملقب می‌شدند. گناه آنان «وطن پرستی» است؛ آنها به جرم آزادگی تازیانه می‌خورند.

 

انگلیسی‌ها دلتنگ اند، دلتنگ دخالت در انتخابات ایران، و خبر خوب برای آنها این‌که هم‌چنان در میان حوزویان مملکت هستند کسانی که می‌توانند نعل به نعل آنچه را تجویز می‌کنند، اجرایی کنند.  

 

پرده سوم: هاشمی/ چگونه پیرمرد همدست کسانی شد که او را «عالیجناب سرخ‌پوش» خطاب می‌کردند؟

سناریوی هاشمی برای انتخابات خبرگان از «خمینی کوچک» شروع شد. او به خوبی توانست با ترغیب سید حسن برای ورود به عرصه‌ی سیاست یک بلاگردان مناسب برای احراز صلاحیت خودش دست و پا کند. به این ترتیب او توانست تا با جلب نظر رسانه‌ها و فقهای شورای نگهبان به بازی شرکت/ عدم شرکت حسن خمینی در آزمون عملی، کار و بار تأیید صلاحیت خودش را چراغ خاموش پیگیری کند.

 

 

در مرحله‌ی بعد او توانست با معرفی یک لیست شانزده نفره‌ی ترکیبی برای خبرگان تهران، سناریوی گنجی را برای ارائه‌ی یک لیست منهای «مثلث جیم» عملیاتی کند. لیستی که هاشمی ارائه کرد، متشکل از هشت نفر از فهرست جامعه مدرسین (یا 9 نفر از فهرست جامعه روحانیت مبارز) بعلاوه‌ی هفت نفر دیگر بود. با این کار هاشمی می‌تواند با زیرکی برای دستکم آن هشت نفر فوقانی لیستش، سبد آرای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را توأماً بدلیل اشتراک اسامی در هر دو فهرست تضمین کرده و کار را برای رأی آوردن آن هفت-هشت نفر غیر مشترک (از جمله آقایان جنتی، مصباح و یزدی) سخت کند.

 

آقایان حسن روحانی، دری نجف آبادی، امامی کاشانی، موحد کرمانی، ابراهیم امینی، ابوالفضل میرمحمدی، محمدی ری‌شهری و محسن قمی، کسانی هستند که با وجود قرارگیری در لیست یاران هاشمی؛ هم در لیست جامعه مدرسین و هم در لیست جامعه روحانیت مبارز برای تهران حضور دارند. به این ترتیب اگر شهروندان تهرانی به صورت لیستی بخواهند به اعضای فهرست مورد حمایت جامعه‌ی روحانیت و یا مدرسین رأی بدهند، خواسته یا ناخواسته عملاً سناریوی هاشمی را تقویت کرده و در راستای تضعیف آرای «مثلث جیم» گام برداشته اند. به نظر می‌رسد حرکت مردمی و پرشور اثباتی که در فضای مجازی برای تبلیغ و حمایت از اضلاع مثلث جیم در فضای مجازی صورت گرفته است، وقتی کامل می‌شود که با یک حرکت سلبی همراه شود. به عبارت دیگر تنها رأی دادن به آقایان جنتی، مصباح و یزدی کافی نیست؛ از آن مهم‌تر رأی ندادن به مشترکات لیست اصول‌گرایان و لیست هاشمی است.

 

پرده آخر: آدم‌های هاشمی/ چرا مرزبندی نمی‌کنید؟!

قرار گرفتن اسامی علما و بزرگمردانی نظیر حضرات آیات موحدی کرمانی، امامی کاشانی و قربانعلی دری نجف آبادی در لیست انگلیسی، موجبات تحیر و حسرت بسیاری از دوست‌داران این بزرگواران را به همراه داشت. انتظار می‌رفت آقایان با فهم مناسب و البته به هنگام از مقتضیات جامعه و درک سناریوی شومی که در آن گرفتار شدند، بلافاصله اعلام برائت می‌کردند. از آن جمله روز گذشته اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور در نامه‌ای خطاب به آقایان امینی، امامی کاشانی، موحدی کرمانی، میرمحمدی، محمدی نیک (ری شهری)، شاه آبادی، قمی، تسخیری، سجادی عطاآبادی، دری نجف آبادی، بطحایی، فاضل گلپایگانی و اسماعیلی از آنها خواست تا با اعلام برائت از لیست مورد حمایت انگلیس خط بطلان بر فتنه انگلیسی بکشند.

 

امید است هرچه سریعتر این اتفاق بیافتد.