سال گذشته بود که علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در گفتوگو با وبگاه "العربی الجدید" بر ادامه فعالیت هستهای ایران تاکید و اعلام کرد که غرب در اجرای تعهدات خود بر اساس برجام، تأخیر دارد و هنوز برخی تحریمها برداشته نشده است.
وی رفع تحریم به موجب توافق را از مصادیق این تأخیر برشمرد و گفت: تا الان برخی بانکهای بزرگ اروپایی تحریمهایشان را به طور کامل پایان ندادهاند چرا که قبلا تعهد داده که با ایران مراوده تجاری نداشته باشد. ما هنوز منتظر هستیم که وزارت خارجه ایران با اتحادیه اروپا تماس بگیرد و این بحران را حل کند.
انتشار این بخش از سخنان رئیس سازمان انرژی اتمی و یکی از مذاکرهکنندگان اصلی در تیمی که به برجام دست یافت، باعث شد که حسن روحانی رئیسجمهور هم به آن سخنان واکنش نشان دهد، واکنشی که درباره علی اکبر صالحی تند هم به نظر میرسید.
روحانی در آخرین نشست خبری خود با اصحاب رسانه در سال 94، درباره اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی گفته بود: از خود آقای صالحی این موضوع را بپرسید. در زمینه مسائل اتمی، آقای صالحی هرچه بگوید درست است و ایشان وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی نیست، وزیر خارجه هم الآن نیست، ایشان مسئول سازمان انرژی اتمی است.
رئیس جمهور با بیان اینکه برجام اجرا شده است، اما اینکه کسی بگوید در برجام هیچ نقصی وجود نداشته اشتباه است و نقایصی در راه اجرایی شدن برجام وجود داشته که باید برطرف شود، گفته بود: برخی مؤسسات و بانکها هنوز مقداری برای مبادله با ایران هراس دارند زیرا مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. بانکها از اینکه جریمه شوند هراس دارند و کار را با تأخیر شروع میکنند، بهطور مثال یکی از کشورهای همسایه که حتی جزو کشورهای 1+5 هم نیست در یکی دو روز اخیر اجازه مبادله به بانکهای خود با ایران را داده است.
روحانی همچنین گفته بود: بهنظر بنده مسیر درستی را طی میکنیم و ممکن است مشکلات جزئی داشته باشیم که باید رفع شود و مرجع اظهار نظر درباره مسائل هستهای آقای عراقچی مسئول است، در سیاست خارجی وزیر خارجه مسئول است، در مسائل اقتصادی وزیر اقتصاد و بانک مرکزی مسئول است و در مسائل هستهای نیز علیاکبر صالحی مسئول پاسخگویی است.
حالا با گذشت حدود 30 روز از آن اظهارات رئیس جمهور، عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای، شنبه شب در گفتوگوی ویژه خبری همان سخنان علی اکبر صالحی را تکرار کرده است.
عراقچی گفته است: آنها (طرف غربی) طبق برجام تعهداتی را که باید انجام میدادند، بر روی کاغذ انجام دادند البته نباید کار آنها روی کاغذ را بیارزش بدانیم و باید گفت که زیر ساخت تحریمهای هستهای متزلزل شد. همه زیر ساختهای تحریم برداشته شد، اینکه گفته می شود که روی کاغذ تحریم ها برداشته شده بیاهمیت نیست.
وی اضافه کرده است: دو دسته مشکل اصلی وجود دارد. یکی بازگشت به شرایط اقتصادی قبل از تحریم و دوم کارشکنی ها و بدعهدی های طرف مقابل به خصوص آمریکا است. اینکه آثار برداشته شدن تحریم طول می کشد تا خود را نشان دهد این منطقی است. به طور مثال کاهش فروش نفت یک مثال است. 77 روز قبل تحریم های نفتی برداشته شد اما این بدان معناست که پس از آن فروش نفت به میزان قبل باز می گردد منطقی نیست چون مشتریان نفت ما از کشورهای دیگر به تامین نفت خود پرداخته اند.
عراقچی اضافه کرد: بازگشت ما به شرایط قبل از تحریم امری است میان ما و مشتریان نفتی ما است. در حاضر وزارت نفت توانسته 800 هزار بشکه نفت را بیش از زمان تحریمها به فروش برساند. سوئیفت مثال دیگر است. این شرکت زمانی که تحریم ها برداشته شد بازگشت این شرکت به سیستم بانکی ما 3 الی 4 هفته طول می کشد تا به روند قبلی بازگردد.
حجم پول های بلوکه شده بیش از 100 میلیارد دلار بوده است
وی گفت: درباره مسائل ما در خارج از کشور، مبالغی که در خارج از کشور داریم از جنس های مختلف بوده و صاحبان مختلفی دارد. یک سری از آن متعلق به بانک مرکزی است و یک سری متعلق به دولت است. یک سری پول متعلق به وزارت نفت است. یک سری از مبالغ سپرده بوده که عمدتا در چین است که این اقدام برای حفاظت از بلوکه شدن بوده است. اگر همه این پول ها را جمع کنیم بالای 100 میلیارد دلار می شود. در مذاکرات وارد این موضوعات نشدیم. ما فقط درباره آزاد شدن این پول ها بحث کردیم. تمام پول های ایران آزاد شده اما در نقل و انتقال پول ها مشکلاتی وجود دارد. اختیار این پول ها نزد بانک مرکزی است. یکی از مشکلات برقراری مجدد شبکه بانکی است. در طول 10 الی 12 سال گذشته تمامی ارتباط بانک ها ما با بانک های مقابل قطع شده و باید بار دیگر روابط کارگزاری ایجاد کنند که این منوط به مذاکرات است.
عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای گفته است: یک مشکل دیگر این است که آمریکا کارشکنی می کند. یک مشکل زمان بر بودن از لحاظ فنی است. تا الان بانک های ما نزدیک به 300 کارگزاری با بانک های خارجی ایجاد کرده است. بانک ملی 20 کارگزاری، بانک ملت حدود 43 کارگزاری ایجاد کرده است. بانک های دیگر بانک های خصوصی هستند و آنها هستند که تصمیم می گیرند که با بانک های ایران کار کنند. در طول سال های گذشته روابط بانکی بسیار پیچیده شده است. بانک ها به دلیل مسائل پول شویی و قاچاق انسان بسیار پیچیده شده است. الان بانک ها همانند سابق به راحتی نمی توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. تا این شبکه پیچیده برقرار شود مقداری زمان بر است.
صالحی: هنوز تمام تحریمها برداشته نشده است
علی اکبر صالحی هم دیشب دوباره تاکید کرده است که، "هنوز شرایط رفع تحریم انجام نشده است هنوز بانک های بزرگ پا پیش نگذاشته اند. دلیلش این است که در زمان تحریم مجازاتهای سنگینی شده اند و هنوز از ارتباط با ایران ترس دارند. الان هم بخشی از اقداماتی که آنها باید انجام می دادند بر اساس برداشت ما هنوز همه قدم ها را بر نداشته اند."
عراقچی هم در این باره تاکید کرده است: عدم همراهی کامل طرف آمریکایی وجود دارد. هر کسی که شک دارد که سوئیفت برداشته شده یا نشده از جمله رئیس جمهور اتریش، به اتاق سوئیفت بانک مرکزی بروند و ببیند که تمامی بانک های ما به سوئیفت وصل شدهاند. هر کسی که شک دارد می تواند به اتاق سوئیفت بانک مرکزی برود و این موضوع را ببیند اما موضوعاتی که آقای صالحی گفته، "درست است". موضوعی که هست هنوز برخی از تحریمها باقی مانده که ربطی به برجام و موضوع هستهای ندارد. برخی از تحریمها هنوز باقی مانده که مربوط به تروریسم و حقوق بشر و تحریمهای اولیه آمریکا باقی مانده است.
منبع: تسنیم
سین دهباشی کارگردان فیلم انتخاباتی روحانی در یادداشتی در خصوص لغو سفر رئیس جمهور به اتریش نوشت:
یک: آقا ما تا حالا فکر میکردیم که فقط جنابِ احمدینژاد بود که «قائل به ربط!» نبوده و مثلا «پیگیریِ افزایشِ قیمتِ مسکن در کشور» را به جایِ وزارتِ شهرسازی یا وزارتِ کشور یا وزارتِ اقتصاد و دارایی یا سازمان برنامه و بودجه یا حتّی بانکِ مرکزی احاله داده بودند به وزارتِ فخیمهء اطلاعات! تا امروز که دیدیم نخیرم!
دولتِ تدبیرواُمید نیز پاسخگویی در برابر عللِ «لغوِ سفرِ اُطریش» را نه به سخنگویِ دولت یا وزارتِ خارجه یا معاونتِ مطبوعاتیِ ارشاد یا دبیرِ شورایِ امنیت ملّی یا مشاوران فرهنگی و مطبوعاتیِ رئیسجُمهور و... الی آخر که سپردهاند به وزیرِ مُحترمِ بهداشت! و ایشان نیز دردمندانه! فرمودهاند: « من دیپلماسی بلد نیستم ولی غرور دینی و ملی آقای روحانی و استواری و سخت گیری ایشان در برخورد با تروریست ها و آدم کشها را می ستایم!»
دو: آقا ما تا حالا فکر میکردیم که آن تهدیدِ امنیتی که باعثِ «لغوِ سفرِ اُطریش» شده سیاهپوشان داعش بوده یا انتحاریهایِ القاعده یا تروریستهایِ اسرائیلی تا که پریشب دیدیم نخیرم!
حضرتِ رئیسجمُهورِ کشورِ مقصد میگوید: «ما برای سفر رئیس جمهور ایران بالاترین سطح را در نظر گرفتیم، همان سطحی که برای رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین و جورج بوش در نظر گرفته شده بود» و آن مُشگلِ لاینحلِ امنیتی ظاهرا این بوده که گروهی از مخالفین و منتقدینِ دولت قصدِ حرف و سُخن داشتهاند گرچه به قولِ تضمینیِ میزبان «فاصلهشان محلِ تجمعشان آنقدر دور از محلِ هیاتِ ایرانی بوده که نه صدایشان را میشنیدند و نه تصویرشان را میدیدند!»
سه: آقا من یک خاطره بگویم؟! در نمیدانم سفرِ چندمِ جنابِ احمدینژاد بود که آن ماجرایِ دانشگاهِ کُلمبیا اتّفاق اُفتاد روزِ قبلاش بود که همین آقای «مرتضی غرقی» که سالها نمایندهء صداوسیما در آمریکا بود و نیز نگارنده که به لُطفِ آقا مُرتضی و نیز سُفرایِ ایران در سازمانِ ملل معمولا اجازه داشت تا ضمن کمکِ به تیمِ خبری برایِ دلِ خودش مُستندهایی بسازد اختصاصی و تنهایی رفتیم به محّلِ اقامت رئیس جمهورِ وقتِ ایران که چه نشستهای فردا کارت زار است! و به دانشگاهِ کُلمبیا نرو که قرار است از رئیسِ دانشگاه گرفته تا لابیِ صهیونیستها و از فاکسنیوز گرفته تا مجاهدینِ خلق و... دیگران مسخرهات کُنند و تحقیر و اینها! که دیدیم با بیخیالی گفت: «یعنی از اینکه اینجا خودِ خودِ آمریکا است بدتر است؟ یعنی فکر کردید که من مُنتظرم حزباللهیها بیایند در ورزشگاهِ نیویورک و برایم شُعارِ موافق بدهند؟»
چهار: آقا ما تا حالا فکر میکردیم مُشاوران معمولا مُعلّم و جوان و جگردارِ جنابِ احمدینژاد چقدر انتقادگریزاند تا که این دوسهساله دیدیم نخیرم!
در گروه دکتر روحانیِ عزیزمان که از مُشاورانِ فرهنگی و مطبوعاتی و اطلاعرسانی گرفته تا حتّی مشاورِ امورِ اقلیّتهایِ دینی(!) همگی پا به سن گذاشته و سابقهء مبسوطی در امور امنیتی و اینها دارند چقدر نگرانتر و ناشکیباترند.
پنج: آقا ما تا حالا فکر میکردیم که چقدر زشت است که هر مراسمِ خارجی و رسمی که جنابِ احمدینژاد میرفت نمایندگانِ دول مُخالف جلسه را ترک و تصویربرداران بر صندلیهایِ خالی زوم میکردند گرچه همزمان و در سُخنرانیهایِ غیررسمی در همان شهر انبوهِ مُستمعین تا چندکوچه آنطرفتر نشسته و به پاسخهای درست یا غلطُ او به انتقادهایِ تُند و رودررو و بیپروا گوش میدادند تا که این در سیزده بدرِ جاری دیدیم نخیرم!
زشتتر این است که قایم موشک بازی کُنیم!
تکمله: یعنی مرحبا به شجاعت و درایت مشاوران هیات دویست و هفتاد نفره ایرانی! که در برابر احتمال تظاهرات دورادور اندکی منافق آواره سفر رئیس جمهور عزیز کشورمان را لغو کردند.
حالا فکرش را بکن به جای جمع تنها شش نفره همراهان شهید محمدعلی رجایی (یک وزیر، یک مشاور حقوقی و چهار خبرنگار) بودند در سفر مهرماه 1359 به نیویورک و مواجه با سی و چندهزار ضدانقلاب عصبانی و مهارناپذیر که لابُد از فرط فتح الفتوح تفنگهای سربازان ما را هم پلمب کرده و داخل پوتین هایمان بتون مسلّح میریختند.
و بی شوخی امّا اگر علل لغو سفر اخیر ریاست جُمهوری ترس از چهارتا پلاکارد ایرانیان آواره بوده که وااسفا! و اگر باز این بهانه دیگری است برای پنهان کردن ماجرایی دیگرتر از جنس مثلا کلاهی که بر سر این ملّت شریف و نجیب رفته در فقره پوچ درآمدن وعده رفع تحریم ها و باز نشدن سوییفت که وامصیبتا!
نامه روحانی به اعراب؛ نامه ای که مخفیانه به سران کویت ارسال شد و حالا دیروز وزیر خارجهی بحرین در گفتگو با تلویزیون العربیه آن را علنی کرد. همان زمان روزنامه کویتی الرأی برای نخستین بار وجود همچه نامه ای را افشا کرده بود؛ نامه را سید محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی به مقامات کویت تحویل داد و آن طور که الرأی ادعا کرده، «محمد الخالد» جانشین نخست وزیر کویت، مأمور ارسال آن به مقامات پنج کشور دیگر عربی شده بود. به تعبیر روزنامه عربی الجدید، چاپ لندن، این نامه جنب و جوش خاصی را میان شیوخ عضو شورای همکاری خلیج فارس پدید آورده است؛ آن قدر که حالا هر یک از اعضای شورای همکاری در حال لیست کردن مطالباتشان از دولت روحانی برای شروع مذاکرات هستند! این روزنامه حتی به دیدار اخیر «تمیم بن حمد» امیر قطر با ولیعهد ابوظبی اشاره کرده و انگیزهی آن را در راستای ماجرای همین نامه و برای هماهنگی جهت طرح مواضع و مطالبات متحد دانسته است. اما ماجرای نامهی محرمانه چیست؟ دولت دوباره چه خیالی در سر دارد؟ لابد راه انداختن مذاکرات بُرد-بُردِ1+5، این بار با شیوخ شورای همکاری! روحانی این بار چه چیزی را معامله خواهد کرد؟!
وقتی کشورکهای «فزرتی» حاشیه خلیج فارس دور بر میدارند!
رصد رسانههای عربی نشان میدهد مدعای «عربی الجدید» پُر بیراه هم نیست! نامهی روحانی حسابی شیوخ عرب و رسانههاشان را سر ذوق آورده است؛ حالا چند روزی هست هر کدامشان در حال رجز خوانی و شاخ و شانه کشیدن برای دولت تدبیر هستند. همین دیروز شیخ خالد بن احمد آل خلیفه وزیر خارجهی بحرین، ایران را به عنوان خطری به مراتب بزرگتر از اسرائیل برای جهان عرب معرفی کرده بود! و تازه کُلی برای مذاکره با ایران پیششرط ردیف کرد؛ از جمله توقف حمایت از حزب الله و یا مثلاً این ادعای واهی که ایران باید دست از ارسال سلاح برای برخی کشورها بردارد! استاد شیخ خالد البته همان دستفرمانی را رفت که پیشتر بزرگشان، عادل الجبیر وزیر خارجهی بنی سعود رفته بود؛ جُبیر هم چند روز قبل در یک نشست خبری در ریاض گفته بود: «ایران اگر خواستار روابط عادی با عربستان است باید مداخله در امور داخلی عربستان و کشورهای همسایه را متوقف و از ایجاد هسته های تروریستی در منطقه خودداری کند.» ترکی الفیصل دیگر شاهزادهی ذینفوذ سعودی هم در مصاحبه ای که از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شد، شبیه همین افاضات را تکرار کرد.
تازه آن طور که روزنامه الرأی نوشته بود، شیوخ مملکت عربی کویت هم کلی شرط و شروط برای شروع مذاکرات پیش پای روحانی گذاشته اند؛ بر اساس این خبر مسئولان کویتی خواستار اتخاذ گامهایی از سوی ایران برای «اعتمادسازی» شدند و دیدگاه خود را درباره آنچه "دخالتهای ایران در امور داخلی، بحرین، یمن، عراق و سوریه" نامیدهاند و حادثه سفارت عربستان در تهران را مطرح کردهاند. مسئولان کویتی همچنین به مواضع خود درباره حمایت ایران از حزب الله لبنان که از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تروریستی نامیده شده پرداخته و ایران را به دخالت در امور داخلی لبنان و در نتیجه معطلی در روند انتخاب رئیس جمهور در این کشور متهم کردند!
دلیل مواضع تند و تیز شیوخ شورای همکاری چیست؟
نامهپراکنی روحانی برای شروع مذاکرات برد-بُرد با اعراب، حسابی آنان را گستاخ کرده است. بدتر از همه اینکه رجزخوانی آنان در روزهای گذشته مثل همیشه با سکوت توأم با خندهی ظریف و رفقا مواجه شده است. گذشته از آن نامه، اما یک روزنامه عربی دیگر، روزنامه الحیات از قول یک مقام بلندپایهی ایرانی فاش کرد: روحانی به ظریف دستور داده تا اوضاع را برای آغاز گفتگوی جدی با عربستان سعودی و حل و فصل مشکلات به ویژه در مرحله پس از توافق هسته ای، سازماندهی کند. به نظر میرسد عزم دولت روحانی برای برجامیزاسیون روابط با اعراب جدی است؛ احتمالاً به همین خاطر هم زبان شیوخ عضو شورای همکاری در روزهای اخیر تا این اندازه دراز شده است. آنها با توجه به عقبهی روحانی و دولتش در مذاکرات اتمی، بهخوبی دریافتند این تیم مذاکره کننده کُلاً اهل مقاومت و یا واکنش تند و تیز نشان دادن نیست! برای همین هم از حالا برای لیست کردن مطالبات و پیششرطهاشان از ایران مسابقه گذاشتند!
روحانی بر سر چه چیزهایی با اعراب مذاکره خواهد کرد؟
«امیر عبداللهیان از کار برکنار میشود!» این تیتر یک روز جمعهی المستقبل بود. این روزنامه در گزارش نخست خود با اشاره به سیاست تازهی دولت روحانی برای نزدیکتر شدن به اعراب، مدعی شد اتحاد شیخ نشینها در کنار عربستان، دلیل این تصمیم بوده است. به نوشتهی این روزنامه، ممالک عربی خلیج فارس برای تأمین امنیت و آرامش ناگزیر از پذیرش ریاست بنی سعود بودند؛ ایران اما در برابر این اتحاد منزویتر از همیشه(!) چاره ای جز نزدیکی دوباره به همسایگان جنوبی نداشته است! بامزهتر اما مدعایی بود که این روزنامه لبنانی در خصوص امیر عبدالهیان معاون عربی-افریقایی ظریف مطرح کرد؛ بر اساس این گزارش، روحانی خیال دارد برای اثبات «حسن نیت»، امیر عبدالهیان را از کار برکنار کند! یک برکناری آن هم در این سطح، آن هم فقط برای اثبات حُسن نیت برای شروع مذاکرات! نگفته پیدا است عجب گفتگوهای برد-بُردی خواهد شد؛ خدا آخر عاقبت این مذاکرات را به خیر کند!
سوابق نه چندان روشن دولت در مذاکره با اجانب، از هم الآن کارشناسان فراوانی را نسبت به عواقب آنچه روحانی به عنوان اهداف گفتگو با اعراب در سر پرورانده، بیمناک کرده است. دستکم قیاس اندازهی رجزخوانی و مطالباتی که اطراف عربی ماجرا در همین چند روز اخیر طرح کردند، با سکوت مشکوک دستگاه دیپلماسی دولتی، میتواند دلیل مناسبی برای این نگرانی باشد. معلوم نیست روحانی بعد از عزل امیر عبدالهیان به عنوان پیششرط مذاکره با اعراب، بنا است چه امتیازات دیگری به آنان دهد؟!