حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر در خطبههای نماز جمعه اصفهان، پیرامون تقوای سیاسی اظهار داشت: تقوای سیاسی به جامعه پیوند خورده است، یک مسئول وقتی سیاسی باشد عدالت را هم باید رعایت کند، عدالت به تقوا نزدیک است و این دو عنصر با هم پیوند خوردهاند. حضرت علی (ع) به مالک اشتر فرمودند "ای مالک اکنون که به ولایت مصر میروی آنچه که خدا امر نموده را انجام بده و در اداره کشور از سنتها و فرایض او استفاده کن".
امامجمعه موقت اصفهان افزود: فردی که اداره کشور را در دست میگیرد باید در قلبش شجاعت و شهامت بجوشد و با دست و زبانش کتمان نکند، او باید جلوی نفسش را بگیرد همان طور که رهبر معظم انقلاب چند روز پیش از زبان آن جانبازی که شهید شد گفتند "اگر از سیم خاردار نفست عبور کنی میتوانی از سیم خاردار دشمن عبور کنی".
وی گفت: وقتی شهدای ما وصیتنامهشان را با خون خود امضا کردند چطور برخی از آقایان در خانه سفیر سوئد رفتند و آنجا قرارداد امضا کردند، در حالی که زن و مرد مختلط در آنجا بودند؟ تقوای سیاسی این نیست که در جمعی قرار بگیریم که با رفتار اسلامی مطابقت نداشته باشد، مدیر سیاسی با تقوا آن کسی است که به محض مطلعشدن از حضور زن و مرد در یک مجلس آنجا را ترک کند و این موضوعی نیست که آقایان آن را کتمان کنند چرا که خبر آن از رسانه ملی پخش شد.
رهبر اظهار داشت: سال آینده انتخابات مهمی پیشرو داریم، مردم باید اصلحترین و توانمندترین فرد را انتخاب کنند، فردی که از طرف مردم انتخاب شده و مسئولیتی به عهده او سپرده میشود به امر خداوند باید بردبار و با تحمل باشد و در کارهای خود بصیرت را سرلوحه قرار دهد.
وی افزود: یک مسئول سیاسی نباید در گفتوگوها و مذاکرات بینالمللی کوتاه بیاید و دل خود را به برجامی خوش کند که هیچ چیز برای ما نداشته است. مسئولان کشور همواره باید به این فکر کنند که این دنیا خانه همیشگی نیست، اگر این روایات را مدنظر قرار دهند و غصه دنیا را نخورند، موفق خواهند شد.
امامجمعه موقت اصفهان با اشاره به دیدارهای اخیر رهبر معظم انقلاب افزود: ایشان به بحث اقتصاد مقاومتی اشاره کردند و به مسئولان گفتند گزارشی از عملکرد اقتصاد مقاومتی خود ارائه بدهند اما سر و صدای دولتیها در آمد. وقتی از ترکیه 50 هزار کانتینر لباس وارد میشود خیاط ما باید چه کند؟ مسئولان باید جواب دهند که در زمینه واردات بیرویه چه کردند؟ رکود اقتصادی به اینجا رسیده که هزاران نفر بیکار شدند و به جای کارخانهها سر از خیابانها در آوردهاند.
کاخ سفید با انتشار بیانیهای، از تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا بر ضد چندین شرکت و فرد ایرانی به عنوان یکی از عملکردهای پنجاه روز نخست ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» در بخش امنیت ملی آمریکا نام برد.
حجتالاسلاموالمسلمین حسن نوروزی سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در واکنش به این سؤال که برخی اخبار شنیده میشود که دولت درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها را به صندوقی در بانک ملت واریز میکرده، اظهار داشت: عدم واریز درامدهای حاصل از حاملهای انرژی به خزانه دولت تخلف است و به نظر میرسد بانک ملت گرفتار افرادی مانند خاوریها شده است.
وی افزود: دولت باید نسبت به سخنان آقای حاجی بابایی که اعلام کرد تنها 35 هزار میلیارد تومان از 80 هزار میلیارد درآمدهای حاصل از حاملهای انرژی را دریافت میکنیم پاسخگو باشد و بگوید 45 هزار میلیارد تومان دیگر به کجا میرود.
نوروزی با بیان اینکه به نظر میرسد جایگاه این پولها همان بانک ملت باشد، خاطرنشان کرد: متأسفانه به نظر میرسد دولت ها از جریان منصور آریاها، خاوریها و امثالهم عبرت نگرفتهاند چراکه امروز شاهد پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان نیز هستیم.
به گفته سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با انجام تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره ملی و درآمدهای حاصل از یارانهها چیزهای زیادی کشف خواهد شد.
الگوی زیستی موصوف به صورت تدریجی در نیمه دهه نود به یک بحران اساسی بدل میشود و به نوعی تعادل اجتماعی زیستی در ایران را بر هم میزند و آمار ازدواج به شکل محسوسی در ایران- طی بیست سال اخیر - به رتبه نازلی سقوط میکند. با در نظر گرفتن این موضوع که چالشهای اقتصادی در برهم ریختگی تعادل زیستی، در قالب زندگی مشترک نقش بسزایی دارد اما نکته حائز اهمیت این است تغییر زیست زنانه و ترویج میل به استقلال فردی، منجر به تراژدی عدم همگرایی زیستی، در قالب زندگی مشترک، شده است.
طبیعی است که «فمنیست ایدئولوژیک» منجر به سبک زیستی میشود. نگارنده قصد ندارد از کلیشه رایج فمنیست، برای حصول بهرهبری کند اما واقعیت این است که شکل ایدئولوژیک فمینیست در شِق رادیکالش، مبتنی بر استقلالگرایی زنانه خسرانی را در جامعه زنان ایرانی پدیده آورده که نتیجهاش به ناهنجاری تک زیستی منجر شده است.
ارتقا حقوق مدنی و اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، برابر با وضعیت اجتماعی مردان، از اهداف اولیه فمنیسم ایدئولوژیک محسوب میشود و البته هدف نهایی چنین نگرهای این است که زن را در موقعیتی قرار دهد تا تابع و تسلیم اراده مردانه در یک زیست مشترک مبتنی بر قواعد رایج اجتماعی نباشد.
اما شعارها و اهداف زنانه مدرن در جامعه ما با ورود چنین تربیت اجتماعی خاصی که هنوز تحت سیطره سنتها قرار دارد چه تاوانی را برای جامعه زنان در پی خواهد داشت؟!
فیلم «شماره 17 سهیلا » پاسخی مهمی برای این سئوال و نمایشی از تراژدی شبه زنسالارانه در جامعه ایرانی است. فیلم بالنده ای که از خط قرمزهای مرسوم کلیشهای دولتی عبور کرده اما خطشکن و هتاک نیست، بلکه خیلی نجیبانه و عجیب ساخته شده و فیلمی است که باید در سینمای ایران یک دهه قبل ساخته.
فیلم «شماره 17 سهیلا» نقد اجتماعی صریحی به وضعیت موازنه قدرت اجتماعی درباره مسئله انتخاب در حوزه زناشویی است. سهیلا بانویی حدود 40 ساله دوران استیصال پساتجردی خود را میگذاراند و قصد دارد خیلی فوری و اورژانسی به قول پسرک مزاحم فیلم ( مهرداد صدیقیان) ازدواج کند.
تجرد زوال گونهاش موجب می شود در کلاسهای روانشناختی برای مهار امیال شرکت کند. شاید نمایش دراماتیزه ساده سکانس کلاسهای روانشناختی اهمیت ابعاد تراژدیک زندگی سهیلا را هویدا نمیسازد. اما در نیمه پایانی فیلم پس از آنکه با پسرک سرگردان مزاحم آشنا می شود درخواهیم یافت تراژدی سرکوبگری، چه ویرانه فردی غیر قابل مهاری را در جامعه ما برای امثال سهیلاها رقم زده و چه عوارضی دهشتناکی جامعه دختران و زنان ایرانی را تهدیدمیکند. در پایان فیلم با دریافت کلیه گزارههای دراماتیک در متن فیلم از ابتدا و انتها، درخواهیم یافت، سهیلا مقصر بزرگترین سرکوبگری فردی است که در بهار جوانی که فرصت انتخاب بیشتری داشته گرفتار وسواس فردی و استقلال بیشتر شده است.
این فیلم، نمایش صادقانه ای از وضعیت سهیلا به صورت خیلی عریان است و صادقانه نشان میدهد استقلال زنانه و عدم انتخاب در بهار جوانی زنان توام با نوعی سرکوبگری فردی است که تراژدی مذکور فردی، زیر پوست مصدایق مدرنیته اجتماعی و زیست مدرن ،جامعه زنان را مکلف به انتخاب توام با انزوا میکند و این روش چه عواقب شومی را برای جامعه ما رقم خواهد زد. . سهیلا مشکل اقتصادی ندارد، حتی خواستگارانش در گذشته ( همانطور که در فیلم نمایش داده می شود ) به چنین مشکلی مبتلا نیستند. اما گزینش فردی توام با سرکوبگری و دل سپردن به اقتضائات عرفی برای فرد و جامعه به صورت توامان فاجعه آفرین خواهد بود.
مستقل از هر تحلیلی که فیلم سهیلا شماره 17 بزرگترین ناقوس دهشتناک اجتماعی است که در جشنواره فیلم فجر به صدا درمیآید و سازندگان فیلم مسئولیت بیشتری درقبال اثرشان خواهند داشت. سازندگان نباید به این فیلم به شکل یک اثر هنری نگاه کنند و باید این دقت نظر را لحاظ کنند که فیلم آگاهی بخشی ساختهاند که خطر بزرگی را به جامعه زنان متذکر می شود و اگر تکلیف و مسئولیت اجتماعی فیلم ساخته شده را بپذیرند با شتاب بیشتری باید فیلم را در اغلب دانشگاه های کشور به نمایش بگذارند تا صدای ناقوس زندگی سهیلا فراگیری بیشتری داشته باشد.