سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :3
  • بازدید دیروز :24
  • کل بازدید :331531
  • تعداد کل یاد داشت ها : 546
  • آخرین بازدید : 04/3/8    ساعت : 12:46 ص
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی

 

غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مرکز فرهنگستان ادب فارسی با حضور در برنامه صد در صد صداوسیما اصفهان با اشاره به دریافت حقوق نامتعارف توسط برخی مدیران خاطرنشان کرد: از روزی که انقلاب پیروز شد، تاکنون در سمت‌های مختلفی خدمت کرده‌ام ولی وقتم را صرف کسب درآمد نکردم و هدف اصلی من خدمت به مردم بوده و هست.

 

وی در پاسخ برخی افراد که سعی دارند وجهه اش را به بهانه داشتن سمت‌های مختلف در جامعه خراب کنند، تصریح کرد: تمامی سمت‌های من در یک ردیف قرار دارد و تنها منابع درآمدی من به‌عنوان استاد هیأت‌ علمی در دانشگاه تهران با پایه بالا مبلغ 8 میلیون و 100 هزار تومان و در فرهنگستان ادب هم میزان 3 میلیون تومان است.

 

حدادعادل ادامه داد: باید متذکر شوم بنده در کل دوران کارکردم در مجلس هیچ پولی دریافت نکردم و از مابقی بنیاد‌هایی که در آنجا فعالیت می‌کنم نیز تاکنون دیناری نه به‌ عنوان عیدی و نه حقوق و هیچ‌چیز دیگر نگرفته‌ام.

منبع: فارس





      

187 میلیون تومان ماهانه حقوق مدیر مسؤل کیهان! این آخرین گاف زنجیره‌ای‌های هوادار روحانی بود. ماجرایی که خیلی زود با انتشار اصل و فرع فیش حقوقی شریعتمداری تکذیب شد. رسوایی حقوق‌های نجومی مدیران تدبیر بالاگرفته است. رسانه‌های حامی دولت اما آسیمه‌سر هر روز داستان تازه‌ای سر هم می‌کنند؛ برای انحراف توجهات مردم. از جعل و انتشار فیش‌های دروغین مدیران رسانه‌های مردمی گرفته تا داستان‌سرایی درباره‌ی مفاسد دولت سابق. ابعاد رسوایی ویژه‌خواری و غارت بیت‌المال اما گسترده‌تر از این حرف‌ها است. مردم آیا تبلیغات رسانه‌های دولتی را باور می‌کنند؟

 

چرا رسانه‌های حامی روحانی رسانه‌های مردمی را هدف گرفتند؟

«فارس، سید نظام الدین موسوی، سی و هفت میلیون تومان/ تسنیم، قلیزاده؛ سی میلیون تومان/ نسیم، شجاعیان؛ بیست و هشت میلیون تومان» اعداد و ارقامی که چند روز پیش یک پایگاه اینترنتی طرف‌دار دولت به عنوان دریافتی مدیران مسؤل آن رسانه‌ها منتشر کرده بود. اعداد و ارقامی که خیلی زود در کانال‌های تلگرامی حامی روحانی دست به دست شد و بهانه ای شد برای هجمه به رسانه‌های مستقل و مردمی. اگرچه انتشار تصاویر اصلی فیش‌های مدیران مسؤل این خبرگزاری‌ها همه چیز را برای افکار عمومی روشن کرد. زنجیره ای‌ها باز هم به کاهدان زده بودند! آن وبسایت کذایی هم ناگزیر از عذرخواهی شد.

 

 

ماجرا اما منحصر به این سه خبرگزاری نماند. طرف‌داران روحانی که حسابی از افشای فیش‌های نجومی توسط رسانه‌های مردمی خشمگین بودند، چاره ای جز تخریب پیدا نکردند. این بار حسین شریعتمداری. زنجیره ای‌ها با جعل یک فیش حقوقی و انتشار گسترده‌ی آن مدعی دریافت ماهانه 187 میلیون تومانی مدیر مسؤل کیهان شدند. شیوه ای که حامیان دولت برای تخریب منتقدین پیش گرفته بودند، مبتذل‌تر از آن بود که مورد توجه افکار عمومی قرار بگیرد. مدعای آنان درباره‌ی دریافتی مدیر مسؤل کیهان، حتی پیشتر از تکذیب، موجبات خنده و شادی خلق الله را فراهم آورد. مردم البته می‌دانستند؛ می‌دانستند منتقدین حقوق‌های نجومی دست و دل پاکند. و اگرنه هرگز وارد چنین بازی خطرناکی با شارلاتان‌های بوق به دست حامی روحانی نمی‌شدند.

 

 

گذشته از تخریب رسانه‌های منتقد، افسانه‌سرایی و داستان سازی علیه دولت سابق هم در دستور کار حامیان روحانی قرار گرفت. رسانه‌های هواخواه دولت در تلاشند تا با جعل اسناد و مدارک هم که شده، داستان فیش‌های نجومی و چپاول بیت المال را پدیده ای میراث دولت قبل بخوانند.  

 

بگم-بگم به سبک وکیل الدوله‌ها!

خروج 20?000?000?000?000 تومان از کشور توسط یکی از منتسبین دولت سابق! این تازه‌ترین ادعای یکی از هواداران روحانی است. ادعایی که اگر اثبات می‌شد، به تنهایی می‌توانست رکورددار بزرگترین فساد تاریخ شود. جعفرزاده ایمن‌آبادی تا امروز کمترین سندی برای اثبات مدعای عجیب و غریبش رو نکرده؛ در مقابل اما در پاسخ به افکار عمومی و رسانه‌ها که بی‌صبرانه در انتظار افشای اسناد این فساد قرن بودند، گفته: «آنتن تلویزیون را بدهید، 520 فساد تیم احمدی نژاد را بگویم!» آقای وکیل الدوله برای انتشار اسناد بزرگترین فساد تاریخ، لنگ آنتن هستند!   

 

 

«اگر رئیس مجلس اجازه دهند، 30 هزار سند علیه عملکرد بنیاد شهید در دولت قبل را رسانه‌ای خواهم کرد.» خجسته گفته؛ نماینده‌ی دوم مردم همدان. کسی که پیش از راهیابی به بهارستان، سال‌ها مدیر کل بنیاد شهید این استان بود. عملکرد وی در آستانه‌ی انتخابات مجلس نهم، در کسوت رییس بنیاد شهید، حسابی شائبه‌ی تبلیغاتی داشت. خیلی‌ها می‌گفتند کارهای آقای مدیرکل «انتخاباتی» است. احتمالاً به همین خاطر عزل شد. عزل شد تا با فراغ بال به تبلیغات انتخاباتی‌اش برسد. اما دست‌بردار نیست. در حالی که مسؤلین دولت یازدهم برای غفلت از چپاول بیت المال در مظان اتهامند، مدعی شده سی هزار سند علیه دولت سابق در آستین دارد. اگرچه او هم برای افشای آنها لنگ اجازه‌ی لاریجانی است!

 

 

فرافکنی به سبک معاون روحانی/ انصاری آیا برای ادعایش سند دارد؟

«در هر سه قوه پرداخت های نامتعارف وجود داشته است که بیشترین آن مربوط به بانک‌ها می باشد که البته بانک های دولتی در این سیستم کمترین پرداخت را داشتند اما در کنار بانک‌ها می‌توان به ستاد فرمان امام، نیروهای مسلح، شهرداری و بانک‌های وابسته به شهرداری اشاره کرد.» انصاری گفته؛ معاون پارلمانی روحانی و در یک نشست خبری. باز هم فرافکنی، باز هم ادعا. شاید اگر دولت روحانی و دست اندرکاران آن تا امروز تلاش روشنی برای مقابله با پرداخت‌های نجومی داشتند، باور این سخنان قدری ساده‌تر بود. نشد و متأسفانه سخنان روز گذشته‌ی آقای معاون هم در همان چارچوب قابل ارزیابی است. اینکه نیروهای مسلح مملکت را همین‌طوری و بدون ارائه‌ی حتی یک سند شریک جرم برخی مدیران دولتی در غارت بیت‌المال بدانیم، گذشته از ابعاد حقوقی آن، جفا است. معاون روحانی اما ترجیح می‌دهد برای ماست‌مالی کردن قضیه حتی آنها را هم متهم بداند.

 

 

«کسانی که می‌گویند فیش‌های حقوقی نجومی مربوط به دولت قبل است، یک نمونه از آن را اعلام کنند.» محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی به خبرنگار ما گفت؛ بیشتر از دو هفته پیش. از آن روز به بعد هر روز اسناد تازه ای از تخلفات گسترده‌ی مدیران دولتی در چپاول بیت المال منتشر شده؛ حامیان روحانی اما در توجیه ماجرا ناتوانند. احتمالاً برای همین هم به جعل اسناد و قصه‌پردازی در خصوص عملکرد دولت سابق و رسانه‌های مردمی مشغول شدند. اگرچه طرفی نبسته اند. جعل و افسانه‌سازی دولتی‌ها ناشیانه است؛ آنقدر که کمتر کسی می‌تواند باور کند.





      

افسران - در دنیا چه خبر است؟





      

خودروهای میلیاردی‌ در بام تهران در شبکه های اجتماعی در حال دست به دست شدن است. یکی از واژه هایی که بعد از جنگ وارد ادبیات سیاسی ایران شد، آقازاده بود. اصولا آقازاده ها به فرزندان مسئولان گفته شد که به واسطه ارتباط پدر و فرزندی و با استفاده از نفوذ پدر توانستند به رانت های اقتصادی و دیگر مزیت های اجتماعی دست پیدا کنند. طی سال های اخیر دامنه گسترش حضور این آقازاده ها بیشتر و بیشتر شد و حتی به مسائل ورزشی و فرهنگی نیز کشیده شد و محدود به رانت های اقتصادی نماند.

 

 

 

سال 88، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل گفت: برخی بزرگان چنان تعلق خاطری به فرزندان خود دارند که حتی از منافع نظام هم چشم پوشی می کنند. این مقام قضایی تصریح کرده که آنان حتی گزارش رسمی درباره فساد مالی فرزندان خود را نمی پذیرند. اژه ای در آن زمان گفته بود: اما اکنون غلامحسین محسنی اژه ای می گوید کسانی که خود انحراف فکری ندارند چنان به فرزندان خود تعلق خاطر دارند که دچار بدبختی می شوند… کار به جایی می رسد که ده ها بار پیش آن فرد رفته و گفته می شود فرزند تو خراب شده و دچار فساد مالی است یا خودت برخورد کن و یا اجازه بده دیگران برخورد کنند اما او نمی پذیرد و می گوید این مساله صحت ندارد.

 

از آنجایی که آقازاده ها، آقازاده هستند، پس از اینکه دست گل به آب می دهند به واسطه آقازاده بودنشان نامی از آنها در رسانه ها منتشر نمی شود مگر اینکه بسیار معروف باشند.





      

 

هفته گذشته درست مصادف با گرامیداشت هفته خوابگاه‌های دانشجویی شاهد اعتصابات سلفی بسیاری از دانشجویان، اعتراضات به برگزاری کنسرت و برنامه‌های غیراخلاقی و چند مورد خودکشی در سطح دانشگاه‌ها بودیم و با وجود گذشت کمتر از سه ماه از سال جدید باید گفت حاشیه‌هایی که محیط دانشگاه‌ها با آن دست به گریبان شده‌‌اند بیش از ظرفیتشان است.

 

متاسفانه یا خوشبختانه باید گفت فرهنگ دانشگاهی ما حالا در زمین بازی مسئولان حکم یک توپ دو لایه را دارد. لایه رویین، همان اهداف فرهنگی تعیین شده است و گویا محقق شدن آن با شرایط کنونی ناممکن به نظر می رسد. اما لایه زیرین این توپِ بازی مسئولان را می‌توان آزادی یواشکی دانست که در برخی مواقع علنی هم می‌شود.

 

روزهای پایانی اسفند 94 و نشست مطبوعاتی وزیر علوم و اصحاب رسانه؛

خبرنگار: آقای وزیر بحث آئین نامه موسیقیایی در دانشگاه‌ها به کجا رسید و چه وقت به دانشگاه‌ها ابلاغ می شود؟

 

وزیر علوم: من اصلا اطلاعی از این آئین نامه ندارم اما گویا این آئین نامه در جلسه شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها به تصویب رسیده است!

 

کج فهم نمایی مسئولین دانشگاهی در رابطه با موسیقی در دانشگاه ها

پاسخ وزیر آب پاکی بود که روی دستان همه ریخته شد؛ یعنی پیگیری همه حواشی و برنامه‌های فرهنگی که به دیسکو و کنسرت مختلط منجر شده بود مساوی است با کشک. اظهار بی اطلاعی وزیر علوم یک طرف و حرف های ضد و نقیض معاون فرهنگی‌اش طرف دیگر؛ ضیاء هاشمی در دیدار با اعضای شورای فرهنگی دانشگاه رازی کرمانشاه برگزاری کنسرت در دانشگاه‌ها را براساس آئین نامه تخلف می‌داند، اما مانعی برای اجرای موسیقی فاخر در دانشگاه نمی‌بیند.

 

شاید بتوان علت این همه حاشیه در بحث برگزاری موسیقی در دانشگاه‌ها را از طرفی عدم صراحت آیین نامه در تعیین حدومرزهای موسیقی در فضای دانشگاه و از طرفی دیگر کج فهمی و کج فهم‌نمایی برخی مسئولان دانشگاه درباره موسیقی فاخر دانست؛ که البته عامل دوم و کج فهم نمایی برخی مسئولین موجب ایجاد این حواشی در فضای دانشگاه‌ها شده است.

 

در هفته‌های گذشته دانشگاه رفسنجان، سیستان و بلوچستان، امام خمینی(ره) قزوین و فنی مهندسی اراک در سطح اخبار حاشیه ساز برگزاری کنسرت بوده‌اند.

 

دانشگاه‌هایی که می‌خواهند دیسکو یاشند!

دانشکده فنی مهندسی دانشگاه اراک در برنامه‌ای که به مناسبت ولادت امام علی(ع) برگزار می‌کند به گفته شاهدین، جشن را به چیزی شبیه دیسکو همراه با رقص و پایکوبی تبدیل می‌کند. دانشجویان این دانشگاه معتقدند علاوه بر اینکه این دانشگاه روزهای سیاسی غبارآلودی سپری می‌کند، حالا اقدام به برگزاری یک دیسکو تمام عیار کرده تا در کارنامه‌اش ثبت شود.

 

دانشگاه سیستان و بلوچستان دیگر دانشگاهی است که به بهانه «جشنواره علمی حرکت» در فضای دانشگاه، با پخش موسیقی‌های تند، موجب حرکات موزون و رقص و پایکوبی برخی می‌شود. کیخا، مسئول بسیج دانشجویی استان سیستان و بلوچستان در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دانشجو با اشاره به حواشی برگزاری جشنواره حرکت در این دانشگاه که یک جشنوراه علمی است، گفت: اتفاقی که چند روز قبل توسط برخی افراد در این دانشگاه رخ داد، به ضعف مدیریتی دانشگاه برمی گردد.

 
موسیقی زنده؛ نُقل همیشگی دانشگاه

دانشگاه بعدی که به گفته دانشجویانش علاقه فراوانی به برگزاری کنسرت و پخش موسیقی زنده در برنامه‌های به اصطلاح فرهنگی دارد، دانشگاه ولیعصر رفسنجان است. بنا به گفته دانشجویان؛ کارهای غیرفرهنگی این دانشگاه در سایه غفلت مسئولان فرهنگی آن روز به روز بیشتر می‌شود تا جایی که در جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن به جای بزرگداشت حجاب، به تمسخر آن می‌پردازد و به بهانه جشن میلاد امام علی علیه السلام و جشن بزرگداشت هفته مهندس و ... بخش موسیقی را نُقل همیشگی مجلس می‌کند.

 

جشن-دیسکو در دانشگاه رئیس جمهور

اما دانشگاهی که هفته گذشته به مناسبت هفته خوابگاه‌ها جشن حاشیه سازی را رقم زد و تعجب همگان را برانگیخت؛ دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین بود. این جشن با حرکات موزون و پخش موسیقی و خاموش شدن لامپهای داخل سالن همراه شد.

 

برگزاری چنین برنامه‌هایی در این دانشگاه سابقه دار است؛ اما آنچه جای تعجب دارد آن است که این حواشی در دانشگاهی اتفاق می افتد که رئیس جمهور به عنوان رئیس هیئت امنا و وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان نایب رئیس و 6 تا 8 نفر از وزیران، نمایندگان مجلس و سایر شخصیت‌های برجسته علمی و کشوری و همچنین استاندار قزوین، اعضای هیئت امنای این دانشگاه را تشکیل می‌دهند.

 

ارتباط دانشجویان این دانشگاه با خبرگزاری دانشجو و در خواست آنان برای پیگیری باعث شد تا سراغ مسئولین این دانشگاه برویم. دکتر عبدالرزاق حسامی فر، معاون فرهنگی این دانشگاه در خصوص حرکات موزون همراه و خاموش شدن چراغ های سالن گفت: برخی از بچه ها در این برنامه ها سوء استفاده می کنند که بنده این رفتار را تائید نمیکنم. در محیط ورزشگاه هم برخی حرکات موزون انجام می‌دهند و اینکه بتوانم بر همه بچه های داخل سالن نظارت کنم، ممکن نیست.

 

قضاوت با خودتان...

این مراسم با هنجار شکنی‌های فراوانی همراه شد که به دلایلی از انتشار همه آن ها معذوریم و در این مرحله تنها به انتشار همین فیلم بسنده می‌کنیم.

 

خبرگزاری دانشجو مدتی قبل در گزارشی تحت عنوان «کنسرت»، «اردوی مختلط»، «تجمع و تحصن» و دیگر هیچ! به بررسی حواشی دانشگاه‌ها به خصوص کنسرت‌های دانشگاهی در سال 94 پرداخته بود. حال باید دید چه زمانی قرار است پرونده جنجالی کنسرت در دانشگاه ها بسته شود.

 

در کنار غربت واژه «فرهنگ» در برنامه‌هایی که پسوند فرهنگی را در دانشگاه به یدک می‌کشند، اعتراضات صنفی دانشجویان به وضعیت نافرجام و اسف بار سلف سرویس‌ها در هفته های اخیر، مَثَل گلی است که به سبزه آراسته می‌شود.

 

دوباره صفی از ظرف‌های غذا روی زمین دانشگاه‌ها چیده شد

اعتراضات سلفی در سال جدید از 29 فروردین و از دانشگاه قزوین کلید خورد؛ یک تجمع 200 نفره چند ساعته که سرآخر به قرائت بیانیه و یک جلسه با ریاست دانشگاه ختم شد و دانشجویان با چیدن اعتراض گونه ظروف غذا در محوطه دانشگاه خواستار رسیدگی مسئولان به وضعیت نامناسب سلف غذاها و بهبود آن شدند.

 

پس از آن 25 اردیبهشت اعتراض صنفی دانشجویان دانشگاه سهند تبریز بیانگر ریشه دار بودن این مشکل در دانشگاه‌های کشور بود، چرا که بعد از این دانشگاه تحصن شبانه روزی دانشجویان دانشگاه زنجان در سلف دانشگاه از 23 تا 27 اردیبهشت گواه این مدعا شد. این تحصن که در اعتراض به خدمات نامناسب سلف در تحویل غذا به دانشجویان صورت گرفت، به جایی رسید که دانشجویان در سلف دانشگاه استقرار یافته و تا پاسخگویی مسئولان به مطالبات خود، از آنجا تکان نخوردند.

 

مورد آخری که موجب بروز این تیپ از تحصن‌ها و اعتراضات در دانشگاه‌ها شد، پیدا شدن یک کرم پخته در غذای دانشگاه نوشیروانی مازندران بود که سکوت و تحمل دانشجویان را نسبت به وضعیت دور از شأن آنها شکست و دوباره صفی از ظرف‌های غذا روی زمین یکی دیگر از دانشگاه‌ها چیده شد.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر نسبت به وضعیت کنونی سلف سرویس دانشگاه‌ها می توانید به گزارش «کیفیت» افسانه‌ای در سلف دانشگاه مراجعه کنید. البته در مواردی، این اعتراضات صنفی می‌رفت تا رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد، اما دانشجویان به محض احساس کردند عده‌ای قصد دارند از اعتراض صنفی آنان سوء استفاده سیاسی کنند، با عدم استقبال  از ادامه تجمعات، نسبت به این روند واکنش نشان می‌دادند.

 

چرا این تراژدی تلخ ادامه دارد؟

پس از این اتفاقات خبر خودکشی در سه دانشگاه کشور ماجرای قابل تاملی شد. دانشگاه سجاد مشهد، دانشگاه شیراز و دانشگاه سمنان سه دانشگاهی بودند که گمانه زنی‌های سال قبل مبنی بر افزایش روند خودکشی در سطح جامعه دانشگاهی را قدرت بخشیدند.

 

فروردین ماه تمام نشده بود که اخباری در رسانه‌ها مبنی بر اقدام به خودکشی دانشجوی دانشگاه سجاد مشهد دست به دست می‌شد. خوشبختانه این دانشجو طی صبحت‌هایی که با وی شد، از اقدام خود صرف‌نظر کرد. عده ای علت این اقدام را درخواست نمره از استاد عنوان کردند و عده‌ای دیگر تلاش وی برای دیرتر پرداخت کردن شهریه به دانشگاه که به نتیجه نرسیده بود را، عامل خودکشی دانستند.

 

اما دانشجوی دانشگاه شیراز سرنوشت دیگری داشت؛ سرنوشتی تراژدیک و تلخ. یکی از دانشجویان پسر سال آخر رشته ادبیات این دانشگاه با پرتاب خود از ساختمان دانشکده ادبیات به زندگی خود پایان داد.

 

آخرین خودکشی که گفته می‌شود هنوز در هاله ای از ابهام است، در دانشگاه سمنان رخ داد که مربوط به یکی از دانشجویان مقطع ارشد رشته زبان انگلیسی می شود. او نیز هفته گذشته مانند دانشجوی شیرازی با پرت شدن از طبقه سوم دانشکده انسانی این دانشگاه به زندگی خود پایان بخشید؛ مسئولان دانشگاهی از وجود بیماری میگرن در این دانشجو خبر داده بودند.

 

چندی پیش خبرگزاری دانشجو در گزارشی تحت عنوان چرا دانشجویان خودکشی را انتخاب کردند؟ به این ماجرا پرداخته و احتمالی بر ادامه دار شدن این تراژدی در دانشگاه‌های کشور داده بود.

 

حال باید دید آیا با وجود نزدیک شدن به ایام امتحانات از حجم حواشی دانشگاه‌ها و دست و پنجه نرم کردن آنها با اتفاقاتی از این قبیل کم خواهد شد یا خیر؟

 

همیشه از هفته‌های بعد عید دانشگاه‌ها انتظار بیشتری می‌رفت؛ گاهی نمی‌توان باور کرد از راه‌روهای یک مکان علمی خبر خودکشی، تحصن و تجمع انقدر به بیرون مخابره شود که جامعه از خود بپرسد مگر دانشگاه کجاست؟! مگر در آن چه می‌گذرد؟ آیا نسلی که قرار است آینده فردای این مملکت را بسازد، باید در این محیط رشد یابد؟

 

اتفاقات پیش آمده انقدر کام همه را تلخ کرده که مسئولین دیگر واقعا باید برای تغییر این شرایط آستین همت را بالا بزنند. در حال حاضر مسبب این اتفاقات و حاشیه‌های دست و پاگیرش؛ یا سیاست‌های اجرایی غلط مسئولین دانشگاهی است، یا عدم توجه آنها برای مدیریت و جهت بخشی به حرکت دانشگاه. اما مشخص نیست گنجایش دانشگاه‌ها تا کی می‌تواند این همه وقایع تلخ را در گلوی زخم خورده خود نگاه دارد؟





      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >