ای شهیدان عشق مدیون شماست
هر چه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها
دیدگانم دشت مفتون شماست
«الهام چرخنده» بازیگر سینما و تلویزیون نیز که همراه با این گروه از حضرت آیت الله خامنهای عیادت کرده است؛ اظهار داشت: خدا را شاکرم که توفیق زیارت ایشان را نصیب من کرد. من با دیدن ایشان روزی خودم را تا آخر عمر گرفتم.
وی در ادامه افزود: با نگاه و عنایت حضرت زهرا(س) هم حال روحی و هم حال جسمی ایشان خوب بود. من از زمانی که حجاب چادر را انتخاب کردم، آرزو داشتم آیت الله خامنهای را ببینم.
چرخنده خاطرنشان کرد: من پس از چادریشدن در حرم حضرت معصومه(س) دو انگشتر هدیه گرفتم. یکی از این دو انگشتر مردانه بود که از سوی حرم حضرت سیدالشهداء(ع) به من اهدا شد و من هم، این انگشتر را به نیت شفا و به نیت اینکه سایه ایشان روی سر ما باشد، با تمام وجود به رهبر انقلاب تقدیم کردم.
در اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی تصریح شده: «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.» همانطور که از نص صریح این اصل از قانون اساسی استنباط میشود به طور کل تصویب هرگونه قرارداد ماهوی بینالمللی در حوزه صلاحیت مجلس شورای اسلامی است و حتی وزیر امور خارجه که در حال حاضر مسئولیت مذاکرات هستهای را بر عهده دارد نیز نمیتواند به مقامات کشورهای خارجی وعده الحاق به هیچ پروتکل یا قراردادی را بدهد چه رسد به مقامی غیر مرتبط با این پرونده.
هاشمی رفسنجانی روز گذشته در دیدار با وزیر امور خارجه فنلاند ضمن اشاره به عواقب بد تحریمهای علیه ایران برای کشورهای اروپایی اعلام کرد: «اگر واقعاً مشکل غرب عدم اعتماد است، میتوانند شرایطی را فراهم کنند که به موازات رفع تحریمها علیه ایران و پذیرفتن پیوست الحاقی توسط ایران، اعتماد دو طرف تأمین شود.» به عبارت بهتر ایشان تمایل ایران به پذیرش پروتکل الحاقی را مورد اشاره قرار داده است.
در باب سخنان وی در مورد پذیرش پروتکل الحاقی، جدا از تحلیلهای سیاسی و لزوم توجه به لطمههایی که چند صدایی مسئولان مختلف نظام به فضای دیپلماسی دولت وارد میکند، به نظر میرسد تحلیل حقوقی این بیانات نیز ضروری است چراکه نباید سخنان سیاستمداران فاقد مشروعیت حقوقی باشد. از همین رو در ادامه به تحلیل حقوقی این جمله میپردازیم.
در اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این چنین تصریح شده است که: «عهدنامه ها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.» همانطور که از نص صریح این اصل از قانون اساسی استنباط میشود به طور کل تصویب هرگونه قرارداد ماهوی بینالمللی در حوزه صلاحیت مجلس شورای اسلامی است و حتی وزیر امور خارجه، که در حال حاضر مسئولیت مذاکرات هستهای را بر عهده دارد نمیتواند به مقامات کشورهای خارجی وعده الحاق به هیچ پروتکل یا قرار دادی را بدهد چراکه اگر چنین اقدامی از جانب ایشان سر بزند نه تنها شخصاً مرتکب تخلف شدهاند بلکه آن قرارداد بینالمللی نیز از لحاظ حقوق داخلی جمهوری اسلامی ایران فاقد مشروعیت حقوقی است.
حتی به نظر بسیاری از حقوقدانان توافقنامه موقت هستهای ژنو نیز اگر زیر نظر شورای عالی امنیت ملی به تصویب نمیرسید، به تصویب مجلس شورای اسلامی نیاز داشت. اما از آنجاکه مطابق با بند دوم اصل یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی «هماهنگ نمودن فعالیت های سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی-امنیتی» بر عهده شورای عالی امنیت ملی است و مذاکرات هستهای نیز زیر نظر این شورا قرار داشت عدم نیاز به تصویب مجلس به نظر برخی از حقوقدانان تا حدی قابل پذیرش شد. حال که چنین حساسیتی در مورد توافقنامهای موقت که نام «برنامه اقدام مشترک» را یدک میکشد وجود داشت چگونه میتوان چنین وعدهای در مورد پروتکل الحاقی داد؟
با توجه به این نکات به نظر میرسد اظهارات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فاقد هرگونه مشروعیت حقوقی است چراکه وی حق تحمیل نظر خود به مجلس شورای اسلامی را ندارند و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اساس یکصد و دوازدهم قانون اساسی تنها در صورت اختلاف نظر بین مجلس و شورای نگهبان و اصرار مجلس به تصویب قانون، وارد حوزه قانونگذاری میشود و حتی در آن صورت نیز تمامی اعضا به تصمیمگیری میپردازند و شخص رئیس در این تصمیمات تنها نیست.
با این حساب تصویب یا عدم تصویب پروتکل الحاقی در حوزه صلاحیت مجلس شورای اسلامی و از سوی دیگر تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی است پس بهتر است برخی مقامات با سخنانی که مشروعیت حقوقی ندارد به منافع سیاسی نظام لطمه وارد نکنند.
جهان: در صفحه 48 کتاب خاطرات رئیس جمهور آمده است: «واقعه از ا?ن قرار بود که من در ?ک ماه محرم? روز دوازدهم موقع اذانصبح از خانه خارج شدم و برا? نماز صبح به سمت مسجد پشت خندق [ مسجد ول? عصر فعل?] رفتم . وارد ح?اط مسجد شدم و در کنار حوض? که در سمت چپ قرار داشت نشستم و مشغول گرفتن وضو شدم. پدرم داخل مسجد رفته بود و نماز جماعت صبح هم شروع شده بود . من همان طور که کنار حوض نشسته بودم و در حال وضو بودم احساس کردم که?ک مرتبه ح?اط روشن شد مثل ا?ن که نورافکن? به تابش درآمده باشد.
در آن حال حس کردم نور از با? م? تابد سرم را بلند کردم و ?ک ش? نوران? را که تقر?با مکعب مستط?ل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود ?ک متر بود، د?دم که از با? به سمت داخل ح?اط مسجد به آرام? در حال فرود آمدن است . احساس م? کردم افراد? در ا?ن هودج نوران? نشسته اند ول? چ?ز? جز ت?لو نور نم? د?دم . بعد د?دم که آن ش? نوران? در شمال شرق ح?اط مسجد فرود آمد.
آنگاه پس از چند دق?قه توقف بلند شد و به حرکت درآمد . در هنگام برخواستن هودج عل? رغم ا?ن که برا? نماز صبح م? خواستم داخل مسجد بروم ب? اخت?ار دنبال آن به راه افتادم و د?دم پس از عبور از تک?ه پشت خندق به تک?ه بعد? ?عن? تک?ه ب?رن دژ رفت و در وسط آن تک?هفرود آمد. فاصله ا?ن دو تک?ه شا?د حدود 200 متر بود . پس از آن دوباره هودج بلند شد و در فضا به راه خود ادامه داد و من هم در کوچه آن را م? د?دم. هودج به سمت شرق ( سمت مشهد) حرکت کرد و بعد از چند دق?قه از نظرم غا?ب شد . در حال? که احساس عج?ب? به من دست داده بود و از خود ب? خود شده بودم ، احساس ?ک شعف ب? نظ?ر معنو? توام با کم? ترس و وحشت داشتم . پس از ا?ن ماجرا به سمت مسجد بازگشتم وقت? به مسجد رس?دم نمازجماعت صبح تمام شده بود . همان وقت در ذهن کودکانه ام به نظرم آمد که ارواح مطهر معصوم?ن و فرشتگان به ا?ن هودج آمده اند و به ا?ن تک?ه ها که محل عزادار? سا?ر شه?دان بود سر زدند. ا?ن ماجرا خ?ال نبود در ب?دار? اتفاق افتاد و کام? آن را به چشم د?دم .»