
عباس عراقچی -معاون وزیر خارجه و مذاکرهکننده ارشد ایران- طی اظهاراتی که در کمیسیون امنیت ملی مجلس بیان داشت -و از صدا و سیما نیز پخش شد- وقتی در برابر پرسشهای مکرر نمایندگان درباره وابستگی کشور به سوخت غنیشده در صورت پذیرش برجام قرار گرفت به صراحت اظهار داشت مطابق برنامهریزی که در برجام وجود دارد ایران ظرف 15 سال به ظرفیت یک میلیون سو غنیسازی خواهد رسید. به گزارش «یک بیست» عراقچی در اظهارات خود در این باره در کمیسیون امنیت ملی مجلس اظهار داشت:
به نظرم حساب دو دو تا چهار تاست. من اول توضیح بدهم آقای کوثری فرمودند که ما باید این 19 هزار سانتریفیوژ را حفظ میکردیم و میرساندیم به 190 هزار تا و بالاخره تولید سوخت میکردیم. این ممکن است ولی اگر شما 19 هزار سانتریفیوژ IR-1 را تبدیل میکردید به 190 هزار تا یعنی چهار تا تأسیسات مثل نطنز باید میساختی تا بتوانی 190 هزار سو تولید کنی. نکته همینجاست که ما نمیتوانستیم 19 هزار سانتریفیوژ IR-1 را تبدیل کنیم به 190 هزار تا چون در آن صورت چهار تا نیروگاه نطنز را لازم میداشتیم که تازه بتواند سوخت یک نیروگاه را برای یک سال بدهد.
آینده غنیسازی صنعتی ایران ماشینهای IR-1 نیست، بلکه ماشینهای پیشرفته [مثل] IR-8 است. خوب ما پذیرفتیم که تا 10 سال 5 هزار ماشین بمانیم در مقابل تحقیق و توسعه ما روی ماشینهای IR-4، IR-5، IR-6 و IR-8 ادامه پیدا میکند. آینده غنیسازی صنعتی ما با این ماشینها رقم میخورد و ما باید این ماشینها را متحول بکنیم و توسعه بدهیم و به مرحله تولید برسانیم. در پایان دوره محدودیت تولید این ماشینها آغاز خواهد شد ولی وقتی که دوره محدودیت را پشت سر بگذاریم و ان شاء الله تا آن مقطع ماشینهایIR-6 و IR-8 را و به خصوص IR-8 را به مرحله تولید رساندیم بلافاصله تولید شروع خواهد شد. به نظرم خیلی دقیق و معقول میشود محاسبه کرد که در ظرف چهار الی پنج سال حتماً میتوانیم میزان تولید ماشینهای IR-8 را به پنجاه هزار ماشین برسانیم و در نطنز مستقر بکنیم. اگر همه چیز خوب پیش برود و ماشینها در تحقیق و توسعه جواب بدهد و آن میزان سویی که ازش انتظار میرفته به آن برسیم که ان شاء الله میرسیم و میشود در یک فاصله چهارده الی 15 سال به یک میلیون سو رسید.
این اظهارات وی وقتی جالب میشود که بدانیم علی اکبر صالحی تنها چند روز قبل از این اظهارات عراقچی در گفتگوی ویژه خبری تلویزیون رقم بسیار متفاوتی را درباره توانایی غنیسازی ایران پس از 15 سال ذکر کرد. وی در این باره با توضیحاتی مفصل گفت:
این ماشینها را ما داریم تولید می کنیم و در انبار نگه می داریم تا زمانی که خواستیم به سمت تولید “سو” یا ظرفیت غنی سازی ببریم، استفاده کنیم. ظرفیت غنی سازی را باید پلکانی بالا برد و یک دفعه که نمی شود. ما از انتهای سال هشتم شروع به تولید 200 دستگاهir6 و ir8 می کنیم. از انتهای سال 8، سالن ب را آماده می کنیم. بعد از سال 11?5 زنجیره سانتریفیوژهای ir6 ما 164تایی می شود و زنجیره سانتریفیوژهای ir8 ما نیز 80 تا. اینها را بایستی پیش بینی کنیم. بعد از سال 13 شیب را زیاد می کنیم طوری که در سال پانزدهم ما به 190 هزار “سو” برسیم. شاید هم زودتر در انتهای سال 14 برسیم.
به نحو شگفتانگیزی اختلاف بزرگی میان اظهارات عراقچی و صالحی درباره برنامه ایران برای رسیدن به ظرفیت غنیسازی مورد نیاز کشور مشاهده میشود. گویا هر چقدر پرسشها جدیتر میشود تیم مذاکرهکننده حقایق تلخی از عدم تسلطش بر متن برجام را از خود بروز میدهد که نحوه تهیه این متن را در طول مذاکرات به کلی زیر سؤال میبرد.
اما واقعیت چیست و ایران به چه میزان از ظرفیت غنیسازی مطابق برجام میتواند دست بیابد.
در پارگراف شماره 4 از بند الف فصل هستهای برجام درباره ظرفیت غنیسازی ایران میخوانیم:
4. همچنان که ایران سانتریفیوژهای IR-1 را از رده خارج مینماید، به جز نحوه مندرج در پیوست 1 اقدام به ساخت یا سرهم کردن سانتریفیوژ نخواهد کرد، و سانتریفیوژهای از کار افتاده را با نوع مشابه جایگزین خواهد نمود. ایران تولید دستگاههای سانتریفیوژ پیشرفته را صرفا برای فعالیتهای مشخص شده در این برجام صورت خواهد داد. از پایان سال هشتم، و به نحو مندرج در پیوست 1، ایران آغاز به ساخت تعداد مورد توافقی از دستگاههای سانتریفیوژ IR-6 و IR-8 بدون روتورز نموده و تمامی دستگاههای تولید شده را در نطنز، تا زمانی که بر اساس برنامه بلندمدت ایران مورد نیاز واقع شوند، تحت نظارت مستمر آژانس انبار خواهد نمود.
با مراجعه به پیوست 1 برجام سعی میکنیم متوجه تعداد مجاز تولید بدون روتور سانتریفیوژ بشویم. در پاراگراف 27 این پیوست میخوانیم:
27. ایران به مدت 10 سال ظرفیت غنی سازی خود را در حد 5060 ماشین سانتریفیوژ IR-1 و در 30 زنجیره با چیدمان فعلی در واحد های در حال تولید سایت نطنز (FEP)حفظ خواهد کرد.
پس به طور مشخصی تا ده سال ظرفیت غنیسازی کشور بیش از 5 هزار سو نخواهد بود. اما در پارگراف 63 پیوست یک نیز درباره توانایی تولید ماشینهای سانترفیوژ بعد از پایان سال دهم میخوانیم:
63. براساس برنامه خود، در پایان سال هشتم ایران سالیانه 200 عدد ماشین سانتریفیوژ IR-8 وIR-6از هر نوع را به غیر از روتور تا سال دهم شروع خواهد کرد. بعد از سال دهم ایران ماشین کامل را به همین مقدار در سال تولید خواهد کرد تا نیازهای غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی خود را برآورده سازد. ایران این ماشینها را در نطنز در روی زمین و تحت پایش آژانس تا هر زمان براساس برنامه غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی،برای مونتاژ نهایی مورد نیاز باشد، انبار خواهد کرد.
با توجه به بند بالا مشخص میشود که ایران در پایان سال 15ام حداکثر 1400 ماشین IR-8 و 1400 ماشین IR-6 خواهد داشت (این عدد با احتساب 400 عدد ماشین بدون روتور IR-8 و 400 ماشین بدون روتور IR-6 تولید شده پیش از سال دهم است، که تکلیف آن در متن روشن نشده است و بسیار محتمل است که ایران در سال 11ام و 12ام تنها اجازه تکمیل اینماشینها را داشته باشد و در واقع در پایان سال 15ام از هرکدام از ماشینهای IR-6 و IR-8 تنها 1000 عدد داشته باشیم). همچنین پیش از این علی اکبر صالحی طی سخنانی صراحتاً اعلام کرده بود که ظرفیت غنیسازی برای ماشینهای IR-8 برابر با 24 سو است و نیز ظرفیت ماشینهای IR-6 را برابر 10 سو میباشد. در نتیجه با احتساب 1400 ماشین IR-8 و 1400 ماشین IR-6، کل ظرفیت غنی سازیِ پیش بینی شده در برجام که ایران مجاز است تا پایان سال 15 ام کسب کند، حداکثر 47 هزار سو خواهد بود. این عدد فاصله بسیار چشمگیری با نیاز قطعی کشور (تقریباً 4 میلیون سو برای تامین 20 هزار مگاوات برق هستهای) و حتی تنها تامین نیاز سوخت نیروگاه بوشهر (190 هزار سو) دارد. در عین حال باید در نظر داشت، در شرایطی این ارقام درست است که به طور کلی از خرابی سانتریفیوژهایی که در طول این سالها خراب و از دور خارج میشوند صرف نظر کنیم چون حتی خراب شدن سانتریفیوژهای قبلی نیز باعث جواز ساخت بیش از 200 سانتریفیوژ نسل جدید در سال نمیشود. همچنین در بند فوق که مربوط به ضمیمه هستهای برجام است، بیان شده که این سانتریفیوژهای تولید شده، انبار میشوند و مونتاژ نهایی نیز نخواهند شد. در واقع ایران در پایان سال 15ام به صورت بالقوه به این ظرفیت میرسد و در دسترس بودن و بالفعل بودن این ظرفیت ناچیز نیز در هالهای از ابهام است.
با توجه به مطالبی که مطرح شد، مشاهده میشود که تصور اعضای اصلی تیم مذاکره کننده در مورد یکی از مهمترین مباحث مورد توافق، یعنی میزان ظرفیت غنی سازی ایران بعد از دوره محدودیت، بسیار متفاوت است و تصور هر دو نیز با متن برجام تفاوت چشمگیر دارد. جالب اینجاست که موضوع ظرفیت غنی سازی ایران در واقع آینده صنعت هستهای کشور را رقم میزند و شاید مهمترین بخش هستهای برجام باشد. بنابراین بسیار جای تعجب است که تصورات مسئولین مذاکرات تا این حد در این موضوع متفاوت است و این سوال را به وجود میآورد که آیا مذاکراهکنندگان نسبت به متنی که آن را پذیرفتهاند، آگاهی حداقلی نیز نداشتهاند؟ آیا در مورد مابقی بخشهای برجام نیز وضع همینگونه است؟!
شنبه 94/5/17 |
توسط : ریحانه